کلاغها هم بستنی میخورند به وسیله یعسوب محسنی در سال 1396 ش نگاشته شد و نشر کولهپوشتی آن را به چاپ رساند. کلاغها هم بستنی میخورند اثری رئالیستی با قالب پستمدرن و گونه ضدجنگ است که درنهایت به تطهیر منافقین در دوران دفاع مقدس میپردازد. اثری که با محتوای رئالیستی سیاه و چرک خود، تصویری مخدوش از جامعه و مردم ایران را به مخاطب خود مینمایاند.
موضوع رمان کلاغها هم بستنی میخورند جنگ و انقلاب است که با محوریت نقش منافقین در این دوران به رشته تحریر در آمده است. انقلابی که به باور محسنی جوانان بیشماری، برای تحقق آن جان خود را از دست دادهاند. جوانانی با تفکر و ایدئولوژیهای متنوع، توانستهاند نقش بسزای در رقم زدن این اتفاقات بر عهده داشته باشند. کلاغها هم بستنی میخورند، داستان دلدادگی علی به مینا است. شیدایی که از دوران نوباوگی آغاز و تا مرگ مینا ادامه دارد. داستانی که در بستر انقلاب و دوران دفاع مقدس نقل شده و در اثنا آن پرده از سرنوشت متنوع مینای مجاهد برمیدارد. روایت زندگی علی و مینا که بیشتر بر سرنوشت مینا تکیه دارد. داستانی در دو پرده، به طوری که مخاطب گویا با دو شخصیت جداگانه و سرنوشتهای مغایر مواجه خواهد شد. شخصیت اصلی به نام علی که نقش فعال و قهرمانگونه را بر ذمه دارد. شخصیتی که دو سرنوشت دور از هم را برای خود رقم میزند. سرنوشتی که یکبار در آن علی به وظیفه معلمی پرداخته، درحالی که از تدریس گریزان است و شخصیت دیگری که به ایفای نقش خلبانی در آن میپردازد. علی دارای دو منش ناهمگون است اما در عشق به مینا مشترک است. عشقی که منجر به فداکاری و جانفشانی دربرابر او میشود. عشقی نافرجام که از وصال به یار محروم میماند.
علی ابراهیمیان شخصیت قهرمانی است که، داستان از زاویه دید او شرح داده میشود. نماد قهرمانان شکست خورده و مغلوبی که نتوانستهاند زمام زندگی خود را بدست گیرند و تن به جبر اجتماعی دادهاند. افرادی که توصیف درستی از زندگی ندارند و برای رهایی از سرنوشت مسجل خود، مجاهدت و کنش فعالانهای را در پیش نمیگیرند. او کسی است که به مبارزه علیه سرنوشت خویش و جامعه پرداخته اما قادر به رهایی از این جبر اجتماعی نیست و در نهایت به شکست اقرار میکند. فردیتی که گرچه برای وصول به دعوی خود از جمله رسیدن به مینا جدیت میورزد اما در این طریق ناکام مانده و با شماتت و عتاب اطرافیان مواجه میشود. محسنی در کلاغها هم بستنی میخورند، مردان را افرادی منفعل و بیعرضه نشان میدهد که هرگز قوای نبرد برای نیل به مطلوب خویش را ندارند. مردانی که پس از انقلاب دستخوش قسمی از بی هویتی و حیرانی شدهاند و قادر به گزینش صحیح نیستند. محسنی پدر علی را سمبلی از تحول در مردان نشان میدهد. پدری که قبل از انقلاب مشی نامعقول از خود نشان داده اما پس از انقلاب دگرگون شده، به طوری که به محاربه علیه جفا و ستمگری میپردازد و در این راه به شهادت دست مییابد. مردی که نمایانگر سیر و سلوک آفاقی در دوران دفاع مقدس برای جامعه ایران تلقی شود اما به دلیل پرداخت قلیل نویسندگان به این موضوع، به حاشیه رفته و منحصراً بر جنبههای منفی او قبل از انقلاب استوار است. محسنی بجای پرداخت صحیح از رزمندگان دروان دفاع مقدس آنان را توابانی نشان میدهد که بسته به شرایط موجود دگردیسی را پذیرفتهاند.
یسعوب محسنی به سال 1353 شمسی در اردبیل متولد شد. او دارای کارشناسی مهندسی عمران و کارشناسی ارشد برنامه ریزی شهری از دانشگاه گیلان استو فعالیت های ادبی خود را از سال 1371 آغاز کرد و در سال 1397 نامزد بخش رمان و داستان بلند جایزه ادبی جلال آل احمد برای رمان کلاغها هم بستنی میخورند شد.
زنان در کلاغها هم بستنی میخورند افراد مظلوم و ستمدیده ترسیم شده است به طوری که همواره تحت ظلم و شکنجه مردان قرار گرفتهاند. زنانی مانند مادر علی که نماد زنان جامعه مذهبی و سنتی ایران است. افرادی که مدام به وسیله پدر خانواده تحقیر شده و به طوری که جایگاه اجتماعی خود را به طور کامل از دست داده و منفعل گشتهاند. زنانی که از دید محسنی تنها برای پرداخت به امور خانه آفریده شدهاند و توانایی هیچ گونه فعالیت اجتماعی را ندارند. محسنی در کلاغها هم بستنی میخورند به تحقیر زنان سنتی جامه ایران میپردازد. زنانی که به وسیله جامعه مردسالار ایران مورد استهزاء قرار گرفته و به عقب رانده میشوند. او در کلاغها هم بستنی میخورند به پرداخت دو تصویر از زنان ایرانی پرداخته است. زنانی همچون مادر علی که نماد سنت و مذهب است و دیگر مانند مینا که نماینده زنان روشنفکر جامعه ایران است. زنانی که برای تثبیت خود در جامعه مردسالار ایران دست به هرگونه فعالیتی زده تا بلکه مورد پذیرش قرار بگیرند. زنانی که تمایل دارند سرنوشت خویش را در دست گرفته و از اجحاف و بی عدالتی جامعه مردان بگریزند. محسنی در رمان خود تصویری ذلیلانه از زنان ارائه میدهد. زنانی که در جامعه کنونی ایران از جایگاه و منزلت والایی برخورداراند چراکه جامعه اسلامی ایران فرصت بروز و رشد استعدادهای نهفته زنان را پس از انقلاب فراهم کرده است.
مینا نماینده زنان فمینیست دست به اسلحه است. زنی از تبار گروه مجاهدین خلق که برای اثبات وجوه اجتماعی خود تن به رابطه نامتعارف میدهد. زنی که نه قادر به ایفای نقش همسری و نه توانایی اجرای صحیح نقش مادری دارد. زنی که گرچه نماینده قشر روشنفکر جامعه ایران است اما در زندگی خانوادگی مغلوب شده و به وسیله جامعه مردان به عقب رانده میشود. او نماینده زنان مجاهد قبل از انقلاب اسلامی است. زنانی که برای پیروزی انقلاب اسلامی سختکوشیهای شایانی از خود نشان دادهاند، بیآنکه زمینه قدردانی از آنان مهیا شود. او کسی است که در تمام دوران پهلوی و پیروزی انقلاب اسلامی درک نشده است؛ به طوری که اغلب عمر خود را در زندانهای هر دو رژیم گذرانده است. محسنی او را نماینده قشری از جامعه ایران میداند که به دلیل تفاوت ایدئولوژیک از فعالیتهای اجتماعی او ممانعت به عمل آمده و درنهایت انزواءطلبی را در پیش گرفتهاند.
محسنی اهتمام ویژهای دارد تا بتواند سرنوشت مغایری از شخصیت زن روشنفکر مجاهد خود عرضه کند. سرنوشتی که در آن کثیری از زنان مجاهد به پادگان اشرف انتقالیافته و در ادامه به زمره گروه منافقین پیوستند. زنانی که در کامیابی انقلاب نقش موثری داشتهاند اما اینک به وسیله انقلابیون کنار گذاشته شدهاند. افرادی که به سبب قبول رنجها و شکنجههای عدیده به وسیله سرکردههای خود، مشتاق مراجعت به ایران و سهم خواهی از نظام جمهوری اسلامی ایران هستند. محسنی در کلاغها هم بستنی میخورند تلویحاً از سردمداران حاکمیت ایران میخواهد که دست از جزماندیشی برداشته و با آغوش باز احزاب و گروههای متنوع و مخالف نظام را بپذیرد. گروهای که در ریختن خون جوانان و عده بیشماری از مردم دست داشته و حال بدون ابراز هیچگونه ندامتی، خواهان رأفت جامعه انقلابی اسلامی ایران هستند.
محسنی در کلاغها هم بستنی میخورند سرنوشت دیگری را برای زن روشنفکر خود ترسیم میکند. سرنوشتی نامبارک که با توقف او در ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی به دست خواهد آمد. سرنوشتی که در آن مینا به وسیله نیروهای انقلابی دستگیر شده و به دار آویخته خواهد شد. محسنی در ادامه دست به تعرض علیه دادگاههای انقلابی و اعدامهای دهه 60 میزند. دادگاههای که برای صیانت از جان مردم برپا شده؛ درحالی که محسنی آن را متأثر از اقدام عجولانه نظام حاکم میداند. اقدامی که اگر صورت نمیگرفت شاید سرنوشتی همچون حضور منافقین در شهرها و کشتار بی رحمانه مردم را از آنها میتوانستیم شاهد باشیم.
کلاغها هم بستنی میخورند اثری سیاه و چرک است. داستانی که جز یأس و ناامیدی برای مخاطب رهاورد دیگری نداشته و در خاتمه با پایانبندی بدبینانه نسبت به جامعه و جکومت ایران پایان مییابد. داستانی که امید به تحول و بهبود شرایط را از مخاطب خود دریغ داشته و به تمام آرمان و حقایق دوران انقلاب اسلامی میتازد. کلاغها هم بستنی میخورند در پی مظلومسازی و تطهیر چهره منافقین در دوران پیروزی انقلاب و دفاع مقدس است. دورانی که ملت ایران نه تنها باید به دفاع از سرزمین خود میپرداختند، بلکه توطئهها و دسیسه چینیهای منافقین و دشمنان داخلی را نیز باید خنثی میکرند. داستانی که با اسلوب پست مدرن در فرم رئال روایت میشود. کلاغها هم بستنی میخورند به دنبال مظلومنمایی از منافقین و پاکسازی جنایات آنها است. اثری تنها به دنبال سیاه نمایی از جامعه ایران است.
پایان/
نظر شما