به گزارش تحریریه روزنامه الکترونکی «رای الیوم» در گزارشی به قلم دکتر «حکم امهز» تحلیلگر ارشد لبنانی و کارشناس مسائل ایران و خاورمیانه نوشت: چند ماه دیگر به انتخابات ریاست جمهوری ایران باقی نمانده است. پیشبینی میشود در این انتخابات نامزد اصولگرایان بتواند با شکست کاندید اصلاح طلبان و اعتدالگرایان پیروز شود.
کشورهای غربی طی ۸ سال ریاست جمهوری «حسن روحانی» در تضعیف پایگاه مردمی اصلاحطلبان و اعتدالیها نقش داشتند و آنها با این سیاست خود درستی موضعگیری جریان اصولگرا در بیاعتمادی به اروپاییها و آمریکاییها را ثابت کردند.
با انتخابات ریاست جمهوری، موضع مجلس و دولت درباره توافق هستهای و دیگر مسائل خارجی همسو خواهد شد. مجلس اصولگرا یک نقشه راه تحت عنوان قانون «اقدام راهبردی برای لغو تحریمها» درباره سرنوشت توافق هستهای وضع کرده است که در آن ایران به تدریج از اجرا کردن تعهدات هستهای خود عقبنشینی خواهد کرد و در صورت برداشته نشدن تحریمها مانع از حضور بازرسان سازمان ملل در تاسیسات هستهای خود خواهد شد و به اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی پایان می دهد.
آمریکا و کشورهای اروپایی میدانند که با آمدن رئیس جمهوری اصولگرا، این جریان همه امور کشور را در کنترل خود خواهند داشت.
کشورهای غربی و آمریکا به خوبی این موضوع را میدانند که دوره اصولگرایان دوره تفریح نخواهد بود و دوره ای پیچیده و مهمی است؛ زیرا این جریان قادر به تصمیم قاطعانه و در پیش گرفتن مواضع راهبردی و سرنوشت ساز است.
طی چند ماه باقی مانده تا انتخابات ریاست جمهوری ایران، غربیها تلاش میکنند آنچه را که در نتیجه سیاست خود درباره توافق هستهای از بین بردهاند ترمیم سازند، اما بازهم آنها راهبرد خود درباره توافق هستهای را پیش میبرند.
بایدن تلاش میکند از نظر تاکتیکی و نه از نظر راهبردی آنچه را که ترامپ ویران کرده است اصلاح کند. اشتباه او این است که کار را از جایی آغاز کرده که ترامپ در آن شکست خورده است. او از تحریمهای حداکثری آغاز کرده و تلاش میکند از ایران بیشترین امتیاز را بگیرد. درحالیکه درباره ایران پیش بردن چنین سیاستی ناممکن است.
این تحلیلگر افزود: اروپاییها هم با همین شیوه که پیش از این شکست آن به اثبات رسیده است، بازی میکنند. با این وجود غربیها هنوز هم میگویند که میتوان از فرصت حضور اصلاح طلبان در قدرت استفاده کرد. «محمد جواد ظریف» وزیر امور خارجه اصلاح طلبان برای آنها معادله بازگشت همزمان را ترسیم کرده است که در آن با حفظ گزینههای راهبردی ایران، فرصت برای آمریکاییها و غربیها فراهم شده است تا از بالای درخت پایین بیایند. او با واسطه قرار دادن «جوزپ بورل» نماینده اتحادیه اروپا برای حل بحران، توپ را در زمین غربیها انداخته است. به نظر میرسد بورل هم توپ را با مهارت مهار کرده است. او هم معادله ای را ترسیم کرده است و از تبدیل فشاری حداکثری به دیپلماسی حداکثری سخن به میان میآورد.
معادله بورل به نوبه خود مانند نقشه راه و طرح ابتکار عمل «امانوئل ماکرون» رئیس جمهوری فرانسه است. ماکرون در طرح خود درخواست کرد که در مذاکرات درباره توافق هستهای مهلتی که در توافق هستهای وجود داشت تمدید شود و عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی در آن حضور داشته باشند و درباره قدرت نظامی ایران از جمله موشکهای بالستیک و پهپادها و قدرت نفوذ منطقه ای ایران مذاکره صورت گیرد و یک کنفرانس منطقهای با هدف حل اختلاف ایران و کشورهای عربی برگزار شود.
با چشمپوشی از موضع ایران درباره طرح ماکرون که ممکن است تهران با برخی از آنها موافق و با بیشتر آنها مخالفت کند، به نظر میرسد رئیس جمهوری فرانسه تمایل دارد دیوار بحران را بشکند.
غربیها که همیشه سیاستهای خود درباره ایران را توجیه می کنند، اکنون به این موضوع پی بردهاند که ایرانیها دیگر به آنها اعتماد ندارند. آنها تلاش میکنند این وضعیت را اصلاح کنند. غربیها امیدوارند با حل این موضوع بتوانند روح تازهای به جریان اصلاح طلب بدمند و فرصت پیروزی را از نامزد جریان اصولگرا در انتخابات ریاست جمهوری بگیرند. زیرا غربیها میدانند که تعامل با اصولگرایان خیلی سخت است. اما به نظر میرسد آنها طی چند ماه نخواهند توانست ویرانیهای چهار سال گذشته ترامپ را ترمیم کنند. به ویژه که ترامپ حتی زندگی روزمره و دسترسی مردم ایران به دارو در روند مقابله با کرونا را تحت تاثیر قرار داده است.
اکنون دیگر زمان کافی برای غربیها باقی نمانده است. ایرانیها به ویژه پس از مصوبه اقدامات راهبردی به لغو تحریمها در مجلس متحد شدهاند. دولت ملزم به اجرای این مصوبه شده و نهادهای رسمی از جمله شورای عالی امنیت ملی هم آن را تایید کرده است. از این رو، غربیها باید منتظر بازیگران جدیدی در ایران باشند که در موضع خود جدی هستند و با آگاهی از طرح غربیها میدانند که چه کار میکنند و طرحهای آمادهای برای هرگونه سناریویی در اختیار دارند.
پایان/
نظر شما