به گزارش تحریریه، ابومحمدعسگرخانی استاد برجسته ایرانی بین الملل جهان و دانشیار دانشگاه تهران با حضور در برنامه «زاویه» شبکه چهار سیما که با موضوع «واکنش مناسب به ترور؛ صبر راهبردی یا ضربه متقابل» برگزار شد، طی سخنانی اظهار داشت: در مقاله ظهور و سقوط دیپلماسی تحت اکراه که بنده نوشتم در واقع تحلیلی بر دیپلماسی هسته ای در این سالها بوده است. بنده با نگرش و پسنگاهی به گذشته تصور میکنم دیپلماسی تحت اکراه در تاریخ دیپلماسی هسته ای ظهور و سقوط هایی را به خود دیده است. اگر به این کارنامه نگاه کنیم به این نتیجه می رسیم که کارنامه دیپلماسی هسته ای و مسائل مرتبط با تحریم ها مردود بوده و حتی تجدید هم نبوده است.
دستاورد دیپلماسی در این سالها چیزی جز بار کردن مسئولیت و تعهد بر دوش ملت نبوده است
وی افزود: اگر به موضوعات دیپلماسی در این سالها نگاهی بیندازیم موضوعاتی بوده از قبیل حقوق بشر، سلاح کشتار جمعی، تروریسم، دخالت ادعایی ایران در صلح خاورمیانه و همینطور دخالت فرامنطقه ای ایران بوده که اگر به هر یک از اینها نگاه کنیم می بینیم که همه آنها پاسخ سیاسی و روابط بین المللی دارد که از این مظر می توان دیپلماسی هسته ای 8 سال گذشته را کالبدشکافی کرد. البته اگر منحنی نمایشی برای تمامی دولت ها در این حوزه ترسیم کنیم متاسفانه دولت هایی که سر کار بودند کارنامه درخشانی نداشتند و بار مسئولیت ها و تعهداتی که در چارچوب دیپلماسی نرم به ملت ایران تحمیل شده کاملا صعودی بوده و دولت هایی که سر کار آمدند نسبت به دولت های قبلی خود مسئولیت های بیشتری را به گردن ملت ایران گذاشته اند و به صورت فزاینده و صعودی این قوانین نرم علیه ملت ایران ایجاد شده است.
عسگرخانی ادامه داد: در حالی که در نقطه مقابل باید پرسید دستاورد در حوزه کاتسا یا حوزه FATF یا برجام چه بوده است؟ وقتی اینها را کالبد شکافی کنیم می فهمیم که موضوعات مطرح شده نه تنها از هم جدا نیستند بلکه کاملا در هم تنیده است و دیپلماسی ما در قبال این مسائل منفعل و گیج شده و هر چه جلوی او گذاشته اند امضا کرده و این برای ما و نسل های آینده ما پیامدهایی داشته است در حالی که ما نباید برای نسل های آینده تصمیم بگیریم.
این کارشناس ارشد مسائل بین الملل با بیان اینکه مواضع امروز مجلس نوشدارو بعد از مرگ سهراب است، خاطرنشان کرد: چرا مجالس قبلی و دستگاه دیپلماسی ما اقداماتی را که باید در این سالها انجام می داد و برجام را کالبدشکافی می کرد را انجام نداد. ما نباید به چند نفر که به مذاکره بروند اکتفا می کردیم. وقتی صحبت از مذاکره یا صبر استراتژیک می شود باید پرسید این صبر در چه شرایطی صورت گیرد. من می خواهم بگویم هیچکس مخالف مذاکره نیست اما قبل از مذاکره باید تحقیق کرد. از نظر من برجام پشتوانه ضعیفی دارد و نص صریح برجام نیز گویای این واقعیت است.
صبر استراتژیک در شرایطی که با هشدار قبلی دانشمند هسته ای ما را ترور میکنند، معنا دارد؟
وی در پاسخ به این که آیا ما نباید در شرایط فعلی صبر استراتژیک داشته باشیم، گفت: در شرایطی صبر استراتژیک اتخاذ کنیم که دانشمند هسته ای ما را ترور می کنند؟ در حالی که قبل از آن به صراحت هشدار ترور او را داده بودند؟
عسگرخانی درباره ایده جایگزین خود گفت: ایده من اتخاذ اصل تناسب است یعنی اینکه وقتی کسی سیلی زیر گوش شما زد شما هم حق دارید یک سیلی به او بزنید. اگر استراتژی متقابل نداشته باشید خود به خود اعمال استراتژی طرف مقابل را علیه خود فعال کرده اید.
دیپلماسی در این سالها ملت ایران را در یک خیابان یک طرفه قرار داده که گاهی اصولگرایان به سمت راست رفته اند و گاهی اصلاح طلبان به سمت چپ ولی در نهایت هر دو این مسیرها بن بست بوده است. بنابراین اگر دیپلماسی متقابل و گذرگاهی برای عبور از این بن بست نداشته باشیم معلوم است که کشور را به سمت پرتگاه می بریم.
ترور زمانی صورت می گیرد که دشمن توان حمله نظامی ندارد
این استاد دانشگاه در تحلیل علت ترور شهید فخری زاده تصریح کرد: ترور زمانی صورت می گیرد که طرف مقابل امکان جنگ ندارد . ایران در حال حاضر قدرت فرامنطقه است و من این را قبول ندارم که ایران الان در وضعیت ضعیف است. ایران زمانی بود که با ایده رئالیسم تدافعی عمل می کرد که مصداق آن 8 سال دفاع مقدس بود ولی امروز از رئالیسم تدافعی فراتر رفته و امروز از منطقه نیز فراتر رفته و قدرت قابل ملاحظه ای دارد. ما باید عمل متقابلی که استراتژیست ها صلاح بدانند با قاطعیت انجام دهیم. ایران قابلیت این را دارد که اصل تناسب را پیاده سازی کند و در این عمل تروریستی نهادهای جاسوسی و ضدجاسوسی عملیات صورت داده اند بنابراین وظیفه من این نیست که بگویم دقیقا چه عمل متناسبی صورت گیرد و این مسئله وظیفه نهادهای امنیتی ذی ربط است ولی آنچه که مسلم است باید عمل متقابلی صورت گیرد.
هدف ترور ایجاد وحشت و تضعیف روحیه مردم است
عسگرخانی در بخش دوم این مناظره در تشریح اهداف ترور شهید فخری زاده گفت: ترور یعنی ایجاد وحشت و تضعیف روحیه ملت. هدف آنها از ترور این است که ایجاد وحشت و آشوب کرده و اعتماد مردم نسبت به نظام را تضعیف کنند برای همین هست که ترور ناشی از ضعف عملیات کشور متخاصم است.
این کارشناس ارشد مسائل بین الملل خاطرنشان کرد: اینها اول انقلاب به این امید که نه تنها ایران را محدود کنند بلکه جمهوری اسلامی را شکست دهند جنگ تحمیلی را آغاز کردند. پس از آن دست به جنگ اقتصادی و جنگ فرهنگی زدند، بعد از آن جنگ قوانین و قدرت نرم را شروع کردند که در هیچ یک نتوانستند ما را شکست دهند و در این سالها کشور توانست روی پا خود بایستد و حالا که جنگ نتیجه نداده دست به ترور می زنند تا روحیه مردم و اعتماد آنها به نظام را تضعیف کنند و اگر نه دانش هسته ای ملی شده و با شهادت یک شهید دانش هسته ای از بین نمی رود و ما توانسته ایم به شکل افقی و عمودی به دانش هسته ای برسیم و اینها دیگر نمی توانند با ترور افراد این دانش را از بین ببرند.بنابراین ترور چنین حالتی است که وقتی جنگ عملیاتی نمی شود تلاش می کنند که دست به ترور بزنند تا روحیه مردم و اعتماد به نظام را در مردم تضعیف کنند.
وی درباره رویکرد سازش گفت: این یک بعد فلسفی دارد که از زمان ماقبل سقراط این بحث بوده که باید ایستا عمل کرد یا پویا بود. من کسی را در تاریخ ندیده ام که کاملا از یک سیستم ایستایی در سیاست خارجی حمایت کند چراکه سیاست خارجی وابسته به متغیرهای مختلف از جمله تغییر زمان و موقعیت است. الان صحبت از این می شود که ما چه واکنشی نشان دهیم و صحبت از برجام بود که در برجام بعدی چه باید کرد. عرض کردم هیچ کس در دنیا و در ایران تابلوی مذاکره ممنوع نزده اما بحث این است که در چه زمانی و برسر چه چیزی مذاکره کنیم؟
تشریح پیاده سازی دیپلماسی تحت اکراه علیه ایران/ مرز صبر استراژیک ما کجا است؟
عسگرخانی ادامه داد: بحث این است که ما تا کی صبر استراتژیک کنیم. اینها اول NPT را نامحدود تمدید کردند بعد با اروپا مذاکره کردند در حالی که طرف مذاکره ما آژانس بوده است و این خود یک اشتباه بود و ما نمی دانیم که اروپایی ها از کجا پیدایشان شد و چرا خیال می کردیم اروپایی ها علیه آمریکا از ما دفاع می کنند. و در نهایت نیز قوانین دست و پاگیر و رژیم های محدود کننده ای از جمله رژیم نظارت، بازرسی و مصونیت علیه ایران وضع می شود.
وی تاکید کرد: برجام محصول دیپلماسی است که حداقل در ایران از 1995 کاشته شده است. برجام میوه و ثمره ای است که با تمدید NPT کاشته شد و با مذاکرات و گزارشات شورای حکام و آژانس انرژی اتمی آن را پرورش دادند و این موجود جوانه زد و بعد پروتکلی ایجاد شد و پس از آن اطلاعات محرمانه کشور توسط بازرسی بی سابقه و سیستم های نظارتی بی سابقه در اختیار دشمن قرار گرفت و به این ترتیب دیپلماسی هسته ای تحت اکراه علیه ایران اعمال شد. چرا من اسم آن را دیپلماسی تحت اکراه گذاشته ام؟ به این دلیل که بر اساس قوانین بین المللی، قراردادهای امضا شده تحت اکراه کان لم یکن هستند. بنابراین این قراردادها و این رژیم های بین المللی در خصوص ما کاملا تحت اکراه است و وجاهت قانونی ندارد. ما وقتی می گوییم صبر استراتژیک این صبر قرار است تا کجا ادامه یابد و به عبارت دیگر این همکاری کامل ما با نهادهای بین المللی از جمله آژانس بین المللی انرژی اتمی مرزش کجا است؟
ایران در میدان نبرد برخلاف دیپلماسی بسیار موفق تر بوده است
این کارشناس ارشد مسائل بین الملل در پاسخ به این سوال که آیا شما با این گزاره موافق هستید که ابتدا باید قوی شویم و سپس پاسخ متناسب بدهیم؟ گفت: این که میگویید ما باید صبر داشته باشیم بعد از آن وارد مذاکره شویم لازمه آن این است که مشخص کنیم در چه موضوعی باید وارد مذاکره شویم؟ یکی از مسائلی که آمریکا برای دوره جدید مذاکره مطرح می کند موضوع موشکی و به طور کلی گرفتن قدرت سختِ متعارف ایران است.
عسگرخانی ادامه داد: آنها در برجام ایران را از امکانات هسته ای محروم کردند ولی امروز دست بر روی بازدارنگی ما و موشک های ما گذاشته و از همین حالا بایدن می گوید که مذاکره جدید باید کنشگران جدیدی از جمله عربستان و امارات داشته باشد. بنابراین مهم این است که مذاکره درباره چه چیز باشد و در نهایت دستاورد مذاکره باید مبتنی بر فن مذاکره و ملزومات مذاکره از جمله زمان، مکان، ساختار و فرآیند مشخص باشد. ما در فرآیند مذاکره کارنامه بدی داریم در حالی که در میدان های نبرد سابقه نشان می دهد که ایران موفق تر بوده از جمله در یمن، سوریه، عراق که ما بسیار موفق تر بودیم.
وقتی سند برجام کاملا با ادبیات آمریکایی نوشته می شود، دیگر ایران در بحث تفسیر متن شانسی نخواهد داشت
وی با اشاره به تاریخچه مذاکرات ایران با کشورهای خارجی خاطرنشان کرد: ما حتی در مذاکره منتج به معاهده ترکمنچای نیز بسیار بهتر از مذاکرات هسته ای منتهی به برجام عمل کردیم. بویژه در حوزه پرداخت غرامت های تجاری به روس ها. اما در مذاکرات هسته ای شاهد این هستیم که کاملا کلمات، کلمات آمریکایی است. وقتی نماینده آژانس بین المللی درباره برجام صحبت می کند، بنده به وضوح می بینم که اصلاحات آمریکا به کار می رود. همچنین در گزارشات آژانس کلمات و عبارات آمریکایی مورد نظر قرار می گیرد. وقتی این عبارات در سند نوشته می شود و ما امضا می کنیم آن وقت زمانی که در بحث تفسیر مشکل ایجاد می شود چه کسی تفسیر خود را غالب می کند. قطعا آن طرف که ادبیات معاهده را نوشته است. همانطور که این روزها شاهد هستیم بر روی کلمه ساسپند (suspend)کلی بحث ایجاد شده است و آنها تعریف و تفسیر خود را اعمال می کنند.
عسگرخانی با اشاره به تشییع میلیونی پیکر سردار سلیمانی و اثرات آن در افکار عمومی جهان تصریح کرد: وقتی شهید سلیمانی را ترور کردند ببینید چه انسجامی در ایران شکل گرفت و یک راهپیمایی بی سابقه به نمایش گذاشته شد و همین مسئله باعث شده که افکار عمومی دنیا این جنایت را محکوم کنند. اما در قضیه ترور شهید فخری زاده از آنجا که پاسخ مناسبی داده نشده و دیپلماسی ما منفعل شد و مجلس و دولت با هم درگیر شدند و به طریق اولی جامعه نیز دچار شکاف شد. اگر استراتژی متقابل را نداشته باشیم استراژی دشمن را علیه خود دعوت کرده ایم و دفاع نکردن برانگیزنده حمله دیگری از دشمن است.
اگر پاسخ متقابل به دشمن داده نشود، ملت اراده پشتیبانی از نظام را از دست می دهد
این استاد دانشگاه گفت: منطق پاسخ متقابل نه تنها در حوزه دیپلماتیک بلکه حتی به لحاظ روانی و روانکاوی هم بسیار مهم است. اگر ما پاسخ درخوری ندهیم اولا ملت اراده پشتیبانی از سیستم را از دست می دهد. وقتی عراق به ایران حمله کرد امام با یک منطق عقلانیت گفتند که اتفاقی خاصی نیفتاده و یک دزد چند سنگ انداخته و این عبارت برای تقویت روحیه ملت بود. اگر ما از ادبیات ضعف استفاده می کردیم قطعا در جنگ نیز شکست می خوردیم.
عسگرخانی تاکید کرد: عده ای با طرح استراتژی صبر و شکیبایی در حال آماده سازی فضا برای بایدن هستند تا بایدن با دست برتر از جمله تحریم بی سابقه دوره ترامپ، کاهش روحیه افکار عمومی ناشی از ترور دانشمندان و برجام عمل نکرده در مرحله ای قرار گیرد که می تواند پای میز مذاکره کاملا دست برتر را داشته باشد در حالی که ایران هم اکنون توشه خاصی برای مذاکره در اختیار ندارد.
وی در واکنش به این مسئله که اگر برجام بد است چرا امروز مجلس مصوبه ای برای احیای برجام را تصویب می کند؟ گفت: اولا که موضع مجلس و شورای نگهبان در واقع پذیرش برجام نیست و صرفا هدف بالا بردن قدرت چانه زنی و تقویت مواضع ایران در مذاکرات آینده است و اگر نه صحه اینطور نیست که صحه بر روی برجام بگذارد. مرحله اول برجام خلع سلاح ابدی ایران است مرحله بعد خلع سلاح نامتعارف است مرحله بعد از آن نابودی قدرت سایبری ایران و مرحله بعد آن نابودی قدرت ماهواره ای و فضایی است. بنابراین برجام هایی که مطرح می شود ضلع مرکزی یک مثلث که همان امنیت ما است را هدف قرار داده است.
امنیت سیاسی که با ترور از بین می رود، قطعا امنیت اقتصادی را نیز تحت شعاع قرار می دهد/ هرگونه انفعال کشور را به نقطه سقوط می رساند
این کارشناس ارشد مسائل بین الملل تاکید کرد: قدرت و در نتیجه تعامل با کشورها بر اساس قدرت متقابل و موازنه است را من نمی توانم بگویم که شما 5 شهید و به علاوه آقای فخری زاده را ترور کردید را بگوییم یک شیشه شکستن بود و ما برای یک شیشه شکستن نباید دست به اقدام تقابلی بزنیم. یعنی واقعا این قیاس خیلی خیلی نامتعارف است. مسائل ناشی از عدم امنیت در واقع حیات کشور و بقای کشور را زیر سوال می برد بنابراین این ترورها را نمی توان با چند شیشه شکسته مشابه و برابر دانست. البته من صریحا نمی گویم که برویم ترور متقابل کنیم ولی به هر حال عکس العمل متناسبی باید داشته باشیم.
عسگرخانی در پاسخ به این سوال که آیا انفعال می تواند منجر به جنگ شود با تاکید بر اینکه هر گونه انعفال پیامدهای بسیار سنگینی برای کشور در پی دارد، گفت: انفعال دشمن را به تعقیب شما ترغیب می کند تا بالاخره در یک کوچه منتهی به پرتگاه سقوط کنید. شما فرض کنید در نقطه الف هستید اگر عقب نشینی کنید دشمن نقطه الف را از شما می گیرد. متاسفانه دیپلماسی ما در دوره ای کاملا منفعلانه بود. نمی خواهم اسم بیاورم ولی ما در دوره ای لینکلن را شهید اعلام کردیم و گفتیم که بازرسی ها را داوطلبانه بازرسی ها را می پذیریم در حالی که هیچ جای دنیا امنیت را به حراج نمی گذارند. امنیت سیاسی که با ترور زیر سوال می رود قطعا امنیت اقتصادی را نیز تحت شعاع قرار می دهد.
وی افزود: اگر اسرائیل و آمریکا عملیات نظامی علیه ما انجام می دادند اتفاقا در داخل انسجام ایجاد می شد و آنها این مسئله را به خوبی می دانند. آنها ترور را انتخاب می کنند تا جنگ را به درون کشور بکشانند و طوری شود که آقای دکتر بیگی ترور شهدای هسته ای را با شکست چند شیشه مقایسه کند!
پایان/
نظر شما