سازمان اقتصادی کوثر به روایت انصاف، برای ثبت در تاریخ می نویسم

تلاش می کنم با اصل انصاف؛ وضعیت یک منتقد و حواشی تحمیل شده بر سازمان اقتصادی کوثر و مهندس اسکندری را برای ثبت در تاریخ روایت کنم.

تهران - تحریریه - تلاش می کنم با اصل انصاف؛ وضعیت یک منتقد و حواشی تحمیل شده بر سازمان اقتصادی کوثر و مهندس اسکندری را برای ثبت در تاریخ روایت کنم.

در این مقاله می خوانید:
  • داریوش سلمانیان (دندانپزشک) در دو مصاحبه ی خود علیه مدیریت سازمان اقتصادی کوثر دنبال چیست؟
  • جریانِ ملک بلوار کشاورز و کلینیک دندانپزشکی داریوش چیست؟
  • سخنی با جناب آقای اوحدی مدیر کل بنیاد شهید و امور ایثارگران و اعضاء هیئت مدیره سازمان اقتصادی کوثر
  • پیرامون فروش شرک سبحان و درخواست از مالک رحمتی جهتِ ارائه ی توضیحاتِ لازم
سرآغاز چندی پیش، یکی از همکاران، مصاحبه ای صوتی را برایم ارسال کرد که ذیل آن نوشته بود داریوش سلمانیان، معاون سابق بیمه دی. ابتدا نشناختم، پس از اشاراتی توسط همکارِ ارسال کننده به شخصِ صاحب صوت، در لحظه، تألمات عجیبی بر روحیاتم عارض شد که ناشی از وجوهِ تعارضِ میانِ دیدار و شنیدارِ من از صاحب صوت بود. به یاد آوردم که صاحبِ صدا - داریوش سلمانیان - ، سال 94 در ساختمان موسوم به گیشا، به مکرر در اتاق یکی از همکاران حاضر می شد و تقلا می کرد ساختمانِ بلوار کشاورز که در تملک سازمان است را در قالب طرح تکاک (اشتغال زایی فرندان شاهد) جهت کلینیک دندانپزشکی در اختیار بگیرد. پس از شنیدنِ مصاحبه، انگاشته های ذهنیِ من در تضادِ میانِ پیشانیِ تاول بسته و یقه ی از بیخ فشرده ی داریوش، با اظهارات او در صدای انتشار یافته، به مکرر باورم را از بیخ و بن به فقدانِ عدالت و انصافِ در او افزایش می داد. هیجانِ درون، مرا وادار می کرد طی اعلامی رسانه ای، ایشان را به یک گفتگویِ رو در رویِ تصویری و بدونِ توقف دوربین دعوت کنم. به خود فرصت دادم که لختی بگذرد و پس از آنکه هیجانم فروکش کرد دوباره بیاندیشم. لکن، دفعه دوم که اظهاراتِ او را واکاوی کردم متوجه شدم مصاحبه ی او ملغمه و ملعبه ای از همه چیز و هیچ چیز است که به سادگی، نارساییِ بلوغِ او در فهمِ مدیریت و اظهار نظرِ در این حوزه را آشکار می نماید. پس از مصاحبه ی اول، با فاصله ی زمانیِ کوتاهی، مصاحبه ی دومی نیز از او منتشر شد که علاوه بر موارد پیشین، نشانه های مبرهنی را به همراه دارد که ادعای او مبنی بر تلاش در اعتراضِ به سوء مدیریت در اموال ایثارگران و حمایت از منافع آنها را مردود و سمت و سوی این تلاش را به سمتِ منافع شخصی خود آشکار می سازد. حال این سئوال مطرح می شود؛ داریوش سلمانیان در مصاحبه های خود دنبال چه هدفی است؟ در ادامه می خوانید؛ منافع داریوش در کدام محل از سازمان و چگونه بوده که مخاطراتِ از دست دادنِ این منافع، او را به هراس واداشته و موجب چنین رفتار ناپسندی از سوی او گردیده، آن هم با جملات و کلماتِ واپس مانده ی وارونه ی بی در و پیکری که نه تنها ادب و آداب و ادبیاتِ انتقاد در آن مفقود است، حتی می تواند از مصادیقِ اقدامات مجرمانه ی نشر اکاذیب، توهین و افترا باشد و علاوه بر اینها می توان، زیاده خواهی و تهدید را نیز از لابه لای واژگانِ سرگردانِ او استخراج کرد که  این دست اظهارات، به قطع، حق طرحِ شکایت کیفری را برای ذی نفعان ایجاد می کند. برای اینکه شرافت رسانه ای را رعایت کنیم و بریده هایی از صحبتهای سلمانیان را انتخاب نکرده باشیم؛ تمامِ جملاتِ دو مصاحبه ی او را عیناً و بدونِ تغییر در جمله بندی ها و بدون ویرایش، از فرمِ گویش به نوشتار در می آوریم و به قدرِ مجالِ این مقال و در سطحی که با مصاحبه ی فرومانده ی داریوش برابر باشد و نه بیشتر، بررسی خواهم کرد. عین جملات داریوش سلمانیان در مصاحبه نخست: (عیناً و بدون ویرایش) اگر کلی بخواهیم به قضیه نگاه کنیم اینکه افراد رو در مکانی که هستند پوزیشنی که هستند و پوزیشنش در بخش خصوصی لحاظ کنیم اونوقت باید ببینیم آقای مهندس اسکندری توو چه جایگاهی قرار دارند چونکه بخش خصوصی روی این مسائل اصلا ورود و خروج تعارفی نداره شرکتی که بخواد زیانده باشه نه دستوری اداره می شه نه اینکه ملزم به این هستند که ملاحضه اش رو بکنن. اما توو بخشهای دولتی، یا نظارت خوب نیست یا اینکه افراد با یکسری سند سازی می تونن به بقای مدیریتشون ادامه بدن. رویکرد کلی آقای مهندس اسکندری بیشتر به سمت آزمون و خطا پیش میره. شرکت به توصیه ای تشکیل میشه بعد از یه دوره ای میبینن کلی زیان و خرج و هزینه گذاشتن روی دست دولت؟!؟!  بنابه همون دلایل میان میبینن اگه اسپانسری نداشته باشه مقصودم از اسپانسر لزوما مادی نیست اسپانسر  حامه ی بیرونی؟!؟! نداشته باشه شرکت منحل میشه حالا این وسط چند نفر متضرر می شن نه اسکندری مسئولیتی به عهده میگره نه مدیر عامل اون شرکت یه مدیر تصفیه میذارن و تمام. لذا اینکه با این پیش فرض عملکرد آقای مهندس اسکندری در اون مجموعه ای که مجبور شدم کار کنم؟!؟! (مجبور شدید) یعنی به دعوت خود دوستان وارد اون حوزه شدم؟!؟!  به نظر من توی نمره 0 تا 20 نمره 5 است.؟!؟! 😷😷😷 راستش دولت که اصلا مشاهده نمی کنه یا چشاشو بسته یا آقایون به یه نحو دیگه ای گزارشات رو تهیه می کنن اما مجلس که به عنوان ناظر تحقیق و تفحص ورود پیدا کرده به بنیاد صفحات بسیار زیادی رو اختصاص داده به اختلافها و اختلاسها و تفاوتهای گزارشی که توی سازمان اقتصادی کوثر وجود داشته که اسنادش رو من دارم و حتما شما هم دارید و می تونم براتون ارسال کنم فراوون بود.؟!؟! راستش حمایت ایشون برای حوزه دولته نه اینکه این دولت منظورم باشه؟!؟! در زمان آقای زریبافان همین پوزیشن رو داشته در زمان آقای شهیدی همین پوزیشن رو داشته آقای اوحدی هم نمی تونه به ایشون دست بزنه. یعنی شرایط ایشون طوریه که همه باید ایشون رو تحمل کنند رئیس هیئت مدیره عوض میشه ولی خود مدیر عامل تحت هیچ عنوان عوض نمیشه مثل خیلی دیگه از مدیران کشور شما بیاید به اسناد نگاه کنید که یکبار وزیر همین دولت آقای زنگنه؟!؟! اومد به این موضوع اشاره کرده که چه معنی داره صنعت مرغ کشور توو دست یه سازمان اقتصادی کوثر زیر نظر بنیاد شهید باشه ما متولی را گم کردیم بنام جهاد کشاورزی. سازمان اقتصادی کوثر ماهیتش چیه شاید قانونگذار به این نیت اینکارو کردن که در زمان بحران کشور قابل مدیریت باشه شما الان مدیریت احساس می کنید به هر دلیلی که اجناس بره بالا مرغ هم میره بالا سازمان اقتصادی کوثر نقشش چیه این وسط جز اینکه همراهی کنه با دلالان . راستش سازمان اقتصادی کوثر مثل سایر سازمانهای دولتی مستثنی نیستند اینها با فروش یکسری املاک و یکسری برنامه هایی که از قبل طراحی شده برای سازمانها و شرکتها می تونن خودشونو سرپا نگر دارن والا بیان حسابرسی داخلی نه حسابرسی هایی که فرمایشی باشن؟!؟! باید خیلی از این شرکتها بسته و ورشکسته اعلام بشن. ولی ادامه پیدا می کنن چون ملک می فروشن. ولی سازمانها را زنده نگه می دارن که یکسری از افراد اخراج نشن یکسری افراد سر پست باقی بمونن بکارگیری یکسری افراد بازنشسته را بررسی کنید که با وجود منع بکارگیری بازنشستگان اما می بینیم که باقی می مونن؟!؟! صرفا بخاطر روابطی که با آقای اسکندری دارند و ماهیتهایی که توو این مسائل فراوون دیده میشه. جملات داریوش سلمانیان در مصاحبه دوم: (عیناً و بدون ویرایش) من دکتر؟!؟! داریوش سلمانیان هستم. سمتهایی را در دولتهای گذشته داشتم؟!؟! من یکی از جامعه هدف بنیاد شهید هستم یعنی از جامعه ایثارگران هستم طبیعیه وقتی خبرنگار سئوالی رو بپرسه صادقانه وضعیتی را برای ما و سهامشون رو بالا و پایین می کنن نظری داشته باشم؟!؟! متاسفانه این نظرِ ما به مذاق آقایون خوش نیومده و به صراحت برگشتن و به ما گفتن شما دشمنی کردی و ما هم با دشمنی جواب دشمنی می دیم؟!؟! و ما توی یکی از ملکهای سازمان مستأجر بودیم به نوعی تلویحی عذر مارو خواستن؟!؟! با اینکه من اونجا اجاره ش رو بیشتر از عرف منطقه ای پرداخت می کردم و اینکه اگر مجال باشه سر فرصت راجبِ! این موضوع و بد عهدی های سازمان اقتصادی کوثر مطالبی رو دارم که به عرض می رسونم بنده صراحتا اعلام می کنم از اعتراضی که به آقای اسکندری دارم و موقعیتهایی که ایشون و جفاهایی که توی حوزه های اقتصادی می کنند نه تنها بر نمی گردم هیچ حلالیتی هم نمی طلبم چونکه این کاری که انجام می دم نمونه ای از نهی از منکره و امیدوارم که خدا این حرکت رو از من قبول کرده باشه   فکر می کنم اثبات کرده باشم!!! که با نظام مشکلی ندارم!!! و با دیانت مشکلی ندارم؟!؟! ولی با سالوسها!!! و کسانی که از بیت المال سوء استفاده می کنند زبان برنده ای دارم!!! فکر می کنم آقای اوحدی باید تجدید نظری در مورد ایشون بکنه و شایعات در مورد ایشون فراوانه و انتصاب ایشون به جاهایی که میگن متاسفانه روسای بنیاد و معاون رئیس جمهور توان برداشتن ایشون رو ندارن. فرم و محتوای کلیِ مصاحبه داریوش سلمانیان همانطور که از متن مصاحبه، بخصوص عباراتی که با علائم سئوال و تعجب، نشانه گذاری شده، روشن است داریوش سلمانیان در مصاحبه ی خود، گونه ای از ادبیات را برگزیده که نه از لفافه که از عریانیِ واژگانِ آن نیز به سادگی می توان عدمِ مهارت او را نه تنها در انتقاد که حتی در تخطئه و تخریب نیز فهمید. بدیهی است چیدمان و پراکنشِ این دست واژگان و جملات، نه تنها از قامتِ مقامِ شامخ منتقد به دور است که حتی در حدودِ مهارتِ در تخریب هم قرار نمی گیرد و نتوانسته استراتژیِ خوبی را در تخریب نیز طراحی و اجرا کند که موجبِ افشای ماهیتِ اصلیِ مصاحبه اش نشود و شباهتِ به چیزی جز تیترهای یک خطیِ روزنامه هایِ زرد ندارد و البته کم مایه تر. از این رو به متابعت از مقام معظم رهبری که بارها نسبت به انتقاد سازنده تأکید کردند و حتی خود را از انتقاد نیز مصون ندانستند و فراتر از آن، ادبیاتِ آتش به اختیار را نیز تأسیس کردند، مطالبی را پیرامون مصاحبه های منتشره ی مذکور، و صرفاً بعنوانِ بررسیِ نمونه ای از اظهاراتِ فاقد ادبیات انتقاد، بیان خواهم کرد. بی ادبی و عدم رعایت احترام جناب آقای داریوش، مستدلِ با کدام استدلال، با کمال بی ادبی برای کسی که سنِ مدیریت او بیش از عمر شماست و نیروهایی در اختیار دارد که سواد و تجربه و تخصص و دانشگاه محل تحصیلشان، فراتر از شما و از سرآمدان جامعه ی ایثار گر هستند، نمره 5 را از 20 اعلام می کنید. این بی ادبی شما اولین نشانِ بر خیزشِ شما بر تخطئه و تخریب است و علاوه بر این، معیارِ قطعی بر سیاست ندانیِ شماست و به مردمان تهران تبریک می گویم که به فراستِ تمام، شما را انتخاب نکردند که در غیر این صورت یک کرسیِ ارزشمند مجلس را به بیهودگی سپرده بودند. ای کاش ادبیات شما همراه با احترام بود که استعمال واژه ی بی ادب را برای شما لازم نمی دیدم. درخواست: اگر دین­ دارید و پیشانی به سجده کوبیده اید و قصدِ دفاع از منافع ایثارگران دارید و عمل خود را نهی از منکر می دانید؛ بنده بعنوان یکی از اعضای جامعه ی ایثارگر از شما درخواست می کنم؛ معیار سنجش و تخصصِ خود در احراز نمره 5 را تبیین کنید که بدانند سواد و معلومات و تخصص شما فراتر از دندان است و می تواند به زبان هم برسد. خفت در بیان (عدم آزادگی) آقای داریوش، مستندِ به کدام سند، به نشر اکاذیب دهان می گشایید و اعلام می دارید که هیچ یک از رؤسای بنیاد شهید، تابحال جرأت نداشته اند به مهندس اسکندری دست بزنند _ ایشان را عزل کنند_ ؟ فحوای صحبتهای شما به کدامین سو اشاره دارد و کدامین نهاد را در استیلاء بر مدیریت سازمان نشان می دهید؟ شما حتی آنقدری آزادگی و شجاعت ندارید که شفاف نام آن نهاد را به زبان جاری کنید. پس چگونه ادعای حمایت از اموال جامعه هدف می کنید؟ ازسوی دیگر این پرسش اساسی از لابلای ادعای شما بیرون می زند که اگر رؤسای بنیاد شهید به این نتیجه رسیده اند که ایشان را به سبب ضعف در مدیریت می بایست تغییر می دادند پس چرا تغییر ندادند؟ به دلیل هراسِ از همان نهادی که مورد اشاره ی ضمنیِ شماست؟ پس همین هراسِ رؤسایِ بنیاد شهید را نیز می بایست نشان بر این دانست که آنها نیز از اهالیِ سرزمین مماشاتِ بر سرِ مصلحتِ شخصی بوده اند و آزاده نبوده اند در غیر اینصورت هراسی را به خود راه نمی دادند. پس یا می بایست حرف شما را پذیرفت و آنها را نیز مانند خودِ شما جدای از انسانهای آزاده دانست و یا به فرافکنی های شما واقف شد. اگر در طول این مدت که سایرین می هراسیدند و جرأت تغییر مهندس اسکندری را نداشتند و شما نیز ایشان را ناکارآمد می دانستید؛ چرا تا پیش از اتمامِ قرارداد اجاره ی ملک بلوار کشاورز (کلینیک)، به آگاه سازی مبادرت ننمودید؟ و چه شده که اکنون نعره را فروتر از حنجره رها کرده اید؟ درخواست: اگر دین دارید و ...، با آزادگیِ تمام، همانندِ شهداء، نامِ نهاد و افرادی که مانع از جابجایی مهندس اسکندری شده اند را شفاف بیان کنید. این فقره از ادعای شما نیز می تواند توسط ذی نفعان و دادستان مورد پیگرد قانونی قرار گیرد. اظهارات عامیانه از زیان به دولت و ضربه به اقتصاد و اظهار نظرِ وزیر نفت در خصوص مرغ و ... گفته اید که مصداقِ همه چیز و هیچ چیز است. صحبتهای عامیانه ی خالی از محتوایی که در صفِ نانوایی ها بیشتر می توان شنید. در اینباره یک سئوال و بس: کدام دولت؟ کدام اقتصاد؟ خواهشاً بیش از این به ریش مردم نخندید. لذا، از آنرو که ساختار مدیریت اقتصادی و شرکت داری را نمی شناسید و بصورتِ تجربی درک کرده اید و اخذِ آن مدرک از آن موسسه ی دسته چندمِ پولی هم نتوانسته به شما کمکی بکند؛ نیازی به توجیه و توضیحی بیش از این نمی بینم! و اگر نیاز باشد در مقاله ای مستقل به ساختار مدیریت سازمان اقتصادی کوثر خواهم پرداخت. نشر اکاذیب آقای داریوش، شما علاوه بر اکاذیبِ پیشین، صحبت از حضورِ افراد بازنشسته در سازمان را نیز به میان آورده اید. در جایی دیگر نیز از سند سازی برای بقاء مدیریت نیز سخن گفته اید. در جایی دیگر نیز از همراهیِ سازمان با دلالها سخن رانده اید. درخواست: با ارائه سند و یا دست کم درخواست بازرسی از اداره منابع انسانی سازمان و یا ذکر نام افراد، تعداد بازنشستگانی که به دروغ بیان کرده اید که در سازمان شاغلند را اعلام کنید. در فقرات دیگر نیز با ارائه ی اسنادی که اعلام کردید در اختیار دارید نسبت به شفاف سازی و دفاع از موضعِ عدالت خواهانه ی خود اقدام کنید. این فقرات نیز از مصادیق نشر اکاذیب و تهمت و افتراست که مستوجب پیگرد قضایی است. هدف داریوش سلمانیان چیست و اعتراض او ناشی از زوالِ کدام منفعت از سازمان است؟ بگذارید ساده تر بگویم قراردادِ اجاره ی ملکِ کلینیکِ دندانپزشکی داریوش سلمانیان که متعلق به سازمان و از اموال ایثارگران است، سال گذشته به پایان رسیده و بخاطرِ اجور معوقه ای که داشته، مجدداً تا پایان شهریور ماه سال جاری برای ایشان تمدید گردیده است که در نهایت، سازمان موفق به دریافت اجور معوقه شده و بنابه درخواست ایشان، بخاطرِ تعطیلیِ کلینیک در ایامِ کرونا از بخشودگیِ دو ماه اجاره بهاء نیز برخوردار گردیده است. سلمانیان در مصاحبه ی دوم می گوید: پس از مصاحبه ی اول حرف ما به مذاق آقایان خوش نیامد و به صراحت برگشتن و به ما گفتن شما دشمنی کردی و ما هم با دشمنی جواب دشمنی می دیم؟!؟! و سپس با یک جمله فاصله می گوید:  به نوعی تلویحی عذر مارو خواستن؟!؟! این دو جمله ی کاملا متناقض با یکدیگر، کاشفِ بی صداقتیِ مفرط داریوش است. سطحی از بی صداقتی که ناشی از منافع شخصیِ اوست تا حدی که این بی صداقتی به شیوه ای کاملا ناشیانه در مصاحبه اش بیرون می زند. چگونه جمع میانِ این دو جمله ممکن است؟ بالاخره ندانستیم به صراحت گفتند دشمنی می کنیم یا به تلویح عذر شما را خواستند و گفتند ملک را تخلیه کنید؟ از اینرو به ضرس قاطع باید گفت؛ سلمانیان دروغ می گوید که در مقامِ اعتراض و حمایت از منافع جامعه ی ایثارگر است و به اعتراض هایش ادامه خواهد داد. این تیپ از شخصیت، عیناً مصداقِ واژه ی "سالوس" (فریبکار) است که در مصاحبه اش به مدیرعامل محترم سازمان اقتصادی کوثر نسبت داده است. لازم به توضیح است که در این حین هیچ شخصی و به هیچ نحوی تخلیه ملک و عدم تمدید قرارداد را خواهان نبوده و مطابق با روال متعارفِ سازمان و آیین نامه های داخلی، به ایشان اعلام شده، در کنار سایرین در مزایده ی اجاره ی ساختمان، شرکت کند. از اینرو می بایست به داریوش سلمانیان که خود را دین دار و حافظِ منافع جامعه ایثارگر می داند اعلام کرد: در صورت عدم رعایت مقرراتِ مزایده و عدم تخلیه ملک، هم به لحاظ شرعی و هم قانونی غاصب به حساب می آید و هیچ ملازمه ی شرعی و قانونی بر تمدید قرارداد از سوی سازمان وجود ندارد. سخنی با داریوش سلمانیان آقای داریوش، بگذارید صادقانه بگویم شما نیز به مثابه بسیاری دیگر، شایسته ی مدیریت در دولت و یا هر جای دیگر نیستید. چه اینکه نه عدالت، نه صداقت و نه آزادگیِ در بیان دارید و نه تخصص و سواد کافی در حوزه ی مدیریت. به شما نصیحت می کنم بروید و به همان کارِ دندان بپردازید و فراتر از آن نروید که محل پرسش می شود که یک دندانپزشکِ صاحبِ کلینیک چقدر فرصت دارد که برای مدیریت به میان بگذارد. و البته عرض کردم که اخذِ هر مدرکی آن هم از موسسه های دست چندمِ پولی نمی تواند دلیل موجهه بر توان مدیریت باشد. و مایلیم در مصاحبه ی بعدی نیز عملکردهای خود را در میز و صندلیهایی که اشغال کرده اید اعلام و به خود نیز نمره بدهید. چرا تا پیش از اتمام قرارداد اجاره ی ساختمان بلوار کشاورز (کلینیک) زبان را نه تنها در دهان بلکه در حلقوم فرو بلعیده بودید و سخنی از اعتراض و انتقاد به میان نبود. چه شده که در بحبوحه ی تغییرات جدید زبان گشوده اید؟ چه شده که برخلاف عرفِ جامعه، ادعای وفاداری به نظام و عدم عناد با دین را در مصاحبه! بیان می دارید؟ چگونه و با چه ابزاری توانسته اید دین داری و وفاداری به نظام را ثابت کنید؟ به ما هم یاد بدهید. این حرفهای ابزوردِ از میان برچیده را همان بهتر که در پستویِ ذهن خود مرور کنید و به میان ننهید که گوش مردم از این حرفها نه پُر که کَر است. مردم در مسیرِ عبور از چهار دهه ی پس از انقلاب، عمامه به سرهای فراوانی دیدند که عمامه های تقلبی شان ور افتاد و یقه از بیخ فشرده های ولایی نمایِ فراوانی را شاهد بودند که نقابشان فرو افتاد و گردن های به چفیه مزینِ بسیاری را تجربه کردند که یا در طناب عدالت فرو رفتند و یا گریختند. آقای داریوش، دین داری و وفاداریِ به نظام یک اعتقادِ درونی است و مردم به این باور رسیده اند که در ظاهرِ افراد نمی توان آن را کاوش و یا روئیت کرد! شما را نصیحت می کنم چنانچه دفعه ی دیگر، خطای پیشین را تکرار کردید و خود را شایسته ی کرسی مجلس دانستید و کاندید شدید؛ این دست حرفهای در سطح فرو مانده ی عوام زده ی چیپ را به زبان نیاورید که تماماً جز مجیز گویی نیست و دقیقاً مصداق همان واژه ی سالوس است که در مصاحبه ی خود به مدیرعامل سازمان نسبت داده اید. سخنی با جناب آقای اوحدی و اعضاء هیئت مدیره سازمان اقتصادی کوثر جناب آقای اوحدی، سوابق مدیریتی تان را که مطالعه کردم موجب خرسندی شد که شما را به هیچ یک از گرایشهای سیاسی کشور نسبت نمی داد و تجربه شرکت داری را هم در آنها مشاهده کردم و سند راهبردی بنیاد شهید و امور ایثارگران را هم به دقت مطالعه کردم که نشان می دهد، تماماً با تأمل نگاشته شده و انشاالله به مدد روح بلند شهداء در اجرای آن نیز پیروز باشید. نکته ای که لازم می دانم به عرض برسانم و به قطع جنابعالی و سروران حاضر در هیئت مدیره ی سازمان نیز بیش از بنده بر آن واقف هستند مراقبت و محافظتِ در تعاملِ مطلوبِ میان مدیران سازمان و سایر مجموعه هاست. بدیهی است سوداگرانِ میز و صندلی و قدرت، در هر مقطع از تغییراتِ مدیریتِ کلان در هر ساختار مدیریتی، مترصدِ فرصت اند که موجبِ اصطکاک میان ساختار مدیریت شوند که موجب حذف دیگری و زمینه و امکان حضور خود را در فراتر از آنچه که هستند فراهم آورند. اطلاع دارم که نیروهای ماهر و توانمندی که سابقاً در کنار شما نیز حضور داشته اند را در ترکیب هیئت مدیره سازمان قرارداده اید که جای تحسین و قدردانی است و از سوی دیگر مطلع هستم که مدیر عامل محترم سازمان نیز به زیر مجموعه ی خود دستورِ هر همکاری ممکن را داده اند و همواره بنا را بر تعامل در جهتِ رشد و تعالی بیش از پیش سازمان نهاده اند. امید که این همکاری به بهترین نحو ادامه پیدا کند و فرزندان شاهد و ایثارگری که توسطِ این مردِ امین، رشد یافتند و در حقشان پدرانگی ها کرد، ایشان را همواره در کنار خود داشته باشند و به سبب فرافکنی ها و اصطکاک هایی که برخی افراد، عامدانه ایجاد می کنند از حضورشان محروم نشوند. به اعتقاد بنده، سازمان اقتصادی کوثر، پیش و بیش از هر چیز، اول به یک شخص امین و پاک دست نیاز دارد، و بعد به یک مدیرِ ماهر، و شاید همین موجب شده که دوام مدیریت ایشان که بحمدالله از هر دو نعمت برخوردارند، بیش از سایرین باشد. در خصوص فروش سبحان پس از فروش شرکت سرمایه گذاری سبحان، پرسشها و نوشته ها و برخی رسانه ها یقه ی هر کسی را گرفتند جز آنها که مسئول این فروش بودند. ضمن تأیید قانونی بودنِ فروش سبحان، لکن آقایان شهیدی محلاتی و مالک رحمتی را مسئولِ فروش سبحان و ارائه توجیه می دانم ولاغیر. از اینرو از مالک رحمتی رئیس بنیاد بهره برداری از موقوفات آستان قدس رضوی درخواست می کنم برای یکبار، فروش شرکت سرمایه گذاری سبحان را تشریح و در صورت موجه بودن، توجیه نماید که هر دفعه به ناروا یقه ی شخص دیگری گرفته نشود. در غیر اینصورت و به متابعت از منویات مقام معظم رهبری در خصوص پاسخگویی مدیران و انتقاد سازنده از آنها، رسماً ایشان را به گفتگوی تصویریِ رسانه ای دعوت می کنم و در صورتِ عدم پذیرش، طیِ مقاله ای مستقل، به موضوعِ فروش این شرکت و مسائل پیرامون آن و البته شیوه ی مدیریت ایشان در سازمان اقتصادی کوثر خواهم پرداخت و دلایل مسئولیت افراد مذکور را بیان خواهم کرد. پایان/
۵ مهر ۱۳۹۹ - ۰۹:۳۳
کد خبر: 7721

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 6 + 12 =