به گزارش تحریریه، صدها سال بود که ایران و هند از روابط به نسبت محکم سیاسی و اقتصادی برخوردار بودند و جاده ابریشم مسیری را برای مبادلات تجاری دو طرف ایجاد می کرد. این روابط گرم تا چند سال قبل و دوره پیش از ترامپ با وجود تحریم های گسترده واشنگتن علیه تهران برقرار بود. ایران تا چند سال قبل یکی از مهمترین تامین کننده های نفت برای پالایشگاه های هند بود و هنوز هم بسیاری از تاسیسات نفتی این کشور بر مبنای نفت تولیدی در ایران طراحی شده و کار می کنند.
اما ریاست جمهوری دونالد ترامپ و اندکی بعد نخست وزیری ناراندار مودی شرایط را تغییر داد. برخلاف بسیاری از پیش بینی ها دهلی نو به عنوان یک قدرت نوظهور به طور کامل در مقابل کاخ سفید سرخم کرد و عنان خود را دربست در اختیار ترامپ قرار داد. قراردادهای انرژی هند با ایران منحل و خرید نفت و گاز متوقف شد. علاوه بر این دهلی نو با بهانه آفرینی های غیرمنطقی بر سر احداث خط لوله انتقال گاز یعنی خط لوله صلح موانع گوناگونی را ایجاد کرد تا این پروژه مهم برای مردم سه کشور هند، پاکستان و ایران متوقف و نارکار شد. بدتر از این هندوستان چند سالی است که از پرداخت چند میلیارد دلار پول نفت ایران خودداری می کند همه این اقدامات تنها به بهانه فشار آمریکا صو.ت گرفته و در این مسیر دولت مودی خود را بی گناه و ناتوان نشان می دهد.
هراس دهلی نو از گسترش نفوذ پکن
گذشته از رویکردهای فرقه گرایانه و ناسیونالیستی که دولت مودی علیه مسلمانان به کار می گیرد نوع نگاه وی به ایران جای تامل فراوان دارد. وی دقیقا همچون افراد فرصت طلب تنها به فکر کسب سودهای آنی و کلان حتی به قیمت فروش اعتبار و از دست دادن نزدیکان و دوستان خود است.
ناراندار مودی نشان داد لیاقت مشارکت و دوستی با ایران را ندارد و تنها به اندازه یک مشتری می توان روی دهلی نو حساب کرد.در همسایه فروشی هند همین بس که این کشور حدود ۵ سال قبل توافق توسعه بندر چابهار و احداث خط ریلی اتصال زاهدان به این بندر را با تهران امضا کرد و تعهد داد هزینه چندصدمیلیون دلاری ساخت این پروژه را تامین کند اما به دلیل بی عملی چند ساله، نزدیک به یک سال است که ایران این کشور را از پروژه راه آهن ۶۲۰ کیلیومتری فوق اخراج کرده و بخش هایی از مسیر را به تنهایی احداث نموده و اکنون به دنبال یک شریک خارجی به غیر از هند می گردد. زنگ خطر هنگامی برای ناراندرا مودی به صدا در آمد که خبرهایی در مورد توافق راهبردی و بلندمدت ایران و چین منتشر شد و یکی از حوزه های مهم در این همکاری عرصه حمل و نقل ریلی بود که بخش قابل توجهی از سرمایه گذاری حدود ۴۰۰ میلیارد دلاری چین برای آن در نظر گرفته شده است.
از چند ماه قبل دولت هند به هر دری می زند تا بار دیگر دل ایران را به دست بیاورد و برخلاف وی که مدتی قبل تحریم های دونالد ترامپ را مانعی برای انجام تعهدات بیان می کرد برای مشارکت با ایران پیام می فرستد. همه کنار کشیدن های دهلی نو یا به عبارتی نارو زدن های مودی در حالی انجام شد که آمریکا مدعی بود که به خاطر هند که رقیب راهبردی و بزرگ چین در آسیا به شمار می رود، پروژه بندر چابهار و تاسیسات وابسته به آن را در حیطه تحریم ها قرار نداده است. مودی حتی با دریافت این معافیت از واشنگتن نه در پیشرفت پروژه همکاری کرد و نه بدهی های ایران را پرداخت نمود.
شکست ترامپ و تشدید تکاپوی مودی
نگاه ابنالوقتی دولت دهلی نو حال مدتی است که تغیر جهت داده است. در واقع دگرگونی عرصه بین المللی مخصوصا متزلزل شدن جایگاه ترامپ در انتخابات و شکست وی از رقیب دموکرات همه آینده ای را که مودی برای خود بافته بود ویران کرد. وی فهمید که با شنیده شدن زمزمه های برداشته شدن تحریم ها علیه ایران، به خصوص به دلیل اتخاذ نگاه به شرق؛ شرایط بین المللی تهران تغییر خواهد کرد به همین دلیل خواستار رجوع به سمت ایران است.
تارنمای خبری تحلیلی المانیتور یک ماه قبل در گزارشی نوشت، هراس دهلی نو از تحکیم روابط پکن و تهران موجب شد تا دهلی نو در جستجوی مسیری برای بازگشت به پروژه های بندری و حمل و نقل در ایران باشد.
این گزارش ایران را تنها مسیر هند برای دسترسی به ژئوپلیتیک منطقه از جمله در افغانستان توصیف کرد و افزود حدود ۲ ماه قبل وزرای دفاع و امور خارجه هند به تهران سفر کردند. نکته جالب سفر تقریبا همزمان این دو مقام با فاصله چند روز بود. در اعلامیه نهایی این دو سفر تقویت همکاری دوجانبه و گفت وگو در مورد مسائل مهم منطقه ای همچون پروژه چابهار ذکر شده است.
هند به شدت به بندر چابهار که در ۹۰۰ کیلومتری بمبئی قرار دارد و راحت ترین دسترسی را به منابع و بازار افغانستان فراهم می آورد، نیازمند است. طبق گزارش این رسانه از زمانی که موضوع روابط نزدیک تر چین و ایران مطرح شد بر میزان حساسیت و نگرانی هندوستان نسبت به از دست دادن شریکی همچون ایران افزایش یافته است.
دلیل این اقدام شناخت ظرفیت ها و نیازهای چین از سوی دیگر کشورها است زیرا کاملا آشکار است که پکن پروژه ها و تعهدات خود را به موقع انجام می دهد و همچون دهلی نو بدعهدی یا به عبارت بهتر باج خواهی هنگام سختی طرف مقابل را در دستور کار خود قرار نمی دهد.
هندوستان تابحال سعی می کرد با مظلوم نمایی یا زرنگ بازی از زیر بار تعهدات خود خارج شود. جمهوری اسلامی ایران نیز به موقع این شریک بی تعهد و بدقول را کنار زد.
دولت هند به ویژه صنایع فولاد این کشور که جایگاه مهمی را در بازار جهانی دارد به شدت نیازمند همکاری ایران است. چند سال قبل هندی ها به نیابت از شرکت های آمریکایی برنده قرارداد استخراج معادن سنگ معدن در افغانستان شدند. به دلیل بسته بودن همه مرزهای افغانستان به سمت هندوستان یا آب های آزاد، راحت ترین و امن ترین مسیر برای انتقال حدود ۲ میلیارد تن سنگ معدن آهن افغانستان، مسیر زاهدان به بندر چابهار خواهد بود که البته پروژه به خاطر بدعهدی هند مدتی متوقف ماند و اکنون ایران به تنهایی آن را انجام می دهد.
دولت هند باید بداند هر همکاری بین المللی در کنار منافعی که با خود دارد هزینه هایی را هم دارد. استفاده از ظرفیت های سوق الجیشی ایران نیازمند دادن امتیازات و هزینه هایی است که هندوستان تابحال سعی می کرد با مظلوم نمایی یا زرنگ بازی از زیر بار آن خارج شود. جمهوری اسلامی ایران نیز به موقع این شریک بی تعهد و بدقول را کنار زد.
از این به بعد هند تنها در بخشی از چابهار به عنوان شریک ایران به شمار می رود و نمی تواند منافع بیشتری را بابت حسن نیت و شرکت با ایران کسب کند. دهلی نو در زمینه استفاده از خط ریلی زاهدان به چابهار هیچ سهمی ندارد و باید همچون یک مشتری برای استفاده از این ظرفیت ایران آماده مذاکره و پرداخت هزینه باشد. درحالی که هندوستان می توانست با حدود نیم میلیارد دلار سرمایه گذاری خود را به عنوان شریک قابل اعتماد ایران مطرح سازد اکنون باید هزینه ای به مراتب بیشتر را برای انتقال ۲ میلیارد تن سنگ آهن افغانستان از مسیر ریلی در استان سیستان و بلوچستان پرداخت کند.
ناراندار مودی نشان داد لیاقت مشارکت و دوستی با ایران را ندارد و تنها به اندازه یک مشتری بدعهد می توان روی دهلی نو حساب کرد.
پایان/
نظر شما