در این کشور متاسفانه اقتصاددانان لیبرال که ناخدای کشتی شکسته طرح آقای هایک شده اند اجازه تفکر را نداده و با تقلید کور کورانه کشور را به لبه پرتگاه رسانیده اند.
غالب این دسته از افراد تصور کرده اند که غایت هدف تامین مالی (بانکداری) اسلامی در حد حذف ربا می باشد و به نظر میرسد که خداوند توفیق درک حکمت تحریم ربا را به آنها نداده است. چنین نیست که همواره برای مسایل پیچیده پاسخ های پیچیده وجودداشته باشد. این مطلب جزو همین دسته هستند.
ضمنا اصلی وجود دارد که ضرر اجتماعی حاصل از علم ناقص بیش از جهل کامل است. این مطلب اگر صحت داشته باشد از جمله موارد علم ناقص است.
اصل مطلب در ناتوانی در شناخت پول و مدیریت آن است. در دورانی که استاندارد طلا وجودداشت بعد از مدتی به شکست منجر شد. زیرا در فضای نظام اقتصادی سرمایه داری مطرح شده بود.
سالها (حدود چهل سال) دل طلب جام جماز ما می کرد- آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا میکرد.
این قضیه در این مملکت مصداق دارد یعنی از زمان تصویب قانون عملیات بدون ربا در شهریور ۱۳۶۲.
من با اتکای به قرآن و احادیث و روایات مشهور به جای پذیرفتن مطالب دست پرورده انسانها به کلام خداوند اعتماد کرده و حقایق را از او گرفته ام زیرا معتقد هستم که خداوند برای فلاح و رستگاری بشر حجت خود را تمام کرده است ولی مع الاسف دست او را در زندگی دنیوی قطع کرده ایم و به معضلات و گرفتاری های لا ینحل دچار شده ایم. در این مسیر من به این حقیقت مسلم رسیده ام که در تعالیم مقدس اسلام تمام پاسخ هارا میتوان یافت و با بکار گیری عقل (اولین خلقت خداوند) از آنها در حد مطلوب استفاده کرد.
طلا- نفت- اورانیوم و غیره همه جزو ثروت های خدادادی هستند و از نظر اقتصادی در طبقه انباره(stock) جا میگیرند. برای آنکه به زندگی بشر در حد محدود کمک کند باید تبدیل به روانه (flow) شود. از طرف دیگر «علم» نیز در نزد آدمیان از گروه انباره هست و زمانی تبدیل به روانه و قابل استفاده می شود که بنا بر گفته حضرت علی(ع) نشرداده شود.
ما هنوز درک نکرده ایم که ارزشمند ترین پشتوانه پول نیروی انسانی است نه طلا و نفت و غیرو ذلک.
چرا غالب افراد نا آگاه در این وضعیت بحرانی از پول طلا بجای نیروی انسانی بحثمی کنند؟
میدانید پاسخ چیست؟
برای اینکه غالب علم ما ایرانی ها به روانه تبدیل نشده و اگر این وضع ادامه یابد غالب ما ایرانیها علم خود را به عزراییل آکبند تحویل میدهیم. آنوقت هست که دست خالی در مقابل خداوند و رسول مکرم اسلام (ص) برای پاسخ گویی به آنهمه نعمت هایی که بدون پیشنیاز با ما داده است.
قبل ازاینکه توضیح دهم که راه حل خداوند بجای «پول طلا» چیست لازم است که از چند مفهوم اساسی اقتصاد یعنی:پول-بهره(ربا) - سود-سرمایه و ثروت نام برده و یاد آوری کنم که غالب ما اقتصاددانان این مفاهیم رادرست درک نکرده ایم.
در کتاب ثروت ملل آدام اسمیت به درستی از «ثروت» ونه از سرمایه بحث میکند. از طرف دیگر آقای پیکتی کهاین مفاهیم را درست درک نکرده در کتاب خود از سرمایه به جای ثروت استفاده کرده. و الخ.
مطالب بالا مقدمه ای بودند برای عملیاتی کردن پولی که پشتوانه آن روانههای حاصل از علم نیروی انسانی در ایران است و نه طلا و غیره.
توضیح میدهم که نویسنده این سطور از جمله اقتصاددانانی نیستم که همواره لیستی از معضلات اقتصادی در جیب داشته باشم و در محافل گوناگون آنها را بدون ارایه راه حل مطرح میکنند.
من اگر ایرادی داشته باشم قطعا راه حل ارایه خواهم داد.
می ایستیم. این روز روز حسرت و جبران نا پذیر است.
من به عنوان اقتصاددان آنچه که از تعالیم بلامنازع اسلام به عنوان یکاصل آموخته ام این است:
۱- تاکید بر تبدیل انباره ها از هر نوع به روانه.
۲-اصلیکه از نکته بالا بر می آید و من آنرا «قاعده طلایی» برای رشد و توسعه اقتصادی می نامم این است که؛ هر قدر که نسبت تبدیل انباره به روانه بیشتر باشد رشد اقتصادی بیشتر خواهد بود.
علت اینکه ما در این دوران درخشان تدبیر و امید نه تنها رشد اقتصادی نداشته ایم بلکه رشد منفی د اشته ایم واضح است که بنا بر قاعده بالا نه تنها انباره های ارزشمندمان را به روانه تبدیل نکرده ایم بلکه انباره های خودمان را هم سوزانیده ایم.
فرار مغز ها از ایران با همین قاعده طلایی قابل توضیح است. زیرا این افراد در صدد پیدا کردن جایی هستند که انباره های خود را به روانه تبدیل کنند.
تعجب نکنید اگر بگویم که بودجه بسیاری از رشته های دانشگاهی در چنین وضعیتی «تورم زا» هست زیرا پولی پرداخت شده بدون ایجاد ارزش افزوده!
۳- حذف مطلق بازار ثانویه در بورس. و قیمت مبادله ای اوراق بها دار اسلام واقعی(و نه بنا بر گفته علامه جوادی آملی و اسلامیزه کردن که تا کنون انجام شده است) در بازار اولیه بورس عملکرد واقعی واحدهای تولیدی باشد. زیرا در اسلام ریسک تصنعی و ساختگی به دلیل ابهام در صفات آنها هرگز تایید نشده است.
۴-بانک ها موظف باشند که به عنوان ولیل سپرده گذار و شریک سرمایه گذار باشد. وکیل سپرده گذاران موظف باشند که بخشی از سود حاصل از عملکرد واقعی واحد های تولیدی را پس از برداشت حق الوکاله(و در مواردی که بانک هم از دارایی های خود مشارکت کرده سهم خود را برداشت میکند).
متاسفانه بانکها بر اساس یکی از بخشنامه های صادرت از بانکمرکزی بر خلاف قانون اعلان کرده که تمام سپرده ها در مالکیت بانک در می آیند!)
مضافا اینکه بانکها در طی مدت ۴۷-۴۸سال گذشته بر اساس هدایت داهیانه! بانک مرکزی تحت عناوین عقد اسلامی فقط و فقط وام با بهره های مرکب داده است. این امر اثبات شده است که عمده ترین دلیل ورشکستگی واحد های تولیدی وامهای با بهره های مرکب است که باعث پدید آمدن پدیده پانزی(Panzi) شده و میشود. پروفسور مینسکی تاکید زیادی بر روی این پدیده و پدیده های مرتبط به هم دارد. و طرح مفیدخود را برای اقتصاد فلجامریکا بازگوکرده است و آنرا برای تثبیت اقتصاد متزلزل و بی ثبات امریکا ارایه داده است. در آنجا نیز به دلیل نفوذ قتصاددانان لیبرالیستی اجازه پیاده کردن طرح او را ندادند.
غرض از نکته بالا اینکه با ضرس قاطع عرض میکنم که در هیچیک از بانکهای کشور عقد مشارکت واقعی مورد استناد وجودندارد و فقط وام های بی حاصل و مخرب داده شده است.
من در اینجا اعلان می کنم که هر فردی توانست حتی یک عقد مشارکت واقعی با توجه به مطالب بالا در خصوص سهم سود بانک و سهم سود سپرده گذار پیدا کند به او به عنوان جایزه یک سکه طلای امامی به وی بدهم.
۵- بانک مرکزی نیز دلار را ناموس بانک مرکزی نداند که هر روز و هر ساعت به قیمت های متفاوت به فروش رود. منظور بی اطلاعی مزمن تصمیمگیراندولتی می باشد که قولهای آبکی بدون پشتوانه به مردممی دهند زیرا خودشان هم سرگردان و بدون برنامه قابل دفاع هستند.
۶- پول اولا از حالت کالایی در آمده و به صورت «کالای عمومی غیر محض» در خواهد آمد که برای مردم جزو دارایی هایشان در می آید ولی بنا به گفته آدام اسمیت جزو ثروت جامعه نباشد. این امر بنا بر ملاحظه اصل «خطای ترکیب» یعنی همان fallacy of composition میباشد.
۷- پول بر این اساس درونزا خواهد بودیعنی تا زمانی که تمام عوامل تولید برای تولید کنندگان آماده است میتوان بدون ترس از تورم پول چاپ کرد. نه اینکهمانند نظام سرمایه داری پول برونزا بوده و در اختیار بانکم کری امریکا که سیاست کلی آن در دست فدرال رزرو هست.
میبایستی دست بانک مرکزی و نظام بانکی کشور را از دستورات صندوق بین المللی برید.
۸- غایت هدف نظام اقتصادی اسلام «عدالت» است. این مفهوم در نظام ما مانند کشورهای سرمایه داری فاقد هرگونه فضیلت است که باید بر اساس قانون اساسی عمل شود. عدالت یا بر پایی قسط یک فعل متعدی بوده و سیال می باشد که باید در تمام اجزائ یک جامعه اسلامی خون برساند.
اقتصاد اسلامی دارای سه رکن است که غایت آن عدالت است و دو رکن دیگر تعاون بوده و رکنآخر رفاه اجتماعی هست. تعاون بر اساس نظر رالز شرط لازم برای اجرای عدالت است. در چنین شرایطی هست که بر اساس تعلیمات عالیه اسلام «کرامت انسان» صیانت و حفظ میشود.
در مورد اجرای عدالت نسبت به کارگر می بایستی که او در سود واحدهای تولیدی شریک شود. که این مطلب در سخنان مقام معظم رهبری با ص تحت آمده است.
مدل مربوطه کهدر کتاب انگلیسی این نویسنده آمده است نشان میدهد که هم اموری افزایش می یابد و هم سود بالا میرود و هم درآمد کارگران. که این امر باعث افزایش تقاضای کل و حرکت بیشتراحد های تولیدی خواهد شد.
۹- نکته و نکات بالا از افزایش سطح عمومی کشور جلوگیری کرده و مانع ایجاد مارپیچ دستمزد-قیمت می شود.
۱۰-نکته عمده ای که نباید فراموش کرد این است که اشتغال کامل زمانی بوجودمی آید که انباشت پس انداز با میزان سرمایه گذاری برابر باشد. نظام ربوی به دلیل سفته بازی در کالاهای بادوام
موجد گرداب پولی شده و در نتیجه پس انداز بیش از سرمایه گذاری خواهد شد که بیکاری نظام های سرمایه داری از اینجا ناشی می شود. ولی با حذف مطلق ربا و سفته بازی همواره اشتغال کامل بوجودخواخد آمد.
ادامه در ذیل.
۱۱-مطالب بسیار مختصر بالا ثمره بیش از چهل سال مطالعه-تفکر و سپس نوشتن نویسنده می باشد.
حال که در این موقعیت حساس تاریخی مجلس محترم در صدد تصمیم گیری های امید بخش می باشد ممکن است نکات فوق مورد استفاده قرار گیرد.
ومن الله توفیق
پایان/
نظر شما