تهران - تحریریه - علی اصغر عنابستانی در یادداشتی به بررسی راز و رمز 40 سال تداوم انقلاب علیرغم فشارهای بی سابقه جهانی بر جمهوری اسلامی ایران شد.
چهل سال از پیروزی انقلابی که قطعا نقطه عطفی در حرکت تاریخ معاصر محسوب میشود گذشته است. چهل سالگی بهترین دوران حیات است. هم سن عبور از جهالت جوانی و پختگی است و هم سن توان جسمی و مادی است! در چهل سالگی نه شور و هیجان کاذب ناشی از احساسات جوانی وجود دارد و نه خمودگی و فرتوتی ناشی از کهنسالی ! پس بهترین زمان است که انقلاب میتواند تحلیل درستی از خویش داشته باشد . راههای رفته را بازیابی کند و راههای نرفته را کاوش کند و از این میان بهترین راه ادامه حرکت انقلاب برای رسیدن به اهداف متعالی خویش را انتخاب کند.
قبل از هر چیز باید بدانیم که هدف انقلاب چه بود؟ و به چه آینده ای می اندیشید. قطعا نمیتوان برای انقلاب اهداف مادی قایل شد چرا که بنیانگذار آن مکررا بر احیا اسلام و اقامه احکام الهی به عنوان اهداف اصلی انقلاب تاکید نموده اند هر چند معتقدیم اقامه احکام الهی موجب استقرار عدالت است و در فضای عادلانه بستر رشد و شکوفایی استعدادهای مادی و معنوی فراهم میشود و بشر به سعادت دنیوی و رفاه و آرامش مادی توامان دست پیدا خواهد کرد .
جمهوری اسلامی یک الگوی خاص از اداره جامعه انسانی به دنیا ارایه کرده است که مبتنی بر اندیشه های الهی و اسمانی است و متکی بر رای و خواست مردم .جمهوری اسلامی نه شرقی است و نه غربی ! جمهوری اسلامی نه به نظامهای لیبرالیستی نزدیک است و نه به نظامهای سوسیالیستی شباهت دارد. جمهوری اسلامی نه دیکتاتوری است نه دموکراسی است نه الیکارشی و نه به معنایی که غرب معنا میکند تیوکراسی است.
جمهوری اسلامی اگر درست فهمیده شود حکومت خداست توسط مردم. در جمهوری اسلامی انسان کرامت و جایگاه ویژه ای دارد وسعادت او محدود به زندگی دنیایی تعریف نمیشود . هدف جمهوری اسلامی کمال بشر و سعادت دنیا و آخرت اوست.
از همین روست که جمهوری اسلامی ماهیتا با نظامهای فعلی حاکم بر جهان منافات و بلکه تعارض دارد و مقاومت دنیای استکبار در مقام این نظام از همین تضاد منافع ماهوی نشات میگیرد . در طول چهل سال گذشته تمامی سالاران حاکم بر شرق و غرب هر چه توانستند در جهت مقابل شکل گیری و نضج و گسترش جمهوری اسلامی انجام دادند و هر جایی هم که به ظاهر همکاری بود یا در اثر تضاد منافع با سایر طرفها ی خودشان بود و یا بر اثر استیلا قدرت برتر جمهوری اسلامی مجبور به کرنش و پذیرش این گفتمان شدند. امروز به جرات میتوان گفت نظام جمهورس اسلامی هژمونی سیاسی جهانی را به ریخته و تنها نظام سیاسی است که در مقابل نظام سلطه به تنهایی ایستاده و نه تنها از حرکت رو به جلو متوقف نشده بلکه دایم در حال پیشروی بوده و امروز از بسیاری از قدرتهای برتر جهانی برتر است و از همه کشورهای همسطح خویش که در طول چهل ساله گذشته در مقابل نظام سلطه کرنش و بردگی کرده اند دست برتر را دارد.
این نظام اما در عین حالی که در چهل سالگی خویش بسر میبرد به نسبت تجربه نظامهای سیاسی حاکم هنوز نوپاست و راه سختی در پیش دارد تا اشکالات ساختاری خویش را برطرف کند و به حرکت خویش سرعت بیشتری ببخشد.
ما هنوز گرفتار تفکر غرب گرای لیبرالیستی در ارکان اجرایی کشور هستیم که موجب شده خود باوری انقلابی خویش را از دست بدهیم و عمده مشکلات فعلی پیش روی ملت بر اثر همین خودباختگی و غرب گرایی مفرط است.
جمهوری اسلامی در دهه پنجم حیات خویش باید به هویت اولیه خویش باز گردد . اقامه دین الهی به عنوان اولویت اولیه و اصلی و نهایی همه اجزای نظام در دستور کار قرار گیرد . فساد باید از بدنه انقلاب ریشه کن شود . عدالت در همه ارکان کشور متبلور شود فرصتها به صورت برابر در اختیار مردم قرار گیرد . منابع سرشار داخلی مورد استفاده بهینه قرار گیرد . به ملت اجازه داده شود به معنای واقعی کلمه در مورد امور خود تصمیم بگیرد .به جوانان اعتماد شود و کشور بدون کم و کاست به انان تحویل شود . در جهت تحقق اهداف انقلاب و عزت اسلام و ایران هرجا نیاز به اصلاح ساختار وجود دارد در اصلاح تردید نگردد از جمله اگر نیاز به اصلاحات در قانون اساسی وجود دارد که دارد حتما و به فوریت باید نسبت به آن اقدام کرد . اصلاح قانون اساسی به معنای ضعف نظام نیست بلکه نشان بالندگی رشد و پیشرفت و بازیابی درونی یک نظام است.
جمهوری اسلامی همین امروز هم بر بلندای قلل رفیع افتخار ایستاده است اما ضعفهایی دارد که در درون نظام جمهوری اسلامی این ضعفها قابل رفع و رجوع است هر چند ضعفها در حد اصلاح قانون اساسی و سایر ساختارهای قانونی باشد و حتی اگر نیاز باشد جمهوری اسلامی تاب آوری پذیرش انقلابی تشکیلاتی درون خود و با حفظ اصول لایتغیر خود را دارد.
علی اصغر عنابستانی
پایان خبر/
نظر شما