تهران - تحریریه - ابومحمد عسگرخانی سرشناس ترین استاد ایرانی روابط بین الملل به ریشه یابی رئالیسم در تاریخ و اسوره های ملی از دوران باستان در عصر تحریم تاکنون پرداخت.
ايران و ايرانيان نه تنها در ايجاد رژيم هاى بين المللى حقوق بشر، رژيم داورى هاى بين المللى بلكه در ارايه پندارهاى استراتژيك و ايجاد نقشى نمادين در جنبشهاى روشنفكرانه، آغاز نهضت هاى سياسى پوپوليستى، و ظهور ملى گرايى فرهنگ محور پيشرو بوده اند بطوريكه سيماى برجسته اين تحولات را از اسطوره ها، استعاره ها، مدل ها و متد ها بر گرفته اند.
نمونه بارز آن فلسفه وجودى درفش كاويان در ايران باستان است كه مظهر ملى گرايى و رئاليسم تلقى مي گردد. كمتر ملتى پيدا مي شود كه در تاريخ تمدن مانند ايرانيان از عهد قديم تا پايان امپراطورى ساسانيان سنگ زيرين ادبيات رئاليسم را در كوير علوم انسانى آنزمان بنا كرده باشد.
امروزه ملى گرايى نوين قدرت محور بر پايه قدرت نظامى اقتصادى، فرهنگى و فن آورى در تئورى و عمل همانند درفش كاويانى ساير مكاتب نظرى را تحت شعاع قرار داده است.
نظريه هاى رقيب رئاليسم عمدتا فروپاشى دولت ها، زائد شدن مفهوم استقلال، همنوايي جامع ملت ها مضاف بر حقوق بنيادين بشر، بر ساخت دنيايي مملو از دوستى ها و صلح پايدار، ريشه كن كردن علل، پيشگيرى و اختتام جنگ را عنقريب وعده هاى كذب ميدادند، قادر به توجيه، توضيح، پيش بينى و ارايه برنامه و دستور كار نيستند.
اكنون كه حكمرانى جهانى با باز تعريف چهار قدرت اجبارى، نهادى، ساختار ى و توليدى( بارنت و دول) خيزش هاى ملى گرايانه و قومى را سبب شده است، لزوم مطالعه رئاليسم سياسى-نظامى، اقتصاد ملى و مقاومتى، حقوقى و فرهنگى از اوجب واجبات علمى بويژه دانشگاهى و بطور جدى براى ايران تحت تحريم است.
دکتر ابومحمد عسگرخانى
استاد دانشگاه تهران
پایان خبر/
نظر شما