تهران - تحریریه - عیسی کلانتری رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست بدون اینکه از فاعل فعالیتهایی که کشاورزی و محیط زیست ایران را با سدسازی و عدم اجرای سیاستهای درست؛ در سه دهه گذشته نابوده کرده اسم ببرد مطالب مهمی را بیان کرد.
به گزارش تحریریه، عیسی کلانتری از نهضت سدسازی در ایران که از دوران اکبر هاشمی رفسنجانی و حاکمیت حزب کارگزاران در دهه های هفتاد، هشتاد و نود پیگیری شد، و ایران را به کشوری در معرض تهدیدهای زیست محیطی تبدیل کرده است، نام برد و البته حتی اشاره ای هم به بانیان این ریلگذاری فاجعه آمیز نکرد.ده ها میلیارد دلار وام از بانک جهانی، صندوق بین المللی پول و سایر موسسات مالی بین المللی صرف سدسازی های افسارگسیخته در دهه 1370 شد و باعث گردید تا ضمن ورشکستگی کشور زیر فشار بدهی های خارجی، رودخانه های کشور با سدسازی بند آمده و با ایجاد تشتک تبخیر و از بین رفتن آب پشت دیواره سدها، ورودی تلاب ها مسدود شود و با مرگ تدریجی تالاب ها بحران ریزگردها با منشا داخلی و مشکلات متعدد دیگر را شاهد باشیم.
وزرای کشاورزی معتقد به سدسازی بعد از دوران دفاع مقدس یعنی عیسی کلانتری، محمود حجتی، محمدرضا اسکندری و دوباره محمود حجتی؛ هرکدام با بهانه ای؛ با کوبیدن بر طبل سدسازی های بی انتها اوضاع محیط زیست کشور را بحرانی کرده و کشاورزی را نیز به دلیل عادت دادن به مصرف بی رویه آب و بی توجهی به فناوری های نو؛ در معرض نابودی قرار داده اند.
چنانکه محمد صادق خلیلیان وزیر اسبق جهاد کشاورزی پس از اقدام مجلس در سال جاری برای جلوگیری از ادامه سدسازی گفت: این نخستین بار است که مجلس شورای اسلامی گامی عملی برای پایان دادن به سیاست فاجعه بار سدسازی و توجه به آبخیزداری برداشته است... علیرغم چنین اظهارات صریحی درباره لزوم توجه به آبخیزداری، این سیاست اصولی دنبال نشد و هنوز هم صدها سد در صف ساخته شدن هستند تا به 600 سدی بپیوندند که در 30 سال گذشته ساخته شده و یکی از دلایل اصلی بحران آب کنونی به شمار می روند.از تسنیم، عیسی کلانتری در جلسه تودیع و معارفه مدیرکل جدید اداره حفاظت از محیط زیست خراسانرضوی که در این اداره برگزار شد، اظهاراتی بیان کرد که محوربندی و توضیحات تکمیلی آنها؛ بهتر واقعیت را نشان می دهد؛ تا کشور با استفاده از مدیرانی که دارای افکار نو هستند و نه کسانی که امتحان خود را پس داده اند در مسیر درست حرکت کرده و نسبت به اصلاح وضع موجود اقدام کند.
محورهای سخنان عیسی کلانتری وزیر اسبق جهاد کشاورزی و رئیس کنونی سازمان حفاظت از محیط زیست و 15 نکته تکمیلی:
- پس از پیروزی انقلاب اسلامی استراتژیهای توسعه ناگسسته بوده و در راستای توسعه پایدار نبوده است. چنین شرایطی باعث فرسایش شدید محیط زیست شده است... مشکلات زیستمحیطی کشور همچون بالاترین فرسایش خاک، بالاترین مصرف انرژی، بیشترین فرسایش گیاهی و آبی در جهان و... از مواردی است که جامعه ایرانی نمیتواند به آن افتخار کند.
نکته اول: در دوران 40 ساله بعد از انقلاب تقریبا 30 سال آن را تکنوکرات های کنونی ازجمله عیسی کلانتری برنامه ریز و مجری در اقتصاد، کشاورزی و محیط زیست بوده اند و رئیس سازمان محیط زیست نمی تواند دیگران را متهم کند.
- در دیگر کشورهای دنیا همه فعالیتهای بشری در راستای توسعه پایدار قرار دارد، حال آن که در کشور ایران توسعه صنعت و توسعه زیربنایی در مقابل محیط زیست است.
نکته دوم: برنامه های 5 ساله از سال 1369 و دورانی حاکمیت تیم کنونی دولت آغاز شد که کارشناسان همواره یکی از جنبه های منفی آن را بی توجهی به توسعه پایدار می دانستند.
- چهار موضوع، اولویت محیط زیست است که دستور رئیس جمهوری است و شامل بهبود هوای کلانشهرها، پسماندها، ریزگردهای کشور بهویژه ریزگردهایی با منشأ داخلی و احیای تالابها میشود که این مورد به دلیل کمبود شدید آب بسیار دشوار است.
نکتهسوم: کمبود آب مساله اصلی نیست و بحث مدیریت منابع آبی است که کلانتری هم اعتراف دارد، رودخانه ها با سدها بند آمده اند. چرا دولت سدها را باز نمی کند تا تالاب ها احیا شوند و چرا کشاورزان را با فناوری های نو که 10 درصد وضع فعلی مصرف آب دارند آشنا نمی کند.
- در ایران گمان کردند به دلیل وجود تکنولوژی باید هرچه آب هست تاراج شود، به دلیل وجود نفت هرچه جنگل است تاراج شود. درواقع نسلهای بعد هیچ جایگاهی در کشور ندارند و همه منابع متعلق به نسل حاضر است.
نکته چهارم: چه کسانی چنین گمانی کردند؟ 30 سال از 40 سال تاریخ انقلاب تیم مدیریتی کنونی در راس قوه مجریه حاکم بوده است.
- نخستین دشمن محیط زیست فقر و توسعهنیافتگی است. ما نسبت به استقرار آمایشی کشور بیتوجه بودهایم. درواقع در مناطقی که آب وجود ندارد اجازه داده شده تا صنعت آببر مستقر شود، مانند شهر چند میلیونی اصفهان که آب آشامیدنی ندارد، حال آنکه آببرترین صنایع کشور در اصفهان ایجاد شده است.
نکته پنجم: رهبر معظم بیشترین توجه را به توزیع ثروت در همه جای کشور دارند. به عنوان نمونه، ایشان برای توسعه بندر چابهار و منطقه مکران پافشاری بسیار زیادی داشته اند که دولت بعد از 5 سال هنوز کار خاصی برای انجام منویات انجام نداده است. چرا صنایع آب بر از استان های مرکزی مانند اصفهان، کرمان و یزد به این منطقه منتقل نمی شود که به اقیانوس راه دارد و مشکل آبی که قرار است از سرچشمه های کارون با هزینه های گزاف به مرکز ایران منتقل تا برای خنک کردن کاشی و فولاد استفاده شود، ندارد؟ و اساسا چرا آمایش سرزمین به شکلی اجرا شده که غلط ترین کار ممکن که انتقال اب از جایی به جای دیگر و از استانی به استان دیگر است اجرا شود، و عجیب تر اینکه هنوز انجام می شود.
- در استان خراسانرضوی بالای 130 درصد از منابع آبی تجدیدپذیر مصرف میشود که بسیار دردناک است. حال آنکه بر اساس استاندارد جهانی نباید بیش از 40 درصد از آب تجدیدپذیر استفاده شود و این میزان مصرف در کل کشور 110 درصد است.
نکتهششم: این کار غلط را چه کسی انجام می دهد و چرا دولت در عمل غیر از انتقاد کردن از خود کار دیگری انجام نداده است؟
- در شهر مشهد سال گذشته بدترین گازوئیل از لحاظ کیفیت توزیع شده بود که دارای 11 هزار وی پی ان سولفور بود حال آنکه استاندارد آن 50 است.
نکته هفتم: آیا این کار به وسیله نهادی غیر از دولت(تیم مدیریت فعلی) انجام شده است؟
- متاسفانه در کشور ایران برای هر واحد کالا، 4 واحد انرژی مصرف میشود که یکی از آمارهای ننگین جهان است. باید توجه داشت اگر سیاستهای داخلی خود در راستای حفظ محیط زیست قرار ندهیم، قدم مثبتی برداشته نمیشود. ایران در راستای حفظ محیط زیست یکی از کشورهای سرافکنده در دنیاست و حتی جرأت نداریم شاخصهای واقعی محیط زیست خود را در مجامع جهانی بیان کنیم.
نکته هشتم: دولت با عدم ادامه سیاست هدفمند کردن یارانه ها و اعمال سیاست تثبیت قیمتی، باعث شده است بنزین و سایر حامل های انرژی مجددا ارزان شده(وجود تورم و اعمال سیاست تثبیت قیمت حامل های انرژی)؛ قیمت بنزین هم اکنون از قیمت آب معدنی ارزان تر شده و در نتیجه مصرف آن باز هم افزایش شدید یافته است.
- یکی از بزرگترین مصیبتهای محیط زیست مصرف نامتقارن و بیش از اندازه است. معادن کشور را یکبار مصرف کردهاند.
نکته نهم: مانند موارد گذشته از فاعل اسمی به میان نیامده و ایشان مانند یک منتقد خارج از دولت انتقاد می کند.
- دیسی آب کارون در خرمشهر و اهواز بالای 10 هزار بوده و سرشار از تعفن است. همگی این مشکلات از بیتوجهی ایجاد میشود. در ایران برای توسعه، همه رودخانههای کشور را با سدها بستهایم و این اقدام موجب شد خوزستانیها بیش از 100 روز را در سال با گرد و غبار روبهرو شوند.
نکته دهم: اوج نهضت سدسازی در دوران هاشمی رفسنجانی اتفاق افتاد که کلانتری و همفکرانش زمام قوه مجریه را به طور کامل در اختیار داشتند.
- تمام تالابهای ما خشک شده که به دلیل سیاست خودکفایی در زمینه غذا است تا برای تامین مواد غذایی یاری نگیریم... همین امر موجب خشکشدن دریاچه بختگان شد. باید بدانیم این مشکلات را خودمان انجام دادهایم و نباید مشکل خود را گردن دیگران بیندازیم.
نکته یازدهم: تالاب ها به دلیل خودکفایی غذایی خشک نشده اند زیرا این خودکفایی اتفاق نیافتاده است و رئیس محترم سازمان حفاظت از محیط زیست آدرس غلط می دهند. این سدها هستند که تالاب ها را خشک کرده اند. اگر به جای سدسازی بر آبخیزداری و روش های نو تاکید می شد هم خودکفایی غذایی اتفاق می افتاد و هم تالاب ها حفظ می شدند.
- سیاستهای غلط موجب شد 10 کلانشهر کشور، امروز با مشکل آلودگی هوا روبهرو باشند. پسماند برخی شهرهای شمال کشور را با مشکل روبهرو کرده، شهر همدان فرونشستهای چند ده متری دارد، هگمتانه و همدان تبدیل به مخروبه شده است.
نکته دوازدهم: چه کسانی این وضع را ایجاد کرده اند؟
- امروز هیچ تالابی به صورت تقریبی در کشور زنده نیست. سختترین کار ما در تالابهاست. زمانی که در زایندهرود آبی برای برداشت و مصرف نیست دیگر تکلیف گاوخونی روشن است. 37 سد روی آب رودخانهها در ارومیه ساخته شد و موجب خشکشدن دریاچه ارومیه شده است.
نکته سیزدهم: اگر سدهای زائد و غیرکارشناسی، مانند کشورهای غربی تخریب شوند گاوخونی و ارومیه احیا خواهند شد. ضمن اینکه سیاست های کلانتری و همفکران تکنوکرات ایشان کار را به اینجا رسانده است.
- آبی که وارد زمین در کشور میشود، 19 و نیم میلیارد است، حال آنکه برداشت ما در سال 51 میلیارد است.
نکته چهاردهم: اگر دولت از فناوری های منطبق بر طبیعت و نو استفاده کند این مشکل حل می شود.
- بایستی مسئولان را توجیه کنیم که دست از رفتارهای غیرمتوازن و غیر پایدار بردارند، همچنین مردم را توجیه کنیم که محیط زیست را حفظ کنند. در همین راستا دستور دادهایم از اول امسال هیچ صنعت آببری در کشور ایجاد نشود.
نکته پانزدهم: مردم بر عمل دولت قضاوت می کنند، انتقاد کردن و گفتاردرمانی مشکل را حل نمی کند.
دولت های بعد از جنگ هیچکدام برخورد درستی با موضوع مدیریت منابع آبی نداشته اند و در نتیجه افتخاری برای ثبت کردن وجود ندارد. در سال 1383 که جشن خودکفایی گندم بر پا شد، با 238.2 میلیمتر یکی از پربارش ترین سال های کشور در سه دهه اخیر بود و با کاهش بارش ها در سال 88 به 152.1 میلیمتر شاهد واردات انبوه گندم بودیم که نشان می دهد مدیریت ها بیشتر به اتفاقات آسمانی ربط داشته تا مدیریت دولت ها برای تامین خودکفایی در محصولات راهبردی مثل گندم.
خودانتقادی عیسی کلانتری و عدم ارائه برنامه عملی که هم زمانبندی مشخص داشته باشد و هم مسئول آن اعلام شده باشد نشان می دهد هنوز هم با مقوله حیاتی منابع آبی کشور به صورت تبلیغاتی برخورد می شود.
پایان خبر/
نظر شما