۱۴ دی ۱۴۰۳ - ۱۸:۰۰
نقد فیلم چشم شیطان 1966 Eye of the Devil

فیلیپ به ملک آبا و اجدادی خود که دچار خشکسالی شده مراجعه کرده تا طی یک مراسم اهریمنی مشکل خشکسالی را حل کند.

از قدیم الایام فرقه ها به عنوان عناصری فرعی در ادیان ایجاد میشد. رهبر یا رهبران فرقه بسته به میل شخصی خود برخی آداب و رسوم را از یک دین حذف و برخی دیگر را وارد آن کرده و تحت عنوانی خاص شعبه جدیدی از یک دین را بوجود می آوردند. این فرقه ها بسته به نوع بینش و توان علمی یا مالی رهبران و جذابیتی که آنها می توانستند ایجاد کنند گسترش می یافت. در این میان بسیاری از فرقه ها رفتارهای خشن و وحشتناکی را برای پیشبرد افکار خود در پیش میگرفتند که بدلیل ماهیت انحرافی آنها باید بسیار مخفی و مرموز انجام میشد. همین عنصر مخفی و مرموز بودن را فیلمسازان در طی سالیان سال بهانه ای قرار داده تا حول محور یک فرقه خاص فیلمی ترسناک یا جنایی بسازند.

از جمله آن فیلمها می توان به چشم شیطان 1966 Eye of the Devil اشاره کرد. فیلم داستان اسرارآمیز و اهریمنی درباره آیین‌های بدوی بی‌رحمانه یک فرقه قدیمی است:

"فیلیپ دومون فاسون (دیوید نیون) مالک یک تاکستان بزرگ در روستایی در فرانسه است. در یکی از شبها به او خبر می رسد که تاکستان دچار خشکسالی شده و او باید فوری خود را به روستا برساند. کاترین همسر فیلیپ اصرار دارد تا او را در این مسافرت همراهی کند ولی فیلیپ بشدت مخالف است. بعد از آنکه فیلیپ به ملک آبا و اجدادی خود مراجعه میکند کاترین که بشدت نگران فیلیپ است همراه با دو فرزندش برای آنکه بفهمد جریان این مسافرت ناگهانی چیست به روستا مسافرت می کند. رفته رفته کاترین متوجه میشود که مردم این روستا که ظاهرا به آیین مسیحیت بشدت معتقدند رفتاری عجیب داشته و گویا پیروان فرقه ای خاص هستند؛ در ادامه نیز به نقش پررنگ و محوری همسرش فیلیپ و خانواده او در این فرقه پی میبرد.

به اعتقاد بسیاری از منتقدین سینما چشم شیطان از نظر مفهومی پیش درامدی از فیلم مرد حصیری 1973 The Wicker Man است. در هر دو فیلم آیین ها و رسوم و شمایل مسیحی به عنوان پوششی برای پنهان ساختن آیین و مراسم شیطان پرستی مورد استفاده قرار میگیرد. در هر دو فیلم شخصیت فئودالی محلی تدوام این مراسم را برای حفظ حیات اجتماعی و اقتصادی زادگاهش ضروری میداند.

در چشم شیطان کلیسا پوششی برای عبادت شیطان است و طی آن دوازده مرد همچون حواریون عیسی را داریم که دور یک مرد همچون مسیح (فیلیپ) آئین خود را برگزار کرده و در نهایت فیلیپ باید برای ماندگاری آیین و رهایی پیروان آن از مشکلات، قربانی شود.

در قسمتی از فیلم فیلیپ می گوید " من مسئولیت بزرگی دارم که نمی توانم آن را با کسی تقسیم کنم" که از این جهت این فیلم مسیری متفاوت از مرد حصیری را طی میکند. چرا که در مرد حصیری قربانی خود نمیخواهد قربانی شود ولی در این فیلم قربانی آگاهانه و با میل درونی و اعتقادی به قربانگاه میرود.

همین عنصر به پاشنه آشیل فیلم تبدیل شده و فیلمی که می توانست جزو فیلمهای بسیار مهم تاریخ سینما خصوصا ژانر وحشت باشد، از منظر جذابیت به فیلمی متوسط بدل شده است. چراکه همذات پنداری با شخصیت ها ناممکن، و عملا شدت ترس و وحشت ایجاد شده بسیار بسیار کم شده است؛ چیزی که در مرد حصیری عکس آن را شاهدیم.

پایان/

۱۴ دی ۱۴۰۳ - ۱۸:۰۰
کد خبر: 31481

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 6 + 11 =

    نظرات

    • نظرات منتشر شده: 1
    • نظرات در صف انتشار: 0
    • نظرات غیرقابل انتشار: 0
    • حميد جعفري IR ۰۳:۲۴ - ۱۴۰۳/۱۰/۱۵
      0 0
      خدايا جان حاجي رحمي كن بسه ديگه ،،،چرا مهندسان مكانيك گرمايش تبديل انرژي هيچ جرمي در ايران محسوب نميشه،،،وإلا وقت گذاشتن،،باور كردني نيست كه شاگرد از إساتيد نازنين خودش بيشتر اطلاعات داشته باشه و بدون امادگي قبلي تدريس بكنه و استاد عرض ارادت بكنه ،،،چرا در اينده انرژي اين خاك ناب انجام وظيفه نكنند و مهندس متالوژي بياد زمين زمان براش بهم بزند كه بتونه برسه به حدود ايشون،اكثرا هم در حد رئال فني و كار كرده،ولي تو املاك و اسنپ جان پا ميچسبونند،حيف مشين چند وقت ديگه بايد دنبال دندون ساز تجربي بگردندو هيچو پوچ،،حميد جعفري توليد كننده سيستمهاي تصفيه پساب صنعتي و اب مصرفي با تكنولوژي نانو حباب گاز ازن و با شروع كرونا اكسيژن ساز طبي و صنعتي هم طراحي و توليد كردم و دو سال دست نيروهاي جهادي تست كردم و مچوز هم گرفتتم ولي طبق سفارش ميسازم،بخدا تبديل انرژي هارو مفت دارن كنار ميزنند،از ما كه گذشت تعدادشون كم نيست و تخصص أينا انرژيه و از اول ساد گرفتن تا تخصص