۲۴ خرداد ۱۴۰۳ - ۱۸:۰۰
ایران ژاپن می شود یا کره شمالی؟

ایالات متحده و اتحادیه اروپا یک پنجره ۱۵ ماهه برای انتخاب بین دو گزینه دارند: الف) ایران به یک کشور دارای سلاح هسته‌ای مانند کره شمالی تبدیل شود، یا ب) ایران به عنوان یک کشور در آستانه هسته‌ای مانند ژاپن باقی بماند.

هفته گذشته شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی (IAEA) به دلیل عدم همکاری کامل ایران با آژانس در اجرای رژیم بازرسی برجام، به منظور شفاف‌سازی و اعمال محدودیت‌ها برای اطمینان از عدم انحراف برنامه هسته ای ایران به سمت ساخت سلاح‌های هسته‌ای ، قطعنامه سرزنش علیه ایران صادر کرد. اما واقعیت این است که برجام به دلایل بسیاری دیگری شکست خورده است، نه صرفا به دلیل ممانعت ایران از بازرسی های کامل.

هرچند قطعنامه‌های توبیخی توسط شورای حکام آژانس قانونی الزام‌آور نیستند، اما پیام سیاسی و دیپلماتیک قوی ارسال می‌کنند. نماینده ایران در سازمان ملل متحد اظهار داشت، "تصمیم کشورهای غربی عجولانه و غیرعاقلانه بود و بدون شک تأثیر منفی بر روند تعاملات دیپلماتیک و همکاری سازنده خواهد داشت."

در شرایط فعلی، ایران ممکن است فقط چند هفته تا داشتن مواد لازم برای چندین سلاح هسته‌ای فاصله داشته باشد. رئیس‌جمهوری و کابینه جدید ایران طی دو ماه آینده تعیین خواهند شد. آمریکا و اروپا باید سعی کنند با دولت جدید ایران برای یک توافق هسته‌ای جدید مذاکره کنند.

در نشست شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، چین، ایران و روسیه بیانیه مشترکی صادر کردند و آمریکا را به دلیل "خروج غیرقانونی و یک‌جانبه" از توافق هسته‌ای ۲۰۱۵ ایران (برجام) و اعمال "تحریم‌های یک‌جانبه و غیرقانونی" علیه ایران سرزنش کردند. سه کشور اظهار داشتند، "اگر اجرای کامل برجام امروز برقرار بود، اکثریت سوالات موجود درباره برنامه هسته‌ای صلح‌آمیز ایران بر اساس یک مبنای مورد قبول دو طرف برطرف بود و آژانس بین المللی انرژی اتمی نیز ابزارهای گسترده‌تری برای تأیید و نظارت داشت." همچنین سه کشور آمادگی خود را برای احیای برجام بر اساس متن اوت ۲۰۲۲ تأیید کردند و آمریکا و سه کشور اروپایی انگلیس، فرانسه و آلمان را به دلیل مسدود کردن پیش‌نویس توافق مذکور به‌خاطر "ملاحظات سیاسی خودشان" سرزنش کردند.

اگرچه بحران هسته‌ای با ایران در سال ۲۰۰۳ و بعد از اطلاع جهان از دسترسی ایران به توانمندی غنی‌سازی اورانیوم آغاز شد، اما اختلافات بین ایران و غرب در مسائل هسته‌ای پس از انقلاب ۱۹۷۹ ادامه داشته است. اکنون، پس از ۴۵ سال اختلاف، هنوز یک فرصت نهایی برای حل مثبت این مسئله باقی مانده است.

پس از انقلاب ۱۹۷۹ ایران، قدرت‌های غربی به رهبری آمریکا سیاست‌های خود را نسبت به ایران تغییر دادند. در دوران حکومت شاه، ایران یک متحد منطقه‌ای آمریکا بود و واشینگتن از اراده شاه به دستیابی به فناوری کامل هسته‌ای حمایت می‌کرد. اما پس از انقلاب ۱۹۷۹ و بحران گروگان‌گیری، آمریکا ایران را به عنوان یک تهدید تلقی کرد و غرب را به ممنوعیت صادرات فناوری هسته‌ای به ایران رهبری کرد که به لغو تمامی توافقات هسته‌ای غربی با ایران منجر شد.

این استراتژی باعث شد ایران به سمت خودکفایی در فناوری هسته‌ای حرکت کند. پس از اینکه ایران فناوری غنی‌سازی را به دست آورد، سیاست آمریکا در مورد ایران از "تکنولوژی هسته‌ای صفر" به "غنی‌سازی اورانیوم صفر" تغییر کرد و حق ایران برای دسترسی به تکنولوژی هسته‌ای صلح‌آمیز منهای غنی‌سازی و جداسازی پلوتونیوم را پذیرفت.

از سال ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۳، مذاکرات بین ایران و قدرت‌های جهانی در مورد برنامه غنی‌سازی ایران به شکست انجامید. سپس دولت اوباما سیاست آمریکا در مورد برنامه هسته ای ایران را از "غنی‌سازی صفر" به "سلاح‌های هسته‌ای صفر" تغییر داد که به انعقاد برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) در سال ۲۰۱۵ بین ایران و پنج عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل به علاوه آلمان منجر شد. این توافق توسط قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل تأیید شد.

برجام جامع‌ترین توافقنامه عدم اشاعه در تاریخ بود که ایران با پذیرش و رعایت بالاترین سطح شفافیت و بازرسی‌های هسته‌ای و پذیرش محدودیت‌هایی در برنامه هسته‌ای خود، که فراتر از الزامات معمولی پیمان منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای بود، موافقت کرد.

با این حال، در ماه مه ۲۰۱۸، علی رغم اینکه آژانس بین‌المللی انرژی اتمی تأیید کرده بود که ایران به تمامی تعهدات خود کاملا عمل کرده است، ترامپ، آمریکا را از برجام خارج کرد، تحریم‌های آمریکا علیه ایران را بازگرداند و ۱۵۰۰ تحریم جدید اضافه کرد. اروپا تصمیم گرفت با تحریم‌های آمریکا همراهی کند. با این حال، چین فرصت یافت که سهم غرب در روابط اقتصادی با ایران را قبضه کند.

بایدن بعد از پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری قصد داشت برجام را احیا کند، اما در نهایت آمریکا و اروپا صدها تحریم جدید علیه ایران اعمال کردند. این امر باعث شد ایران نیز متقابلا با گسترش فعالیت‌های غنی‌سازی خود؛ به غرب فشار وارد کند، از جمله تولید اورانیوم با غنای ۶۰ درصد نزدیک به درجه تسلیحاتی. نتیجه این شد در حالی که برجام ایران را یک سال از تولید مقدار کافی اورانیوم با درجه تسلیحاتی برای ساخت سلاح هسته‌ای دور نگه داشته بود، اکنون تخمین زده می‌شود که ایران دو هفته تا این هدف فاصله دارد و عملاً به یک "کشور در آستانه هسته‌ای" تبدیل شده است مانند ژاپن.

تحریم‌های هسته‌ای غرب در ۴۵ سال گذشته صدها میلیارد، شاید تریلیون‌ها دلار به اقتصاد ایران آسیب زده است. اما غرب به هدفش که ممانعت از توانمندی ایران در ساخت بمب هسته ای بود، نرسید. لذا استراتژی فشار و تحریم و نابودی برجام، نتیجه باخت – باخت برای هر دو طرف، ایران و غرب، در پی داشته است. واقعیت این است که در شرایط فعلی هم نه غرب تمایلی به جبران خسارات اقتصادی ایران دارد و نه ایران این اهرم فشار و امتیاز را به صورت رایگان رها خواهد کرد.

بر اساس قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل، پرونده هسته‌ای ایران تا اکتبر ۲۰۲۵ باید بسته شود. قبل از آن زمان، اروپا می‌تواند از مکانیسم اسنپ‌بک استفاده کند تا تمامی قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل را علیه ایران بازگرداند و تحریم‌های بین المللی مجددا اعمال شوند. در این صورت، پاسخ محتمل ایران به چنین اقدامی، خروج کامل از برجام و تعلیق عضویت خود در پیمان منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای به عنوان یک کشور غیرهسته‌ای خواهد بود. اگر اسرائیل و یا ایالات متحده به تاسیسات هسته‌ای ایران حمله کنند، ممکن است ایران به سمت ساخت سلاح هسته ای برود و وضعیت بین ایران و قدرت‌های جهانی به وضعیتی مشابه با کره شمالی تبدیل شود.

بنابراین، ایالات متحده و اتحادیه اروپا یک پنجره ۱۵ ماهه برای انتخاب بین دو گزینه دارند:

الف) ایران به یک کشور دارای سلاح هسته‌ای مانند کره شمالی تبدیل شود، یا ب) ایران به عنوان یک کشور در آستانه هسته‌ای مانند ژاپن باقی بماند.

برجام دو رکن اساسی دارد: الف) یکی تعهدات دائمی ایران برای پذیرش شفافیت و بازرسی‌های جامع توسط آژانس بین‌المللی انرژی اتمی از جمله اجرای پروتکل الحاقی است که به آژانس اجازه می‌دهد هر تأسیسات هسته ای مشکوکی را بازرسی کند. ب) مجموعه دوم شامل محدودیت‌های زمانی است، مانند عدم غنی‌سازی اورانیوم بالای ۵ درصد توسط ایران که در هر صورت این نوع محدودیت ها عمدتاً تا سال ۲۰۳۰ منقضی می شوند.

بنابراین قدرت‌های جهانی همچنان فرصت دارند با ایران "توافق هسته‌ای جدید" بر این مبنای جدید داشته باشند: لغو تحریم‌های هسته‌ای در ازای تعهد کامل ایران به اجرای اقدامات شفاف‌سازی جامع در برجام، که به آژانس امکان خواهد داد تا به طور کامل فعالیت‌های هسته‌ای ایران را نظارت کند. این بهترین گزینه برای اطمینان از صلح آمیز ماندن برنامه هسته ای ایران است.

منبع: مجله دانشمندان هسته ای آمریکا/دیپلماسی ایرانی

پایان/

۲۴ خرداد ۱۴۰۳ - ۱۸:۰۰
کد خبر: 29823

برچسب‌ها

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 7 + 6 =

    نظرات

    • نظرات منتشر شده: 2
    • نظرات در صف انتشار: 0
    • نظرات غیرقابل انتشار: 0
    • US ۱۷:۲۶ - ۱۴۰۳/۰۳/۲۸
      0 0
      آقای موسویان! همین سطور آخرین این نوشته نشان از عدم شناخت منافع ملی ایران توسط شما دارد!چه کسی از برجام خارج شد؟ شفاف سازی چه؟ چرا ایران باید شفاف سازی نماید؟ چرا در برجام نظارت بر برنامه هسته ای رژیم غاصب بعنوان یک شرط توسط ایران درخواست نشده است؟ آقای موسویان!دوره دیپلمات بازی دیپلمات نما دیگر گذشته شما تشریف بیاورید ایران تا منافع ملی را درک نمایید .
    • US ۲۰:۲۳ - ۱۴۰۳/۰۳/۲۸
      0 0
      آقای موسویان! «بایدن بعد از پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری قصد داشت برجام را احیا کند، اما در نهایت آمریکا و اروپا صدها تحریم جدید علیه ایران اعمال کردند. » لطف بفرمایید شرح دهید چرا!! شاید !!گره زدن برجام به سرنوشت کشور توسط سیاستمدارپنداران ایران این وهم را برای غرب بوجود آورد .