در داخل فلسطین طی سالهای پس از ۲۰۰۹ و روی کار آمدن شخص نتانیاهو و ائتلاف وی با جریان راست افراطی دینی طی سالهای پایانی، شرایط به سمت گسترش شهرکسازی ها در اراضی ۱۹۴۸ و ۱۹۶۷، یهودیسازی قدس، افزایش تعرضات به مسجدالاقصی، پاکسازی نژادی و کوچاندن فلسطینیان پیش رفت تا جایی که رژیم طی سال ۲۰۲۱ میلادی سعی داشت در راستای یهودیسازی قدس تعدادی از خانواده های فلسطینی ساکن در محله شیخ جراح واقع در قدس شرقی را اخراج کند.
این تصمیم رژیم با مقاومت خانوادههای فلسطینی ساکن منطقه شیخ جراح مواجه شد که به موجب آن درگیریهایی میان پلیس و فلسطینیان درگرفت و در نهایت دادگاه عالی رژیم حکم نهایی خود در خصوص چهار خانه متعلق به چهار خانواده فلسطینی در محله شیخ جراح را صادر کرد که به موجب آن این خانوادهها باید خانههای خود را برای صهیونیستها خالی کنند.
در پی صدور این حکم و همچنین افزایش تعرضات پلیس رژیم به مسجد الاقصی و بستن دروازه دمشق از سوی دولت اشغالی، جنبش مقاومت حماس در حمایت از ساکنین محله شیخ جراح و ممانعت از آوارگی آنان، عملیات سیف القدس را آغاز نمود. این عملیات در شرایطی رخ داد که جبهه غزه در یک آرامش نسبی قرار داشت و اساسا مقاومت غزه به حمایت از فلسطینیان ساکن قدس و اراضی ۱۹۴۸ بهپا خاست.
این در حالی بود که منطقه کرانه باختری نیز با توسعه شدید شهرکسازیها مواجه بود و از زمان روی کارآمدن نتانیاهو، شهرکسازیها در کرانه باختری با روند فزایندهای در مقایسه با دوران گذشته همراه بود تا جایی که سازمان آزادیبخش فلسطین در ماه سپتامبر ۲۰۲۳ (یک ماه قبل از عملیات طوفان الاقصی) طی گزارشی اعلام کرد که ۴۰ درصد از مساحت کرانه باختری برای ساخت شهرکهای صهیونیستنشین توسط رژیم صهیونیستی اشغال شده است.
طبق این گزارش، جمعیت شهرکنشینان اشغالگر در کرانه باختری و قدس شرقی از ۷۵۰ هزار نفر فراتر رفته که این عدد ۷ برابر جمعیت آن ها در سال ۱۹۹۳ است که پیمان اوسلو امضا شد. بر پایه این گزارش، تعداد شهرک های صهیونیستی در اراضی فلسطینی تا پایان سال جاری به ۱۵۹ شهرک خواهد رسید که حدود ۷۰۰ الی ۷۵۰ هزار صهیونیست در آنها ساکن هستند. علاوه بر این ۱۵ الی ۲۰ هزار صهیونیست هم در بیش از ۲۰۰ تجمع شهرک نشینی پراکنده ساکن هستند.
در واقع عملیات سیف القدس در شرایطی رخ داد که فلسطینیان ساکن قدس، اراضی ۱۹۴۸ و اراضی ۱۹۶۷ با تشدید سیاستهای نژادپرستانه و تجاوزگرایانه رژیم و توسعه شهرکسازیها و گسترش تعرضات به مسجدالاقصی مواجه بودند و مقاومت غزه در حمایت از قدس و مسجدالاقصی و تقویت وحدت ملی فلسطینیان و گسترش گزینه مقاومت فراگیر وارد جنگ ۱۲ روزه با رژیم شد.
البته پیشتر نیز آمریکا طی سال ۲۰۱۸ و در دوران ریاست جمهوری ترامپ، سفارت خود را به قدس انتقال داد و بیت المقدس را به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی به رسمیت شناخت که این اقدام نیز در راستای تکمیل طرح یهودیسازی قدس و افزایش آزادی عمل رژیم در اجرای این طرح و تشدید سیاستهای نژادپرستانه و پاکسازی نژادی آن قلمداد میگردد.
در پی وقوع عملیات سیف القدس، یک هویت جمعی ملی به صورت یکپارچه در میان فلسطینیان ساکن در نوار غزه، کرانه باختری و اراضی ۱۹۴۸ شکل گرفت و به تبع آن، وزن سیاسی، اجتماعی و نظامی مقاومت در داخل کرانه و اراضی ۱۹۴۸ نیز افزایش یافت تا جایی که بعد از وقوع این عملیات، انتفاضه مردمی در داخل کرانه به مدت یک سال آغاز شد.
در واقع، عملیات سیف القدس سطح ادراک مقاومتی را در میان فلسطینیان افزایش داد و هویت مقاومتی فلسطین ماهیتی فراگیر یافت و یک وحدت ملی در میان فلسطینیها شکل گرفت که نخستین برونداد آن، آغاز انتفاضه در کرانه باختری بود.
نظرسنجی مرکز "پژوهشهای سیاسی فلسطین" در سال ۲۰۲۱ نیز نشان داد، محبوبیت جنبش حماس بعد از عملیات سیف القدس در میان فلسطینیها افزایش یافت؛ طبق این نظرسنجی، ۵۳ درصد معتقد بودند حماس شایستگی نمایندگی از ملت فلسطین و رهبری و هدایت آن را دارد. علاوه بر این، ۷۷ درصد از فلسطینیها معتقد بودند حماس از جنگ با رژیم صهیونیستی پیروز بیرون آمده است. ۶۵ درصد هم گفتند که حماس با شلیک موشک، تل آویو را به توقف روند کوچ اجباری ساکنان شیخ جراح وادار کرده است.
بر همین مبنا، عملیات طوفان الاقصی از جایی آغاز شد که عملیات سیف القدس پایان یافت و این عملیات به منزله حلقه مکمل و تمام کننده سیف القدس با هدف مقابله با تشدید سیاستهای نژادپرستانه رژیم شامل یهودیسازی قدس، تعرض به مسجدالاقصی و حتی تخریب آن و توسعه شهرکسازیها قلمداد میگردد.
این در حالی بود که به صورت همزمان در عرصه منطقهای، روند عادی سازی روابط کشورهای عربی و اسلامی با رژیم تحت عنوان توافق ابراهیم با مدیریت آمریکا شکل گرفته بود و اساسا پرونده فلسطین و هویت مقاومتی آن در سایه شکلگیری این روند در سطح منطقهای و بین المللی به حاشیه رفته بود.
بر همین مبنا، عملیات طوفان الاقصی به منظور ایجاد بازدارندگی در برابر تجاوزات و تعرضات رژیم به قدس و مسجدالاقصی و همچنین برهم زدن روندهای سیاسی در عرصه منطقهای (پروژه عادیسازی و به حاشیهراندن پرونده فلسطین) و به تبع آن احیای پرونده فلسطین در سطح منطقه و جهان و همچنین آزادی اسرای فلسطینی و تقویت وحدت ملی در بین فلسطینیان و گسترش گزینه مقاومت فراگیر، صورت گرفت.
پایان/
نظر شما