به گزارش تحریریه، «اولگ ایگناتوف» تحلیلگر مسائل اوراسیا در گروه بینالمللی بحران به سوالات «هممیهن» چنین پاسخ داد:
دو سال از آغاز جنگ اوکراین گذشت. آیا هنوز هم فکر میکنید اوکراین شانسی برای پیروزی در جنگ دارد؟
پاسخ به این سوال بستگی به این مسئله دارد که پیروزی اوکراین را چگونه تعریف کنیم. اگر پیروزی به معنای آزادسازی کل مناطق اشغالی باشد، در شرایط فعلی بسیار سخت است که بگوییم این اتفاق خواهد افتاد. زیرا ضدحمله اوکراین شکست خورد و روسیه برتری قابلتوجهی از نظر تعداد سربازان و مایحتاج نظامی شامل تجهیزات و گلوله توپ و تفنگ دارد. در حال حاضر روسیه در موقعیت حمله است و ما در میانه یک عملیات آفندی از سوی روسیه در منطقه دونباس، زاپروژیا و خارکیف هستیم. ما باید ببینیم این عملیات آفندی روسیه به کجا خواهد رسید. اکنون باید درباره این مسئله صحبت کنیم که اوکراین چگونه میتواند در برابر روسیه از خود دفاع کند؟ تصویر فعلی ما از وضعیت اینگونه است که روسیه حمله میکند، اوکراین به دفاع میپردازد، اوکراین از نظر منابع در موضع ضعف قرار دارد و سرنوشت کمکهای آمریکا هم هنوز نامعلوم است. میخواهم بگویم ما برای پاسخ به سوال شما باید به سوالات زیادی پاسخ بدهیم. اول اینکه، سرنوشت کمکهای آمریکا چه خواهد شد؟ دوم اینکه، آیا اوکراین میتواند با فراخوانهای جدید نیروهای بیشتری را جمعآوری کند و با آموزش لازم آنها را به میدان نبرد بفرستد؟سوم اینکه، آیا در نبود کمکهای آمریکا، کشورهای اروپایی و اتحادیه اروپا میتوانند کمبودهای اوکراین را جبران کنند یا خیر؟
اگر اوکراین کمکهای آمریکا را دریافت نکند، اگر اروپاییها نتوانند کمبودهای ناشی از نبود کمک آمریکاییها را جبران کنند و اگر اوکراین نتواند تعداد کافی سرباز آماده کند و به میدان جنگ بفرستد، پاسخ سوال شما این خواهد بود که صحبت از پیروزی اوکراین دیگر مطرح نیست و ما باید درباره بدترین سناریوها برای اوکراین صحبت کنیم. ما چند نقطهعطف در جنگ اوکراین داشتیم. در مارس ۲۰۲۲ برنامه روسیه برای تغییر نظام سیاسی اوکراین و تسخیر کییف شکست خورد. در تابستان ۲۰۲۲ روسها لوهانسک را تسخیر کردند. در سپتامبر ۲۰۲۲ ضدحمله اوکراینیها در منطقه خارکیف، در شرق اوکراین و در جنوب به آزادسازی بخشهایی از مناطق اشغالی انجامید. در سال ۲۰۲۳ ضدحمله اوکراین شکست خورد و حالا با حمله روسیه مواجه هستیم که باید ببینیم نتیجه آن چه میشود. در این مقطع و در این نقطه عطف، ما سوالات زیادی داریم که پاسخی برای آنها وجود ندارد. اگر بخواهم شرایط این لحظه را توصیف کنم، باید بگویم اوکراین در وضعیت واقعاً بدی قرار دارد. البته وضعیت به بدی فوریه ۲۰۲۲ که جنگ شروع شد نیست اما به هرحال بد است. همه این موارد باعث میشود صحبت اصلی درباره این نباشد که اوکراین چگونه خاک خود را آزاد خواهد کرد بلکه در این خصوص باشد که اوکراین چگونه خاک خود را حفظ خواهد کرد و تا چه زمانی موفق به این کار خواهد شد.
همانطور که شما اشاره کردید. وضعیت کمکهای ایالات متحده به اوکراین در هالهای از ابهام است. اروپا هم در تصویب بسته حمایتی با مشکلاتی از جمله مخالفت مجارستان روبهرو شد. به نظر شما با این موانع و مشکلات، کمکها به اوکراین ادامه خواهد داشت؟
این سوال بسیار خوبی است اما واقعاً هنوز پاسخ روشنی برای آن وجود ندارد. تحلیلگرانِ خوشبینتر میگویند در نهایت کنگره پول لازم را برای اوکراین فراهم خواهد کرد اما نگاهی به اظهارات برخی جمهوریخواهان نشان میدهد نمیتوان با اطمینان از تداوم کمکهای آمریکا به اوکراین خبر داد. سیاست در آمریکا بسیار پیچیده است و همهچیز به این بستگی دارد که جمهوریخواهان و دموکراتها یا حامیان اوکراین و مخالفان حمایت از اوکراین، چطور میتوانند به توافق برسند. از نظر من وضعیت کاملاً ۵۰ -۵۰ است.
شرایط اروپا کمی متفاوت است. اروپا مسیر آسانتری برای حمایت از اوکراین دارد و مکانیسمها و راهکارهای بهتری برای ارائه کمک به اوکراین دارد. به باور من مسئله اصلی برای اروپا به تصویب رساندن کمکها نیست؛ اروپا مشکلاتی دارد که از جمله آنها مشکل کمبود پول است. آنها منابع مالی کافی مانند آمریکا ندارند. مثلاً به بسته اخیر نگاه کنید؛ فرانسه متعهد شده تا میلیاردها دلار کمک کند اما این رقم در بودجه دولت فرانسه دیده نشده و آنها ناگزیرند به نحوی این مبلغ را تهیه کنند و برای حمایت از اوکراین هزینه کنند. حرف من این است که هرچه بیشتر اروپاییها بخواهند به اوکراین کمک کنند، دولتهای اروپایی با مشکلات بیشتری در داخل برای تأمین این کمکها مواجه خواهند شد. بله، برخی کشورها مانند مجارستان هستند که نمیخواهند کمکی کنند. مسئله دیگر، کمبود تولیدات و تجهیزات نظامی است. اروپا منابع کافی برای تأمین نیاز اوکراین به گلوله توپ و گلوله تفنگ ندارد و تولیدات اروپاییها به اندازهای نیست که این نیاز را برطرف کنند. اروپا باید پول بیشتری پیدا کند که بتواند این تجهیزات را از آمریکا بخرد و برای اوکراین ارسال کند. این مورد پسند خیلی از اروپاییها نیست. مسئله زمان هم در ارسال این کمکها اهمیت دارد. اوکراین همین امروز به تجهیزات جنگی نیاز دارد و فردا دیر است. شاید حتی بتوان گفت آنها دیروز به این تجهیزات نیاز داشتند.
ما میدانیم ترامپ درباره اوکراین چگونه میاندیشد. سناریویی را تصور کنید که او در انتخابات پیروز شده. در این وضعیت چه اتفاقی برای اوکراین خواهد افتاد؟
او گفته است که روسیه و اوکراین را وادار به مذاکره خواهد کرد. ترامپ احتمالاً روسیه را به افزایش کمک به اوکراین تهدید خواهد کرد و به اوکراینیها نیز خواهد گفت اگر مذاکره نکنید کمکها کاهش خواهد یافت. قطعاً این چیزی نیست که اوکراین دوست داشته باشد. مسئله اساسی فعلاً این است که اوکراین بتواند از سال ۲۰۲۴ جان سالم به در ببرد. در مرحله بعدی اگر ترامپ رئیسجمهور آمریکا شود، او تعهدی برای کمک به اوکراین نداده و آزادانه کاری را که میخواهد انجام خواهد داد.
روسیه در ماههای اخیر پیشنهاد مذاکره را مطرح کرده و همزمان میگوید این غرب و ایالات متحده هستند که نمیخواهند صلح برقرار شود. آیا واقعاً مسکو خواهان پایان جنگ است؟
بله، روسیه پیشنهاد مذاکره داده و خواهان مذاکره است. اما چند مشکل در این میان وجود دارد. خواستههای روسیه کاملاً حداکثری هستند و مشکل دوم این است که دو طرف هیچ اعتمادی به یکدیگر ندارند. از نگاه غرب، زمانی که روسیه پیشنهاد مذاکره میدهد و همزمان این خواستههای حداکثری را روی میز میگذارد، به این معنی است که روسیه در پیشنهاد مذاکره صادق نیست. این خواستهها به این معناست که روسیه آماده نیست حتی اگر اندکی از خواستههایش کوتاه بیاید. غرب اینگونه فکر میکند که مذاکره از نگاه روسیه یعنی اینکه مسکو میخواهد به همه اهدافش از طریق دیپلماسی دست پیدا کند. این یعنی اهداف روسیه تغییر نکرده و همین مسئله باعث میشود اوکراین پیشنهاد را نپذیرد. روسیه به این باور رسیده که در حال بردن جنگ است و به همین دلیل خواستههای حداکثری دارد. روسیه میخواهد اوکراین به کشوری خنثی بدل شود؛ آنها با پکیجی مشابه مذاکرات استانبول در سال ۲۰۲۲ بر سر میز خواهند آمد و حتی ممکن است بگویند شرایط جنگ تغییر کرده و خواستههای بیشتری را نیز مطرح کنند.
باید توجه کرد در حال حاضر جنگ برای روسیه جنگ بر سر زمین نیست. بر سر بیطرفی اوکراین و پذیرفته شدن خواستههای مسکو از سوی اوکراین و غرب است. پارامترهای دیگری هم برای درک خواستههای طرفها وجود دارد. برای مثال اگر بسته حمایتی آمریکا به اوکراین نرسد، معلوم نیست که روسیه همچنان خواهان مذاکره باشد. آنها ممکن است به این فکر کنند که میتوانند بدون مشکل اوکراین را شکست داده و حکومت این کشور را سرنگون کنند. رسیدن یا نرسیدن کمکهای آمریکا روی محاسبات دو طرف تأثیر میگذارد.
برخی تحلیلگران در اروپا میگویند تنها راه پیش روی غرب، تحمیل شکست بر روسیه است. این ایده برای برخی سیاستمداران خیلی جدی به نظر میرسد. آیا مقامهای اروپایی اینگونه فکر میکنند یا راه دیگری هم پیش روی خود دارند؟
برای آمریکا و اتحادیه اروپا، اکنون این استراتژی است که یا اوکراین بتواند روسیه را شکست دهد یا در موقعیتی قرار گیرد که با دست پر بتواند بر سر میز مذاکره حاضر شود. اکنون، تأکید میکنم اکنون، اوکراین شرایط خوبی برای مذاکره ندارد و همزمان چشماندازی هم برای آزادسازی مناطق اشغالی از دست روسیه پیش روی خود نمیبیند. این مسئله به این معناست که استراتژی آمریکا و اروپا جواب نداده است. چیزی که برخی سیاستمداران مثل ترامپ میگویند، این است که اوکراین نمیتواند پیروز شود و غرب هم نمیتواند حمایت کافی از اوکراین را داشته باشد، پس باید مذاکره کرد. این یک آلترناتیو است اما مشکل مذاکره همانگونه که اشاره کردم خواستههای حداکثری روسیه و عدم وجود اعتماد میان طرفین مذاکره است. خواستههای روسیه چنان است که پذیرش آنها برای اوکراین کاملاً غیرقابل قبول به نظر میرسد. آنها مجبورند سیاست خود را در قبال ناتو و اتحادیه اروپا عوض کنند؛ که این را نمیخواهند. چندی پیش ویکتور اوربان، نخستوزیر مجارستان اعلام کرد که اوکراین باید یک منطقه بیطرف میان اروپا و روسیه باشد و این یعنی اوکراین در ناتو یا اتحادیه اروپا عضویت نداشته باشد.
تصمیمگیری اوکراین به این بستگی دارد که آینده چگونه باشد. اگر کمکها نرسد و اوکراین به این نتیجه برسد که باید از میان یک صلح بد با روسیه یا فروپاشی کشور یک گزینه را انتخاب کند، آنها گزینه اول را برخواهند گزید. اما اگر کمکها برسد و اوکراین بتواند وضعیت جنگ را مدیریت کند، تصمیم دیگری خواهد گرفت.
غرب مدام در تبلیغات خود تلاش کرده جنگ روسیه و اوکراین را جنگ علیه دموکراسی نشان دهد. همزمان در اوکراین آقای زلنسکی تصمیم گرفته انتخاباتی برگزار نشود و همه چیز به بعد از جنگ موکول گردد. این مسئله باعث انتقاداتی شده است. آیا این مسئله مشروعیت دولت اوکراین را تحت تأثیر قرار نخواهد داد؟
ببینید واقعیت این است که در اوکراین حکومت نظامی برقرار شده و قوانین حکومت نظامی اجازه برگزاری انتخابات را نمیدهد. مسئله قانون است و فکر نمیکنم این مسئله، مشروعیت اوکراین و زلنسکی را تحت تأثیر قرار دهد. از طرف دیگر، شرایط داخل اوکراین، امنیت و مناطق اشغالی و پناهندههای اوکراینی این اجازه را نمیدهد که انتخابات برگزار شود. اوکراین در شرایطی انتخابات برگزار خواهد کرد که ایمن باشد و دستکم آتشبسی قابل اعتنا برقرار شده باشد.
روسیه هم در آستانه برگزاری انتخابات است. آیا این انتخابات با شرایطی که شاهد آن هستیم تأثیری بر جنگ خواهد داشت؟
پوتین هیچ رقیب جدی برای این انتخابات ندارد. هیچ رقابتی در کار نیست و ما میدانیم که ماه مارس چه کسی رئیسجمهور خواهد بود. مسئله اصلی پس از انتخابات است؛ زمانی که براساس قانون، دولت جدیدی باید تشکیل شود و باید دید چه کسانی در دولت آینده حضور خواهند داشت و این افراد چه خصیصههایی دارند. ما حتماً تغییرات زیادی در دولت خواهیم داشت و نکات جالبی وجود دارد که میتواند آن را دنبال کنیم. مثلاً آیا شویگو وزیر دفاع خواهد ماند؟
پایان/
نظر شما