گفتگوی کامل حدود 1.5 ساعته را دیدم. تناقض های قابل توجهی در گفته های آقای حسینی وجود دارد. گو اینکه لپ کلام آقای حسینی این هست که مثلا ما داریم از یه آپارتمان چند ده طبقه به صورت سقوط می کنیم و هیچ کاری نمیشه کرد ولی باید تلاش کنیم به هر شکل کمی بچرخیم تا به پشت نقش زمین بشیم که صورت جنازمون قابل شناسایی باشه!! حالا قابل شناسایی باشیم چه توفیقی برای خود مرده مان دارد!؟ حالا یعنی چی!؟ در کل صحبت ها، ایشان نتیجه گیری می کنند که هیچ راهکاری برای مشکل انرژی در ایران وجود ندارد و در نهایت ما داریم از آن ساختمان سقوط می کنیم فقط بهتره به صورت زمین نخوریم. ایشان به تک راهکار اعتقادی ندارند و مجموعه راهکارها را هم با آماری که ارائه می کنند در نهایت دارای اثر ناچیز نزدیک صفر می دانند. حالا تناقض گفته ها کجاست: مثلا ایشان اصلاح قیمت را بی تاثیر یا دارای تاثیر ناچیز می دانند حتی اگر با سایر راهکارها همراه باشد، مثال و مدرکشان هم اصلاح قیمت سال 98 را عنوان می کنند و جالب اینجاست که چند بار هم خودشان عنوان می کنند آنچه در آبان 98 رخ داد نه یک راهکار که یک ناراهکار و خودزنی بود، تناقض همینجاست....

بله تناقض همینجاست که خود آقای حسینی می فرمایند آبان 98 هیچ برنامه ریزی اصلاح قیمتی نبود و از طرف دیگر آنرا به عنوان نمونه ناکارآمدی اصلاح قیمت عنوان می کنند. خیلی از تحلیلگران هم معتقدند رفتار دولت در آبان 98 عمدی و برای عصبانی کردن ملت و در نهایت تحت فشار قرار دادن نظام برای پذیرش برجام 2 بود. عصبانیت مردم هم بیشتر به خاطر سخره گرفته شدن توسط دولت بود وگرنه که جهش 3 برابری قیمت بنزین در برابر جهش چندین برابری سایر کالاها و ارز بیشتر یک شوخی بود و در نهایت قیمت جدید بنزین به نرخ دلار کمتر از قیمت بنزین دو سال پیش بود پس نمی توان آنرا یک اصلاح قیمت نامید و ملاک نتیجه گیری قرار داد. تقریبا در بیشتر تاریخ صد ساله اخیر ما هیچگاه چندین عامل اصلاح کننده رفتار مصرفی را همزمان نداشته ایم و بیشتر نتیجه گیری های آقای حسینی در مورد نتیجه اجرای همزمان این اقدام ها غیر مستند هست. حتی در دهه 80 هم که اصلاح ناقص قیمتی صورت گرفت و با اینحال نتیجه خوبی داشت سایر عوامل همچون فرهنگ سازی در کار نبود که اثر همزمانی چند فاکتور را بررسی کنیم. در نهایت به نظر من هم پایه ای ترین و تاثیرگذارترین فاکتور در ...

..اصلاح رفتار مصرفی، همان قیمت کالا یا خدمات هست ( در بدبینانه ترین حالت 90 درصد و خوشبینانه 120 درصد و بالاتر، یعنی از براوردها هم کمتر مصرف کنند) و سایر عوامل همچون فرهنگ سازی بیشتر جنبه این را دارند که قیمت جدید را مردم راحتتر بپذیرند همان کاری که دولت در آبان 98 خلافش را انجام داد و بر افزایش نداشتن قیمت بنزین تاکید می کرد ولی یکباره به مردم شک قیمت جدید را وارد کرد، و این همین کاری است که دولت جدید هم دارد انجام می دهد به جای اینکه مردم را با واقعیت ناگذیر بودن افزایش قیمت مواجه و اذهان را برای تغییر قیمت آماده کند. یک نکته هم اضافه کنم که خودروی گازی دهه 80 با نصب مجانی کپسول و گاز مفت نه تنها راهکار اصلاح مصرف نبود که راهکار افزایش مصرف و اصرافگری بود و برخلاف نظر آقای حسینی نمی توان آنرا همزمان شدن یک فاکتور اصلاح رفتار دیگر با اصلاح قیمت انجام شده درنظر گرفت. محدوده تعداد حروف را از بخش نظر حذف بفرمایید که نظرمون چند تکه نشه.