مهمترین عنصر در ساخت یک درام شخصیت پردازی و هدف است. فیلمساز در حقیقت برای رسیدن به یک هدف شخصیت ها را در چارچوب یک رابطه ارگانیک پرداخته تا از درون تضادها و کشمکش های شخصیت ها بحران خلق کند و در نهایت با گره گشایی از بحران ایجاد شده آنچه را که فیلمساز می خواهد در نهایت به بیننده القا شود.
در فیلم برادران لیلا هدف فیلمساز کاملا مشخص است. اما پر واضح است که فلیمساز اساسا نمی تواند که هدف خود را در قالب یک درام پرداخت کند چراکه دنیای فیلمساز دنیایی بسیار حقیر بوده و لقمه ای که فیلمساز برداشته بسیار بزرگتر از دهان اوست.
فیلم برادران لیلا، فیلم نیست، در واقع تعدادی برداشتهای کوتاه و بلند است که به زور به هم سنجاق شده تا فیلمساز صرفا با نمایش آنها کمی بتواند با عقده گشایی های خود تخلیه روانی شود.
فیلمساز مثلا قرار است کانون بحران را خانواده قرار دهد که بر این اساس باید ابتدا خانواده لیلا برای بیننده پرداخت شود.
به طور کلی باید بگوییم خانواده یک واحد اجتماعی است که با ازدواج مرد و زن که دارای اهداف و منافع مشترکی هستند و زیر یک سقف زندگی میکنند شکل میگیرد و فرزندان باعث تکمیل خانواده میشوند. در فضای خانواده است که فرزندان فرم پیدا کرده و تحت تاثیر تربیت پدر و مادر شخصیت آنها شکل میگیرد؛ در واقع آنچه در هر فرزند وجود دارد عصاره ای از شخصیت پدر و مادر است.
اما در برادران لیلا با تعدادی کاراکتر روبرو هستیم که فقط در دنیای ذهنی فیلمساز به آنها می گویند خانواده؛ هیچکدام از اعضای این به اصطلاح خانواده، نه به پدر و مادر شبیه هستند و نه خلق و خویی شبیه به هم دارند. لیلا چهار برادر دارد که رسما زیر بُته به عمل آمده اند و هیچ شباهتی به پدر و مادرشان ندارند. لیلا نیز هیچ شباهتی به کل خانواده ندارد. که این مساله عملا کاری کرده که بستر خلق بحران در فیلم اساسا به عینیت نرسد.
برای خلق یک بحران خانوادگی که گستره آن به اجتماع نیز رسیده، باید شخصیت های خالق بحران به خوبی پرداخت شوند تا از درون تضاد فی ما بین شخصیتها آتش این بحران شعله ور شده و جوهر درام یعنی کشمکش خلق شود. اما فیلمساز حتی سعی هم نکرده است که کمی شخصیتها را پرداخت کند. لیلا چهار برادر دارد که یکی از یکی لاابالی ترند. یک برادر عرق خور، دیگری دزد و کلاهبردار، سومی علاف و چهارمی ترسو؛ کل آنچه از برادران لیلا گفته می شود همین است و بس؛ پدر لیلا هم یک شیره ای عقده ای است که سالها در حسرت بزرگ فامیل شدن مانده؛ از مادر لیلا هم چیز خاصی در دسترس نیست. حالا خود لیلا در دامن چه کسی و کجا و چگونه تربیت شده که خلق و خویی متفاوت دارد، دقیقا چیزی است که در ذهن فیلمساز به امانت حفظ شده و هیچگاه قرار نیست بیننده فیلم از آن باخبر شود!
فیلمساز تمام زور خود را زده است که از درون این چند شخصیت که هیچگاه پرداخت نمی شوند خلق بحران کند؛ که قاعدتا موفق هم نیست.
از آنجایی که فیلمساز خود بهتر از هر کسی می داند که فیلم بی سرو تهی ساخته سعی کرده با سکانس ها و دیالوگهای بیهوده و بشدت متناقض ذهن بیننده را از این ضعف ها منحرف کند.
برای نمونه سکانس ادرار کردن پدر در سینک آشپزخانه؛ سکانسی بیهوده و بیخاصیت که اساسا چیزی نه به داستان نه به شخصیت های داستان اضافه نمی کند.
یا دیالوگهای پرتناقض لیلا و علیرضا در سکانس بیمارستان و بالای پشت بام در اوایل فیلم؛ مشتی حرفهای بی سروته که باز هم نه چیزی به ابعاد شخصیتها اضافه کرده نه داستان فیلم را پرداخت می کند.
اطلاعات اجتماعی اقتصادی بشدت پرت و پلای فیلم نیز نشان می دهد فیلمساز اساسا قصد ساخت یک فیلم سینمایی را نداشته و صرف با یک هدف مشخص برادران لیلا را ساخته است؛ واضحترین آنها مساله افزایش قیمت سکه و دلار و پراید است. در سکانس خرید سکه، قیمت دلار ظرف چند روز به قیمت ۳۰ هزار تومان می رسد و در فیلم ادعا می شود پراید نیز به قیمت ۱۰۰ میلیون رسیده است. در حالیکه در دنیای خارج ذهن فیلمساز این اتفاق چند سال طول کشیده و اتفاقی چند روزه نبوده است.
اما هدفی که فیلمساز به دنبال آن است دقیقا سکانس پایانی فیلم است. کاملا مشخص است که آنچه سعید روستایی قصد ساخت آن را داشته سکانس پایانی فیلم بوده و چون می خواسته آن را تبدیل به یک فیلم سینمایی کند، داستانک هایی کاملا بی ربط را با زور به هم سنجاق کرده تا مثلا تبدیل به یک فیلم شود.
نکته مهم اینجاست که سکانس پایانی و حضور این فیلم در جشنواره کن، جای هر شک و شبهه ای را از بین می برد که فیلم "برادران لیلا" یک پروژه از پیش طراحی شده و کاملا هماهنگ با اغتشاشات 1401 و شعار زن زندگی آزادی بوده و اساسا هدف اصلی و غایی فیلمساز همان هدف اغشاشگران بوده است.
پایان/
نظر شما