این که جهان هر روز که میگذرد دوقطبی تر میشود، با دو دیدار در این هفته مشخص شد – سفر شی جین پینگ رئیس جمهور چین به روسیه و سفر نخست وزیر ژاپن فومیو کیشیدا به اوکراین. در حالی که سفر کیشیدا تماماً برای نشان دادن همبستگی با اوکراینیها بود، رئیسجمهور چین ظاهراً هدف بزرگتری از تلاش برای میانجیگری صلح بین روسیه و اوکراین داشت، اگرچه در واقعیت، هدف اصلی آن تحکیم محور چین و روسیه بود.
قطبی شدن قدرت بزرگ امروز واقعیت ساختاری گستردهتری است که خطوط نظم جهانی در حال ظهور را شکل میدهد، و این یک علامت هشدار برای همه کشورها، از جمله هند، از آنچه احتمالاً در راه است، میباشد.
پکن پس از موفقیت در میانجیگری برای نزدیکی عربستان سعودی و ایران در خاورمیانه، احساس میکند که میتواند از این شتاب برای ارتقای اعتبار رهبری جهانی خود در اوراسیا نیز استفاده کند. اما در جایی که سیاست خاورمیانه خلاء ایالات متحده را پر میکرد و توافق ریاض و تهران به شدت بر از سرگیری روابط دیپلماتیک قطع شده در سال ۲۰۱۶ متمرکز بود، درگیری روسیه و اوکراین هنوز برای یک توافق صلح آماده نشده است.
اگرچه پوتین پیشنهاد کرده است که “بسیاری از مفاد طرح صلح چین را میتوان به عنوان مبنایی برای حل و فصل مناقشه در اوکراین در نظر گرفت، هر زمان که غرب و کیف برای آن آماده باشند،” هر گونه مذاکرات صلح بر اساس واقعیتهای میدان جنگ تعیین میشود. و در حال حاضر، هیچ یک از این دو انگیزهای برای آمدن به میز مذاکره احساس ندارند.
برای چین، صلح در اوکراین بهرغم «طرح صلح» ۱۲ مادهای که ماه گذشته منتشر کرد و شی جینپینگ در دیدار با پوتین به آن اشاره کرد، به سختی اولویت دارد . شی با بیان کلیات، فقط تاکید کرد که چین “همیشه طرفدار صلح و گفتگو” است و “به منشور سازمان ملل و موضعی بی طرفانه پایبند است.” معنای این برای آشتی روسیه و اوکراین به سختی مشخص بود، اما شاید تمام موضوع همین بود.
این دیدار شی – اولین پیام خارجی او پس از تصدی پست ریاست جمهوری چین برای سومین دوره بی سابقه – بیشتر در مورد تأکید بر پیوند محکم بین دو نظام اقتدارگرای قدرتمند جهان بود. شی جینپینگ با اشاره به این دو بهعنوان «شریکهای استراتژیک» و «قدرتهای بزرگ همسایه»، تصریح کرد که «روابط چین و روسیه بسیار فراتر از ارتباطات دوجانبه بوده است».
شی و پوتین تلاش زیادی برای تاکید بر زیربنای اقتصادی روابط خود، با پیشنهاداتی برای توسعه روابط در امور مالی، حمل و نقل و لجستیک و انرژی انجام دادند. شی پیشنهاد کرد به ویژه بر انرژی، مواد خام و الکترونیک تمرکز شود. در شرایطی که روسیه و چین هر دو با انزوا از سوی غرب مواجه هستند، تعامل با یکدیگر در مسائل اقتصادی میتواند به آنها اجازه دهد تا حدی این خلاء را پر کنند.
در پشت نمای تجارت و اقتصاد، این توازن جهانی در حال تحول قدرت است که مسیر روابط آنها را شکل میدهد. نگرانیهای فزایندهای در غرب وجود دارد که روابط دفاعی چین و روسیه در حال افزایش است. ینس استولتنبرگ، دبیرکل ناتو، آخرین رهبر جهانی این هفته بود که به چین درباره ارائه کمکهای مرگبار به روسیه هشدار داد. او گفت که “ما هیچ مدرکی” دال بر تحویل تسلیحات کشنده چین ندیدهایم، اما نشانههایی وجود دارد که “درخواستی از سوی روسیه” وجود دارد.
روسیه اکنون بهعنوان یک شریک کوچک در رابطهای که تا چند سال پیش بهعنوان رابطهای فاقد جنبه استراتژیک تلقی میشد، بهطور محکمی جای گرفته است. امروز، تا حدی به دلیل سیاستهای غرب و تا حدودی به دلیل تعریف برنامههای سیاست خارجی پوتین و شی جینپینگ با عبارات کاملاً ضدغربی، اتحاد چین و روسیه در حال تبدیل شدن به یک محور جدی است که پتانسیل تغییر شکل دادن به ژئوپلیتیک دوران پس از جنگ سرد را دارد. اما این روسیه است که به شدت منزوی و از نظر اقتصادی آسیب پذیر است که برای حفظ جاه طلبیهای ژئوپلیتیک خود به حمایت چین نیاز دارد. و چین تا کنون تمایلی به فراتر رفتن از لفاظی در مورد تجاوز روسیه به اوکراین نداشته است. برای پکن، مسکو تا آنجا که به چالش کشیدن هژمونی ایالات متحده مربوط میشود، مفید است، اما سهام اقتصادی چین در جهان غرب بسیار بزرگتر از آن است که بتواند در جنگی که در آن تقریباً سهامی ندارد، درگیر نظامی شود.
بنابراین، در حالی که جهان شاهد فرش قرمز پوتین برای دوست عزیزش شی بود، رهبر چین فقط به حمایت نظامی احتمالی اشاره کرد. اگرچه شی نیاز به پوتین در تقابل فزاینده چین با ایالات متحده، به ویژه در صحنه هند و اقیانوس آرام را تشخیص میدهد ، همکاری استراتژیک اساسی با روسیه تنها باعث ایجاد تاثیرات منفی بیشتر در روابط پکن با اروپا خواهد شد. این یک اقدام متعادل کننده دقیق است که شی امیدوار است حمایت پوتین بتواند به چین اجازه دهد تا توازن قوا را به نفع خود مدیریت کند.
تمام این سیاست موازنه قدرت با زبان حکومت جهانی بیان میشود و شی تلاش میکند ایالات متحده را شرور و چین را به عنوان ناجی برای حل یک مشکل ژئوپلیتیکی گرهدار معرفی کند. چین گانگ، وزیر امور خارجه چین، پیش از سفر شی جینپینگ به روسیه با همتای اوکراینی خود گفتوگو کرد و انتظار میرود که رئیسجمهور چین با ولودیمیر زلنسکی رئیسجمهور اوکراین پس از سفرش به مسکو گفتوگوی تلفنی داشته باشد.
اما این رقص دیپلماتیک نه جنگ اوکراین را حل میکند و نه برای این منظور در نظر گرفته شده است. شی جین پینگ در درجه اول بر دستیابی به توازن قدرت مطلوب در هند و اقیانوس آرام متمرکز است و پوتین به عنوان یک شریک کوچک که مایل است غرب را منحرف کند، شریک راحتی است. این محور چین-روسیه احتمالاً تأثیری اساسی بر محاسبات امنیتی هند خواهد داشت. جامعه استراتژیک هند تا کنون از درگیر شدن در یک بحث اساسی در این مورد خودداری کرده است، و خوشحال است که از کلیشههای خسته قدیمی لذت میبرد. اگر دهلی نو بخواهد از توازن قدرت جهانی در حال ظهور به طور کامل به نفع خود استفاده کند، این موضوع باید به سرعت تغییر کند.
* معاون مطالعات و سیاست خارجی بنیاد تحقیقات آبزرور، دهلی نو
منبع: ایراس
پایان/
نظر شما