آیا حباب بیت‌کوین ترکیدنی است؟

تهران - تحریریه - محمد علی‌نژاد در یادداشتی به بررسی آینده ارز دیجیتالی خصوصی بیت کوین سرانجام سرمایه گذاری مردم پرداخت.

  اغلب پول‌های امروز الکترونیک‌اند، دسته‌ای از صفر و یک‌ها در کامپیوتر اما هیچ پولی در حال حاضر به شسته‌رفتگی بیت‌کوین نیست، ارز الکترونیک خصوصی ایجاد‌شده که در سال جاری یک صفر به ارزش خود اضافه کرد و از مرز 1000 دلار به بالای 16 هزار دلار رسید. اما بیت‌کوین در این مسیر صعودی بسیار بحث‌برانگیز بوده است. جیمی دیمون، رئیس بانک سرمایه‌گذاری جی‌پی‌مورگان آن را یک فریب خواند. نوریل روبینی، اقتصاددان شرایط کنونی بیت‌کوین را یک حباب سوداگرانه غول‌پیکر نامید. سرمایه‌گذاران عادی نیز از رشد سریع این ارز رمزنگاری‌شده اغوا شدند؛ پدیده‌ای که به آن فومو یا همان ترس از دست رفتن(Fear Of Missing Out) گفته می‌شود. در چنین شرایطی بورس کالای شیکاگو، بزرگ‌ترین بازار آتی آمریکا هم ارائه قراردادهای آتی بیت‌کوین را آغاز کرد. در خصوص تحولات بیت‌کوین باید به دو مساله جداگانه توجه کرد؛ مساله نخست این است که آیا فناوری «زنجیره سیاه» (Blackchain) موجب توسعه گسترده بیت‌کوین شده است؟ زنجیره‌های سیاه، دفترکل‌های توزیع‌یافته‌ای (distributed ledgers) که تراکنش‌ها را به صورت امنی به ثبت می‌رسانند، در بسیاری از بخش‌های مالی و فراتر از آن مفید بودن خود را به اثبات رسانده‌اند. مساله دوم این است که آیا بیت‌کوین به سازگارترین و انطباق‌پذیرترین ارز در زندگی روزمره تبدیل خواهد شد یا خیر؟ در این خصوص شواهد بسیار ضعیف است. در حال حاضر بیت‌کوین برای خرید چیزهای معدودی مورداستفاده قرار می‌گیرد. اما یک ارز سه کارکرد دارد؛ ذخیره ارزش (store of value)، واسطه مبادله (means of exchange) و واحد حساب (unit of account). نوسانات بیت‌کوین که در زمان سقوط 20‌درصدی آن طی یک دقیقه در 29 نوامبر و پیش از اوج‌گیری مجدد آن مشاهده شد، آن را به یک ذخیره ارزش اعصاب‌خردکن و واسطه‌ای ضعیف برای مبادله تبدیل کرده است. فرض کنید شما بخواهید در ماه ژانویه یک آیفون 10 را با بیت‌کوین بخرید. با توجه به رشد این روزهای بیت‌کوین، در حال حاضر با همان تعداد سکه می‌توانید 10 دستگاه آیفون را خریداری کنید. یک ارز همچنین یک واحد محاسبه برای بدهی نیز به شمار می‌آید. پل مرتیمر لی، اقتصاددان بانک فرانسوی بی‌ان‌پی پاریباس به تندی یادآوری می‌کند: «تصور کنید اگر شما بتوانید خانه خود را با رهن بیت‌کوین تامین کنید. امسال بدهی شما 10 برابر خواهد شد، حقوق شما اگر به دلار یا یورو پرداخت شود نمی‌تواند چنین سرعتی داشته باشد.»تجارت فردا-  فازهای مختلف حباب‌های سوداگرانه چنین مسائلی نگرانی جزئی برای کسانی خواهد بود که اوایل سال جاری اقدام به خرید بیت‌کوین کردند. آنها در حال حاضر از سود هنگفت خود لذت می‌برند و به دنبال سود بیشتر از این ارز دیجیتالی هستند. اما چرا قیمت بیت‌کوین به یکباره اینچنین افزایش یافت؟ یکی از توجیهات وجود بیت‌کوین این است که بانک‌های مرکزی از طریق تسهیلات کمی (QE) در حال تضعیف پول رسمی کشورها و قرار گرفتن در مسیر تورم نجومی (hyperinflation) هستند اما به نظر می‌رسد در حال حاضر این دیدگاه طرفدار زیادی ندارد. تورم همچنان پایین بوده و فدرال‌رزرو در حال افزایش نرخ بهره و کاهش تسهیلات کمی است. یک توضیح محتمل‌تر برای رشد عجیب قیمت بیت‌کوین این است که با پدید آمدن راه‌های آسان‌تر و جدیدتر برای معامله با بیت‌کوین، سرمایه‌گذاران بیشتری تمایل به ورود به بازار این ارز دیجیتال پیدا کرده‌اند. با توجه به اینکه عرضه بیت‌کوین به دلیل طراحی آن محدود بوده، قیمت این ارز رمزنگاری‌شده با رشد چشمگیری مواجه شده است. با این حال باید به این نکته توجه کرد که هزینه استفاده از بیت‌کوین در حال افزایش است. هر تراکنش باید از سوی استخراج‌کننده (miner) تایید شود که نیاز به انرژی و قدرت محاسباتی بسیار بالایی دارد. بر اساس محاسبات دیجیکونومیست، هر تراکنش با بیت‌کوین 275 کیلووات ساعت انرژی مصرف می‌کند. در مجموع بیت‌کوین برقی به اندازه یک سال مراکش استفاده می‌کند؛ نیرویی که معادل تامین برق 8 /2 میلیون خانوار آمریکایی خواهد بود. تمام این هزینه‌ها بسیار بیشتر از فرآیند تراکنش با کارت‌های اعتباری ویزا یا مسترکارت خواهد بود. استخراج‌کننده‌ها با هر تلاش‌شان برای پرداخت با بیت‌کوین پاداش می‌گیرند، بنابراین آنها از افزایش قیمت این ارز بسیار خوشحال خواهند شد. اما برخی از آنها به دنبال راه‌های هوشمندانه برای کاهش هزینه‌های انرژی هستند. یکی از این راه‌ها قرار دادن کامپیوترها در خودروهای برقی است که می‌تواند استخراج بیت‌کوین را با استفاده از ایستگاه‌های شارژ رایگان امکان‌پذیر کند. فرآیند استخراج بسیاری در بخش‌هایی از چین در حال انجام است که در آنجا قیمت برق بسیار ارزان است. از دو دیدگاه می‌توان به این مساله نگاه کرد؛ دیدگاه نخست این است که افزایش تدریجی قیمت بیت‌کوین با هزینه‌های جزئی استخراج برابر خواهد شد هزینه‌هایی که آن نیز افزایش داشته ولی کمتر از قیمت‌های کنونی است. تفکر دوم این است که موسسات تمایلی به استفاده از تکنولوژی نخواهند داشت اگر این تکنولوژی به چیزی شبیه فرآیندهای «غرب وحشی» تکیه کند. بانک‌ها در حال حاضر به دنبال حالت‌های ارزان‌تری از فناوری زنجیره‌سیاه هستند. اینکه آیا سرمایه‌گذاران موجب افزایش قیمت‌ها شدند هنوز با تردید بسیاری مواجه است. به نظر می‌رسد رشد بیت‌کوین همانند دیوانگی دات‌کام باشد. تبلیغات برای استفاده از ارزهای دیجیتال در همه‌جای لندن مشاهده می‌شود و سلبریتی‌ها نیز در این میان از مسیر جا نمانده‌اند. همان‌طور که پیش از این بارها مشاهده شده، زمانی که سرمایه‌گذاران بسیار زیادی به خرید یک دارایی غیرنقدی روی می‌آورند، قیمت به طرز نمایی افزایش پیدا می‌کند. حدس زدن سقف رشد بیت‌کوین کار بسیار دشواری است. در بسیاری موارد تبدیل تمام این صفرهای دیجیتال به خودرو و تلفن‌های هوشمند بسیار عالی خواهد بود. زمانی که یک دارایی در مسیر صعود قرار دارد طمع انسان از فروش این دارایی و خارج شدن از آن، از خرید و وارد شدن به آن بسیار دشوارتر می‌نماید. کمااینکه ناتان مایر روتشیلد، کارآفرین، بازرگان و بانکدار بزرگ بریتانیایی در این خصوص می‌گفت: «من همیشه خیلی زود می‌فروختم.»   داستان بیت‌کوین تجارت فردا-  شاخص قیمت گل لاله 1637-1636بازارها عموماً با فراز و نشیب‌هایی همراهند اما رونق بیت‌کوین، ارز دیجیتال و رمزگذاری‌شده پر‌سر‌و‌صدای این روزها، فراتر از حد معمول بوده است؛ ارزی که در کمتر از یک ماه ارزشش بیش از سه برابر شد و رشدی فضایی را به ثبت رساند. البته این تنها بخشی از داستان پرفراز‌و‌نشیب این ارز دیجیتال بوده است. هر فرد باهوش یا خوش‌شانسی که در جولای ۲۰۱۰ و زمانی که قیمت هر بیت‌کوین تنها ۰۵ /۰ دلار بود، ۲۰ هزار واحد از این ارز دیجیتال را خریداری کرده بود امروز ثروتی حدود ۳۰۰ میلیون دلار در اختیار دارد. البته این رونق تنها شامل حال بیت‌کوین نشده و ارزهای رمزنگاری‌شده دیگر نیز روی هم در مجموع ارزش بازاری فراتر از ۵۰۰ میلیارد دلار را به ثبت رسانده‌اند. در طول تاریخ چنین رشدهای سریعی هیچ‌گاه پایدار نبوده است. همان‌طور که امروز هر کجا صحبت از بیت‌کوین می‌شود، واژه «حباب» نیز همراه آن شنیده می‌شود. پیش از این نیز در توضیح چنین رشدهای عظیمی از لفظ حباب استفاده می‌شد. در این رابطه موضوعی که از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است این است که چه دلیلی باعث ثبت این قیمت‌های عجیب و غریب شده است. آیا این رشد تنها یک شیدایی سوداگرانه است یا شاهدی بر این حقیقت است که در بازارهای مالی جهانی امروز، بیت‌کوین جایگاه بسیار حیاتی‌تری را در معاملات ارزی به خود اختصاص داده است. در واقع مهم‌ترین پرسشی که امروز در خصوص این ارز رمزنگاری‌شده وجود دارد این است که آیا رشد بیت‌کوین همانند رشد قیمت «پیاز گل لاله» (Tulip bulb) حبابی زودگذر است یا می‌توان همانند طلا و دلار با آن رفتار کرد یا به طور کلی بیت‌کوین داستان خاص خودش را دارد؟ به طور کلی برخی معتقدند این رشد چیزی بیش از یک شیدایی گل لاله (Tulip mania) مجازی نیست؛ هجوم سوداگرانه‌ای که در آن افزایش قیمت موجب ترغیب بیشتر خریداران می‌شود. مهم نیست این دارایی چه باشد. حرکت اخیر بیت‌کوین نیز یک شیدایی دیوانه‌وار به نظر می‌رسد؛ حرکتی که در آن سرمایه‌گذاران خرد نیز به این دارایی هجوم آورده‌اند. بسیاری از افرادی که با سرمایه‌گذاری بیت‌کوین آشنایی داشتند در چند ماه اخیر از ترس بازگشت قیمت این ارز دیجیتال به سطوح قبلی، با فروش ارزهای خود با سود کافی از سرمایه‌گذاری در بیت‌کوین خارج شده و به سرمایه‌های جایگزین دیگر نظیر اتریوم (Ethereum) و عرضه اولیه سکه (ICO) روی آورده‌اند؛ عرضه‌ای که در آن شرکت‌های مختلف ژتون‌های دیجیتال برای خود صادر می‌کنند. اما برخلاف لاله‌ها، بیت‌کوین استفاده حقیقی دارد. مصرف‌کنندگان این ارز می‌توانند با استفاده از آن هر چیزی بخرند؛ از پیتزا گرفته تا کامپیوتر. بنابراین اگر رشد فعلی بیت‌کوین مشابه رشد گل‌لاله نباشد، آیا می‌توان بیت‌کوین را با طلا مقایسه کرد؟ بخش‌مالی دولت‌های بدگمان و تمایل آنها به چاپ اسکناس نمی‌تواند تاثیری بر کاربران بیت‌کوین داشته باشد. بانک مرکزی هیچ کشوری نمی‌تواند در امور بیت‌کوین دخالت کند. با همه اینها هیچ سرمایه‌ای در چند سال اخیر نوسانات و اوج‌گیری بیت‌کوین را نداشته است. ارزش بیت‌کوین که امروز در محدوده پنج‌رقمی معامله می‌شود در اواخر سال ۲۰۱۴ به کمتر از ۲۰۰ دلار رسیده بود، این در حالی است که سال قبل از آن، این ارز رمزگذاری‌شده در محدوده ۱۱۰۰‌دلاری دادوستد می‌شد. از همان اواخر سال ۲۰۱۴ بود که اوج‌گیری فضایی بیت‌کوین آغاز شد. بیت‌کوین بیش از اینکه نوعی طلای دیجیتال باشد، سرمایه‌ای است که اهداف بسیار والاتری در سر دارد. این ارز دیجیتال می‌خواهد همانند یورو، دلار و ین بخشی از مبادلات ارزی جهانی باشد. قانونگذارانی که تاکنون توجهی به این ارز دیجیتالی نداشته‌اند حال باید بیت‌کوین را جدی بگیرند. برخی کشورها نظیر ژاپن تصمیم گرفته‌اند با بیت‌کوین همانند ارزهای دیگر رفتار کنند، موضوعی که بخشی از دلایل رشد چشمگیر بیت‌کوین بوده است. با وجود این سیستم بیت‌کوین با همه محدودیت‌هایش همچنان به کار خود ادامه می‌دهد و توسعه‌دهندگان آن هنوز بر سر چگونگی افزایش تعداد سیستم‌های معاملاتی به توافق نرسیده‌اند. این محدودیت‌ها منجر به این شده تا در حال حاضر هر تراکنش بیت‌کوینی هزینه‌ای معادل چهار دلار در پی و ساعت‌های زیادی را برای تایید نیاز داشته باشد. اگر بیت‌کوین و ارزهای دیجیتال دیگر هیچ مشابهی در تاریخ مالی جهان نداشته‌اند، پس این دارایی‌ها چه هستند؟ شاید اینترنت و رونق دات‌کام ایجاد شده در اواخر دهه ۱۹۹۰ میلادی، بهترین مورد مقایسه‌ای برای بیت‌کوین باشد. همانند اینترنت، ارزهای رمزنگاری‌شده هم نوآور بوده و هم در مدت بسیار کوتاهی رشد چشمگیری داشته‌اند. این موارد نشان می‌دهند که چگونه می‌توان بدون استفاده از بانک یا شخص ویژه‌ای و به کمک زنجیره سیاه به پایگاه اطلاعاتی عمومی (public database) دست پیدا کرد. برای مثال گرجستان با استفاده از فناوری زنجیره سیاه علاوه بر تضمین امنیت سوابق دولتی، پلت‌فورمی را برای آزمایش‌های بعدی ایجاد کرده است. برای مثال، اتریوم را در نظر بگیرید. این ارز دیجیتال به تمام پروژه‌ها (از بازی‌های ویدئویی گرفته تا فروشگاه‌های آنلاین) اجازه می‌دهد با انتشار ژتون‌های مخصوص، بودجه خود را افزایش دهند. به طور ویژه، پول خصوصی می‌تواند درون تمام این پروژه‌ها دادوستد و استفاده شود. هرچند چنین ICO‌هایی باید با دقت مورد استفاده قرار گیرند. آنها قادرند مداخلات دسیسه‌گرایانه‌ای ایجاد کنند. طرفداران این پول‌های مجازی امیدوارند این ارزها آنقدر رشد کنند و مسیر پیشرفت را در پیش بگیرند که غول‌های فناوری امروز نظیر آمازون و فیس‌بوک آنها را به رسمیت بشناسند. البته از نظر کنت راگاف این یک راه بسیار خطرناک برای ایجاد نوآوری به حساب می‌آید. سرمایه‌گذاران ممکن است برای سودآوری بیشتر هر چه دارند را از دست بدهند. یک خرابی و سقوط در یک دسته از دارایی‌ها می‌تواند به بقیه سرایت کرده و در سیستم‌های ملی جهانی لرزش سنگینی ایجاد کند. اما در خصوص ارزهای رمزنگاری‌شده چنین خطراتی محدود به نظر می‌رسد. از سوی دیگر به این دلیل که این ارزها سیستم تقریباً خودمحدودکننده‌ای دارند، احتمال سرایت خطر از این دارایی به دارایی‌های دیگر بسیار بعید خواهد بود. اگر در جهان مالی چیزی شبیه یک «حباب سالم» وجود داشته باشد، شرایط کنونی ارزهای دیجیتال را می‌توان یک حباب سالم دانست. برای اطمینان از این موضوع، قانونگذاران باید به‌شدت ارزهای دیجیتال را تحت‌نظر قرار دهند تا این ارزهای رمزنگاری‌شده در فعالیت‌های مجرمانه نظیر قاچاق مواد مخدر مورد استفاده قرار نگیرند. البته آنها باید به این نکته توجه داشته باشند که پیش از هر اقدامی باید به دقت فکر کنند و مسائل را مورد بررسی قرار دهند. حباب‌های سوداگرانه بر اساس نظریه‌های جان پل رودریگ، یک حباب سوداگرانه معمولاً شامل چهار فاز اصلی است؛ فاز خاموش، فاز آگاهی، فاز شیدایی و فاز فاسد شدن (سقوط). فاز خاموش زمانی است که یک دارایی (ایکس) به وسیله دست‌های پشت‌پرده و افرادی با تجربه بالا در بازار در تصاحب سرمایه‌گذاران «پول هوشمند» قرار می‌گیرد. آنها از فرصت استفاده کرده و به سمت این دارایی خاص هجوم می‌آورند. با رشد تقاضا، قیمت این دارایی افزایش یافته و اطلاعات آن در سراسر بازار پخش می‌شود. در فاز آگاهی، اغلب سرمایه‌گذاران به این باور رسیده‌اند که ایکس یک فرصت سرمایه‌گذاری فوق‌العاده است. در این فاز قیمت‌ها فراتر از زمانی می‌رود که پول هوشمند وارد این بازار شده است، با این حال دارایی ایکس همچنان یک فرصت سرمایه‌گذاری محبوب به حساب می‌آید. هر چقدر بازیگران بازار بیشتری روی ایکس سرمایه‌گذاری می‌کنند تقاضا افزایش یافته و قیمت‌ها همچنان بالاتر می‌رود. در برخی از نقاط، برخی سرمایه‌گذاران در «تله خرس» گیر افتاده و سیگنال‌های اشتباهی را دریافت می‌کنند که نشان از روند نزولی این سرمایه دارد. در علم سرمایه‌گذاری، خرس به سرمایه‌گذاران محتاطی گفته می‌شود که از ریسک اجتناب کرده و دارایی‌های امن‌تر را ترجیح می‌دهند. برخی از این خرس‌های بازار، از سودی که تا به آن لحظه کسب‌کرده‌اند راضی شده و اقدام به فروش دارایی ایکس می‌کنند. مرحله بعدی زمانی است که سرمایه‌گذاران باتجربه هشدار می‌دهند که ایکس فرصت سرمایه‌گذاری رویایی شماست. این نقطه آغاز فاز شیدایی است و در آن قیمت ایکس روندی نمایی به خود گرفته و به سطوح بسیار بالایی می‌رسد. در این فاز دارایی ایکس در سرخط کلیه اخبار اقتصادی قرار می‌گیرد. این موضوع باعث می‌شود سرمایه‌گذاران بی‌تجربه با گرفتن وام و فروش دارایی‌های دیگر خود به دنبال استفاده از این فرصت باشند. در این فاز قیمت ایکس 10 تا 15 برابر بیشتر از زمانی است که پول هوشمند وارد بازار ایکس شده است. زمانی که قیمت‌ها به سطوح پوچی می‌رسند، حباب سوداگرانه بر سر زبان‌ها می‌افتد، تزریق پول به این بازار متوقف شده و جای پای سرمایه‌گذاران باتجربه شروع به ناپدید شدن می‌کند. این مرحله که به «تله گاوی» مشهور است هنوز سقوط بازار به حساب نمی‌آید ولی یک نشانه خطر واضح پیش از سقوط، رکود، یأس و عذاب به شمار می‌رود. تجربه‌های مشابه رشد بیش از 1400‌درصدی ارز دیجیتال بیت‌کوین از منظر بسیاری از سرمایه‌گذاران و تحلیلگران اقتصاد یک حباب سوداگرانه عظیم است و اگر این حباب بترکد نتیجه آن احتمالاً بسیار غیرعادی خواهد بود. شارون زولر، اقتصاددان ANZ در خصوص پایان رشد بیت‌کوین معتقد است پیشینه حباب‌های تاریخی قبل نشان می‌دهد ترکیدن حباب بیت‌کوین با انفجار عظیمی همراه خواهد بود. این اقتصاددان بر این باور است که دلیلی ندارد سرنوشت حباب ایجاد‌شده کنونی، این بار متفاوت از حباب‌های قبلی باشد. برای درک بهتر این موضوع که چه سرنوشتی در انتظار بیت‌کوین خواهد بود، بهتر است نگاهی به مشهورترین حباب‌های مالی تاریخ انداخت. شیدایی گل لاله اوایل قرن هفدهم سفته‌بازی و اقدامات سوداگرانه موجب افزایش ارزش پیاز گل لاله در هلند به قیمت‌هایی شد که تا پیش از این هرگز وجود نداشت. لاله‌های وارداتی جدید از ترکیه، در آن زمان تازگی داشت. از آن زمان به سختی آمار دقیقی در دسترس است بنابراین سنجش میزان رشد قیمتی بسیار دشوار است. اما بر اساس گزارش موزه ملی هلند در آمستردام، بسیاری از مردم در آن زمان خانه‌های خود را برای خرید پیاز گل لاله به عنوان وثیقه گرو گذاشتند. هلند در آن زمان از جنگی 80ساله بین هفت ایالت شمالی پیروز شده و به‌تازگی استقلال خود را جشن گرفته بود. امپراتوری هلند در اروپا از نظر قدرت دریایی شهره خاص و عام بود. تجارت ادویه را از کشور پرتغال ربوده و به سبب اینکه مرکز اروپا درگیر جنگ 30‌ساله بود، آمستردام به مرکز تجارت اروپا تبدیل شده بود. در نتیجه از نظر رونق اقتصادی در سطح بسیار بالایی قرار داشت و آثار هنری کشورهای دیگر به این کشور منتقل و جمع‌آوری می‌شد. از سوی دیگر قیمت‌ها نسبت به کشورهای مجاور بالاتر بود. کشاورزان، صنعتگران و کارگران با درآمد خود به زحمت قادر به زندگی بودند و گوشت به ندرت در غذاهای روزانه مصرف می‌شد. به همین سبب کسانی‌که در بحران وارد شدند برای خرید و برای سرمایه‌گذاری به‌ جای پول نقد، از اموال و مستغلات و وسایل خانه یا دام‌ها استفاده کردند. از نظر فرهنگی، عاملی که فهم وقوع بحران را مشکل می‌کند نفوذ و انتشار مکتب کالونیسم در هلند در آن زمان بود. طبق تعالیم این مکتب سعی و کوشش برای صرفه‌جویی یک نوع فضیلت به شمار می‌رفت. همانند بسیاری از حباب‌ها، قیمت‌ها به دلیل طمع سرمایه‌گذاران یا فرار از عقب افتادن از قافله بالا رفت. سفته‌بازان به امید فروش این لاله‌های وارداتی در قیمت‌های بالاتر به خرید پیازهای این گل زینتی روی آوردند. اما این رشد نیز دوام چندانی نداشت. سیل علاقه‌مندان به فروش گل لاله موجب ایجاد اثر دومینویی و فروپاشی قیمت‌ها شد. استیفن اینز، رئیس بخش آسیایی کارگزاری ارزی اوآندا معتقد است حباب بیت‌کوین نیز می‌تواند مسیری مشابه را در پیش گیرد. او بر این باور است که قیمت‌ها به قدری بالا خواهد رفت که از دسترس عموم مردم خارج خواهد شد و در نهایت تقاضا افت کرده و بیت‌کوین وارد فاز قیمتی نزولی خواهد شد. جنون راه‌آهن این تجربه نشان می‌دهد که چگونه یک فناوری نوین، موجب تقاضای غیرقابل مقاومت سرمایه‌گذاران می‌شود. بسیار واضح است که اختراعات و فناوری‌های جدید به صورت بالقوه با سود بالایی همراه است. با وجود این، بالاترین سودها همواره به کسانی تعلق می‌گیرد که در مراحل اولیه یک کسب‌وکار وارد می‌شوند. زمانی که یک حباب شروع به شکل گرفتن می‌کند بسیاری از کلاهبرداران فرصت‌طلب را به خودش جذب می‌کند. طعمه‌های آنها نیز اغلب سرمایه‌گذارانی با تجربه کمتر هستند. در مورد شیدایی راه‌آهن، شرکت‌های ریلی با هدف تضمین سرمایه‌گذاری‌های بزرگ راه‌اندازی شدند. سهام این شرکت‌ها با روند عمومی ترکیب شده و قیمت‌های آنها با هر عرضه اولیه در صنعت به‌شدت رشد کرد. متاسفانه همه شرکت‌های راه‌آهن کسب‌وکار صادقانه‌ای نداشتند و اقدام به شرکت‌های جعلی کردند. بحران خطوط راه‌آهن یک نمونه از نوعی حباب بازار سهام در بریتانیا در دهه ۱۸۴۰ است که یک الگوی عادی را دنبال می‌کرد؛ همین‌طور که قیمت سهام راه‌آهن افزایش یافت پول بیشتری توسط سفته‌بازان پرداخت شد تا زمانی که یک سقوط اجتناب‌ناپذیر رخ داد. این سقوط در سال ۱۸۴۶ به اوج خود رسید؛ زمانی که مجلس با ۲۷۲ رای قانونی را تصویب کرد که به واسطه آن شرکت‌های راه‌آهن جدید راه‌اندازی شوند و درخواست ۹۵۰۰ مایل (۱۵۳۰۰ کیلومتر) خط راه‌آهن جدید داده شد. حدود یک‌سوم از راه‌آهن‌های مجاز هرگز ساخته نشد. بحران خطوط راه‌آهن سرانجام به یک ضربه در اقتصاد انگلیس در بلندمدت تبدیل شد. حباب دریای جنوب (South Sea) در قرن هجدهم سهام شرکت معاملاتی بریتانیایی دریای جنوب (South Sea) به دلیل انتظارات سوددهی بالای این شرکت از تجارت در آمریکای جنوبی به‌شدت رشد کرد. اما این پول بزرگ هیچ‌گاه محقق نشد. آمریکای جنوبی در آن زمان تحت سیطره اسپانیا قرار داشت؛ کشوری که با امپراتوری بریتانیا در حال جنگ بود. همین موضوع انحصار تجارت بریتانیا را در منطقه بسیار سخت کرده بود. با وجود این، سرمایه‌گذاران مستقل به سمت سهام شرکت South Sea هجوم آوردند که همین موضوع موجب رشد 900‌درصدی این سهم طی یک سال شد. تنها مدتی بعد، سوداگران و سفته‌بازان به فروشنده سهام این شرکت بریتانیایی تبدیل شدند و سهام South Sea سقوطی آزاد را در پیش گرفت. فروپاشی حباب South Sea ورشکستگی این شرکت بزرگ را در پی داشت. پنجشنبه سیاه پنجشنبه سیاه ۲۴ اکتبر ۱۹۲۹ از فروش دستپاچه صاحبان سهام شروع شد. دو روز پیش از این تاریخ، ایروینگ فیشر، اقتصاددان بسیار مشهور در روزنامه نیویورک‌تایمز تاکید کرده بود: «سطح قیمت سهام هنوز خیلی پایین است.» با این حال پس از ۱۸ ماه صعود بی‌وقفه و سرسام‌آور قیمت سهام، بورس‌بازان دیگر افزایش نامحدود ارزش سهام را باور نداشتند. پس از نظر آنها برنده کسی بود که هر چه زودتر سهام خود را بفروشد. در روز ۲۴ اکتبر تنها در یک مرحله از بازار دو میلیون و ۶۰۰ هزار سهم به مبلغ چهار میلیارد دلار آن دوره مبادله شد. حمایت بانک‌ها فقط به دو درصد سقوط ارزش سهام محدود می‌شد. در روزهای بعد ارزش سهام تا ۳۰ درصد کاهش یافت. روز ۲۹ اکتبر که به «سه‌شنبه سیاه» معروف شد، سقوط بورس وال‌استریت تایید و جهان غرب با بزرگ‌ترین بحران اقتصادی خود مواجه شد. با این همه هنوز هیچ‌یک از تحلیلگران اقتصادی تصور نمی‌کردند که بحران بورس سهام موجب شود ظرف سه سال سطح تولید صنعتی ۵۴ درصد کاهش یابد. هربرت کلارک هوور، رئیس‌جمهور ایالات‌متحده لجوجانه اعلام کرد «رفاه در کنج خیابان است» و کارشناسان می‌گفتند فروپاشی ارزش سهام در بورس نمی‌تواند به «اقتصاد واقعی» آسیب برساند. همه فراموش کرده بودند که مردم ایالات‌متحده با تصور اینکه افزایش ارزش سهام نامحدود است مبالغ هنگفتی را وام گرفته بودند تا با بورس‌بازی به ثروت رسیده و در عین حال از منافع به‌دست‌آمده مبالغی را که قرض گرفته بودند، بازپس‌دهند. با سقوط بازار سهام، صدهاهزار خانواده آمریکایی ورشکسته شده و به خاک سیاه نشستند. بانک‌هایی که مردم از آنها وام گرفته بودند اعلام ورشکستگی کردند. پس از آن نوبت شرکت‌ها، کارخانه‌ها و بازرگانان شد تا به دلیل ورشکستگی بانک‌ها و مصرف‌کنندگان، سرمایه‌های خود را از دست بدهند. این آغاز بحران بزرگ سال ۱۹۲۹ میلادی بود. یکی از دلایل بحران بزرگ اقتصادی در آمریکا عملکرد فدرال‌رزرو یا بانک مرکزی آمریکا عنوان شده است. اقتصاددانان امروزه می‌گویند فدرال‌رزرو سیاست انقباضی را در سال ۱۹۲۹، درست زمانی که اقتصاد آمریکا وارد رکود می‌شد اتخاذ کرد. فدرال‌رزرو آن زمان قصد مبارزه با نرخ تورم را داشت اما به عقیده گروهی از اقتصاددانان نظیر میلتون فریدمن سیاست انقباضی فدرال‌رزرو برای کاهش نقدینگی، باعث عمیق‌تر شدن بحران بزرگ اقتصادی در آمریکا شد. جان مینارد کینز، اقتصاددان مطرح بریتانیایی در آن زمان پیشنهاد کرد که دولت‌ها باید برای رهایی از بحران بزرگ، مخارج خود را افزایش دهند. کینز ریشه بحران اقتصادی را نبود تقاضای کافی از سوی مصرف‌کنندگان می‌دانست. او گفت در بحران اقتصادی تنها دولت امکان افزایش تقاضا برای کالا و خدمات را دارد چراکه هنگام وضعیت بد اقتصادی مردم به دلیل خویی که پیدا می‌کنند، کمتر پول خرج می‌کنند و این باعث کاهش تقاضا و به دنبال آن کاهش مصرف و افزایش بیکاری و کاهش تولید ملی می‌شود. در پنج سال منتهی به سقوط عظیم وال‌استریت در سال 1929، سهم‌های حاضر در فهرست شرکت‌های صنعتی داوجونز به طور متوسط رشدی 500‌درصدی را به ثبت رساندند. در دوران رونق قرن بیستم، سرمایه‌گذاران دیدگاهی خوش‌بینانه و صعودی نسبت به اقتصاد آمریکا داشتند و همین موضوع موجب شد تا قیمت‌های پیشنهادی بالاتری را در بازار سهام ارائه دهند. پس از گذشت مدتی، شکاف‌هایی در اقتصاد ایالات متحده نمایان شد. این سقوط تنها در یک روز اتفاق نیفتاد. بر اساس اعلام فدرال‌رزرو، این درد در کل شرکت‌های حاضر در داوجونز شیوع پیدا کرد و موجب سقوط شدیدتری در میان‌مدت شد. در این میان سرمایه‌گذارانی که برای جا نماندن از قافله وام گرفته یا پول قرض کرده بودند، موجب وخیم‌تر شدن شرایط شدند. این سقوط در نهایت منجر به رنج عظیم «رکود بزرگ» شد. بعد از دو سال روند نزولی در نهایت شاخص داوجونز با افتی 90‌درصدی نسبت به اوج خود در سال 1929 مجدداً به مسیر عادی خود بازگشت. حباب قیمتی ژاپن حباب ژاپنی یک نمونه جذاب ویژه به حساب می‌آید. در سال 1985 فرانسه، آلمان، ایالات متحده، بریتانیا و ژاپن با یکدیگر توافق کردند تا ارزش دلار را در برابر ین ژاپن و مارک آلمان کاهش دهند تا با این تاکتیک اجازه دهند کالاهای تولیدی در آمریکا در بازار صادراتی رقابتی‌تر شود. با وجود این، این رویکرد، رقابت‌پذیری را در بخش صادرات ژاپن از بین برد. به منظور معکوس کردن این روند منفی، بانک مرکزی ژاپن نرخ بهره را کاهش داد، در نتیجه هزینه‌های اعتباری کاهش یافت و به ذخیره‌های بانکی بازگشت. همین موضوع موجب شیفتگی بیش از حد سرمایه‌گذاران به بازار املاک شد. همان‌طور که در اکثر حباب‌های مالی رخ می‌دهد، قیمت مسکن با نرخ شدیدی رشد کرد و موجب عرضه مازاد شد، بسیاری از املاک در بازار فروخته‌نشده باقی ماندند. با متورم‌تر شدن حباب، بسیاری از سرمایه‌گذاران باید وام‌های گرفته‌شده را باز پس می‌دادند. در سال 1990 این حباب در نهایت ترکید و ژاپن را به بحرانی عمیق و بلندمدت فرو برد که هنوز سایه‌هایی از آن بر اقتصاد این کشور وجود دارد. رونق دات‌کام سرمایه‌گذاران اواخر دهه 1990 میلادی گرفتار دیوانگی اینترنت شدند. آنها به شرکت‌های فعال در حوزه وب روی آوردند و منجر به این شدند تا شاخص نزدک طی یک سال رشدی 200‌درصدی را تجربه کند. این رشد ناشی از یک رشته سهام چند میلیارد‌ ‌دلاری در آن عصر بود که بسیاری از آنها شرکت‌های اینترنتی و نرم‌افزاری غیرسودآور بودند. از خصوصیات این دوره ایجاد (که در بسیاری موارد به شکست اقتصادی انجامید) گروه جدیدی از شرکت‌های بر پایه اینترنت بود که به طور کلی به آنها شرکت دات‌کام گفته می‌شد. شرکت‌ها دریافته بودند که اگر یک پیشوند «-e» به ابتدای نام خود یا یک پسوند «دات‌کام» به انتهای نام خود بیفزایند، بهای سهام آنها در بازار افزایش می‌یابد. این جشن دوام چندانی نداشت. حباب ایجادشده در اوایل سال 2000 ترکید که بخشی از آن به دلیل این بود که نرخ بهره بالاتر، استقراض را گران‌تر کرده بود. شاخص نزدک در چند سال آینده نزدیک به 80 درصد سقوط کرد. شین اولیور، اقتصاددان شرکت سرمایه‌گذاری AMP استرالیا می‌گوید صعود فضایی بیت‌کوین تقریباً شبیه هیچ‌کدام از حباب‌هایی که قبلاً مشاهده شده نیست. بیت‌کوین همه آنها را پشت سر خواهد گذاشت. محمد علی‌نژاد پایان خبر/
۶ دی ۱۳۹۶ - ۱۹:۳۸
کد خبر: 2361

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 2 + 10 =