به گزارش تحریریه، از سال 1396 تاکنون میزان روزانه مصرف بنزین از 80 میلیون لیتر(میانگین سال 96) به بیش از 110 میلیون لیتر در ابتدای سال 1401 رسیده است که نشان می دهد با افزایش مصرف نزدیک به 30 درصدی مواجه هستیم که معنای مشخصی دارد. برآوردها حاکی از این است که میزان مصرف بنزین تا پایان سال جاری به 120 میلیون لیتر در روز برسد. اما چرا؟ چرا باید در این چند ماه به تعداد خودروهای موجود در کشور؛ 10 درصد، یعنی به اندازه بیش از 2 میلیون دستگاه به مصرف بنزین اضافه شود؟
تعداد خودروهای کشور از سال 1396 تاکنون 10 درصد بیشتر شده است، اما نسبت مصرف بنزین 3 برابر بیشتر شده است که نشانی می دهد باید ماهیت موضوع را دقیقتر بررسی کرد. قیمت واقعی بنزین از حدود 30 سنت در سال 1396 به 7 سنت در سال 1401 رسیده است که نشان می دهد با یک قیمتگذاری بی منطق و با فروش بنزین نزدیک به رایگان مواجه هستیم، که نتیجه آن میل به مصرف بیشتر بنزین در بین مردم ایران است. اما این همه ماجرا نیست و جانشینی مصرف بنزین با سایر عوامل توضیح دهندگی جامع ندارد.
در سال 1396 قاچاق بنزین حاشیه سود تقریبا 30 درصدی برای قاچاقچیان داشت، اما هم اکنون حاشیه سود 800 درصدی برای قاچاقچیان دارد که آنرا به کاری به شدت باصرفه تبدیل کرده است، که فضای عوامانه و فریبکارانه قیمتگذاری حامل های انرژی در ایران از این غارت سیستماتیک حفاظت می کند.
در سال 1396 حدود 20 میلیون خودرو فعال داشتیم که این تعداد با 11 میلیون موتورسیکلت تکمیل می شد. این مقدار هم اکنون به 23 میلیون خودرو رسیده است، که از سال 1396 تاکنون شاهد افزوده شدن حدود 12 درصدی به تعداد خودروها و موتورسیکلت های کشور هستیم که دلیل کند شدن روند اضافه شدن وسایل موتوری جدید به کاهش تولید 50 درصدی خودروسازان و موتورسازان در 4 سال اخیر باز می گردد.
افزوده شدن 12 درصدی به تعداد وسایل بنزین سوز و افزایش مصرف 30 درصدی بنزین کشور نشان می دهد که با 15 تا 20 درصد اضافه مصرف مواجه هستیم که توضیح آن با افزایش شدید قاچاق به دلیل بیشتر شدن حفره ناشی از قیمت به شدت ارزان سوخت در داخل در مقایسه با کشورهای همسایه مواجه هستیم که این تجارت سیاه را به یک تجارت پرسود روزانه بیش از 10 میلیون دلاری تبدیل کرده است. یعنی سالانه 3 و نیم میلیارد دلار از منابع کشور به جیب کسانی می رود که با اسم رمز حمایت از فقرا؛ یعنی کسانی که خودرو ندارند که بنزین مصرف کنند؛ از مفت فروشی حامل انرژی حمایت آهنین کرده و با طراحی انجام شده در آبان سال 1398 از آن یک میوه ممنوعه تمام عیار ساختند تا دولت دیگری جرات نکند به سراغ اصلاح آن برود.
این پروژه با تفسیر غلط و جعلی از مزایای درخشان هدفمندسازی یارانه ها در سال 1389 تکمیل می شود. زیرا حامیان متنفذ مفت فروشی حامل های انرژی بدون توجه به کاهش مصرف سوخت پس از قانون هدفمندسازی یارانه ها و کاهش بی سابقه(در سطح جهانی) ضریب جینی کشور از 43 صدم به 36 صدم در سال 1392، آنرا یک سیاست شکست خورده می دانند بدون اینکه بتوانند با استدلال منطقی و آماری ادعای خود را اثبات کنند.
سود قاچاق سوخت معادل 3 و نیم میلیارد دلار یا 95 هزار میلیارد تومان که مستقیما به جیب قاچاقچیان قدرتمند وارد می شود، باعث شده است مصرف بالای انرژی در داخل، مزیت بزرگ کشور در دارا بودن منابع نفت و گاز را از بین برده و منافع آنرا به جیب دیگران سرازیر کند.
میز اقتصاد تحریریه توصیه سیاستی می کند که در یک برنامه فوری که باید در سال 1401 با استفاده از تجارب قانون هدفمندسازی یارانه ها به سرانجام برسد، قیمت حامل های انرژی جهانی شده و منابع حاصل از آن صرف احیای تولید و کمک مستقیم به مردم شود تا انفال به طور عادلانه بین مردم توزیع شود.
سیاست های مکملی مانند تبدیل خودروهای کشور به برقی و هیبریدی، اصلاح نظام معماری و سازگار ساختن آن با مصرف انرژی، نوسازی صنایع کشور از نسل 2 کنونی به نسل 4 فناوری، گسترش مدرن حمل و نقل عمومی و ... نیز می توان انجام داد که توضیحات تکمیلی آن در گزارش های آتی منتشر می شود.
پایان/
نظر شما