دو کشور آغاز کننده جنگ جهانی سوم

تهران - تحریریه - جنگ جهانی سوم بین چین و آمریکا با توجه به پیشرف سریع چین در آستانه آغاز شدن قرار گرفته است که می تواند سرنوشت هژمون فعلی را تعیین کند.

  به گزارش تحریریه، تارنمای تحلیلی سیاسی گلوبال ریسرچ از آینده رقابت های استراتژیک میان ابرقدرت ها و شکل گیری جنگ جهانی سوم میان آمریکا و چین نوشت و آورد: در 50 سال گذشته اگرچه رهبران آمریکایی به واسطه تنش و جنگ در ویتنام و کوبا متحمل صدمات بسیاری شدند اما این کشور باز هم توانست قدرت هژمونیک خود در جهان را حفظ کرد. آمریکا این فرایند را با استفاده از ویژگی هایی همچون دارا بودن ثروتنمدترین اقتصاد و قوی ترین قدرت نظامی جهان حفظ کند.
تا یک دهه پیش آمریکا از پراکندگی قدرت رقبا استفاده می کرد و به نوعی امپرتوری خود را حفظ کرد. واشنگتن انتظار تغییر در این روند را نداشته است. حتی در سال 2002 پاول کندی تاریخ دان برجسته آمریکایی و استاد دانشگاه ییل اعلام کرد این شرایط در دهه های آینده نیز ادامه خواهد یافت.
اما اکنون نشانه هایی از زوال قدرت آمریکا در مقابل رقبا برای رهبران واشنگتن نمایان شده است. از این رو دونالد ترامپ در دوره رقابت های انتخاباتی خود قول داد پیروزی و برتری آمریکا را هدف خود قرار می دهد. وی در ماه اوت گذشته هم اعلام کرد: آمریکا همیشه با یک دشمن شیطانی روبرو بوده است اما چیزی که تغییر نمی کند این است که آمریکا هیچ گاه بازنده نیست. چند سالی است که چین به تدریج به رقیبی جدی برای آمریکا تبدیل شده است. از سال 2010 به بعد تنش میان آمریکا و چین به عرصه نظامی هم کشیده شده است. چین با استفاده از برتری تجاری خود به تدریج بر قدرت نظامی سرمایه گذاری فراوانی کرد و به ویژه قدرت خود در آبراهه های شرق آسیا را به رخ دیگران کشید. تحلیلگران این گونه پیش بینی می کنند که چین با روند کنونی تا سال 2030 علاوه بر حوزه های اقتصادی در حوزه های آموزشی، علم و فناوری و مهندسی عرصه را بر آمریکا تنگ تر هم می کند. در چند سال اخیر ادعاهای ارضی چین بیشتر شده است و در مقابل آمریکا هم حضور نظامی خود در آب های اطراف چین را بیشتر کرده است. قدرت نظامی چین در عرصه فضای مجازی نیز به شدت پیشرفت کرده است و پکن توانسته ده ها ماهواره را به فضا پرتاب کند. موسسه رند در گزارشی در مورد پیش بینی قدرت چین در سال 2025 چین نوشت: چین در آن سال احتمالا در زمینه های موشک دور برد، دفاع هوایی، نسل های جدید جنگنده ها و زیر دریایی ها و امنیت سایبری بسیار قوی تر و بهتر می شود. رو در رویی با چین به انگاره ای قوی در آمریکا تبدیل شده است. در سال 2015 موسسه پژوهشی نیروی هوایی آمریکا سناریویی را در زمینه قدرت نظامی به ویژه در عرصه هوا و فضا برای سال 2030 مطرح کرد که به آینده قدرت نظامی آمریکا پرداخته است. موسسه رند هم در مطالعه ای با عنوان «جنگ با چین» به مقایسه ظرفیت های نظامی و دفاعی پکن و واشنگتن پرداخت.
مسکو هم که از ظرفیت های فلج شده آمریکا مطلع است در کنار چین قرار گرفته و همکاری های موشکی و نظامی خود را با این کشور بیشتر کرده است. با توجه به اینکه در رویکردهای استراتژیک واشنگتن، در 85 سال گذشته اساسی ترین بخش برای تضمین سلطه اورآسیا ترسیم شده بود اکنون شکسته شده است. قدرت جهانی ایالات متحده به علت ضعف در مهندسی بلوک بندی و جمع آوری متحد به تدریج شکست می خورد.
به باور کارشناسان هر سلاحی ظرفیت های خود را به همراه دارد. برتری چین در عرصه های سایبر هم موجب خنثی شدن مسیرهای ارتباطی آمریکا شده است و همین امر به چین توانایی خیره کننده ای را برای جنگ های رباتیک نظامی در آینده داده است. در آن شرایط جنگی احتماالی که هیچ تلفات انسانی ایجاد نمی شود،( در جنگ جهانی سوم که میان چین و آمریکا اتفاق خواهدافتاد) ابرقدرتی که به مدت یک قرن بر جهان مسلط بود شکست خواهد خورد. پایان خبر/
۲۱ مهر ۱۳۹۶ - ۰۹:۳۴
کد خبر: 1753

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 6 + 0 =

    نظرات

    • نظرات منتشر شده: 2
    • نظرات در صف انتشار: 0
    • نظرات غیرقابل انتشار: 0
    • عباس ۰۸:۳۱ - ۱۳۹۶/۰۷/۲۴
      2
      مزخرف تَر از تحليل نديده بودم. احتمالا نويسندش چيني بوده يا نوكر وحقوق بگير چين و روسيه.
    • علی ۰۲:۱۵ - ۱۳۹۶/۱۲/۱۸
      1
      موضوع مهم ، تصمیم گرفتن یک شخص و به اجرا گذاشتن آن می باشد . جون الآن قرن بیستم است و موجودی بنام انسان فعلی در مقایسه با انسانهای نخستین از هر نظر در حد فاحشی تکامل دارد . در فیلم های رازبقا می بینیم حیوانات وحشی بر سر یک شکارشان با همدیگر دعوا و غرش می کنند . خوب اونها حیوان وحشی هستند و دار و ندارشان و امید به زنده ماندنشان فقط آن شکار است . ولی به این انسانهای به این حد تکامل یافته که نگاه می کنیم می بینیم هر کدام از کشورها نسبت به خودش دارای یک یا چندین نوع صادرات و درآمد کشوری برای گذران زندگی ملتش است ولی با این وجود ، سالی نیست که در روی زمین جنگی وجود نداشته باشد . بخصوص که اکثر این جنگها هم زیر نظر چند کشور بزرگ و ابرقدرت صورت می گیرد . اینها که از فقر و گرسنگی جان به لبشان نرسیده ، حتی کشورهای کم درآمد هم از گرسنگی شان در حالت مرگ نیستند و گذران زندگی می کنند . پس در اینجا یک چیزی آشکار و معلوم می شود و آن عبارت از این است که انسان بودن ، اشرف مخلوقات بودن ، سن و سال بالایی داشتن ، تحصیلات بالا داشتن ، صاحب تکنولوژی های جدید بودن ، ثروتمند بودن ، و دیگر ادعاهای کلان داشتن هیچکدام نمی تواند ثابت کند که انسانها به حد تکامل بالایی رسیده اند . چون علت نهایی و ریشه ای تمام جنگها به افزون طلبی و چنگ زدن به مال و حق دیگران می رسد که با ادعاهای مذکور منافات دارد . پس به راحتی می توانیم بگوییم که اکثریت قریب به اتفاق انسانها حتی در این موقعیت زمانی درنده تر ، وحشی تر ، کم عقل تر ، پست تر و کثیف تر از حیوانات جنگلها و بیابانها هستند که با داشتن امرار معاش متوسط یا زیاد ، همیشه می خواهد همه چیز دیگران را به زور از دستش بگیرد . در حالیکه حیوانات وحشی با اینکه وحشی هستند ، منظورشان از غوغا بر سر یک شکار این است که از آن شکار برای همه شان سهمی برسد ، نه اینکه یکی بخواهد سهم همه را از دستشان بگیرد . متاسفانه ادعای این انسانها هم خیلی زیاد است ولی این واقعیت را باید بدانند که هنوز خیلی مانده به تکامل قابل قبول برسند و از حیوانات وحشی ارجح تر به حساب آیند . وای به حال بعضی اقلیت اقلیها که در مقابل این بی مخ ها و فسادهای روزگار می خواهند زندگی بکنند . البته این تکامل نیافته های به ظاهر انسان ، در هر سمت و هر شغل و پایه ای به وفور موجود است که به حق خودش قانع نیست و همیشه می خواهد که راهی پیدا کند تا دار و ندار طرف مقابلش را از دستش بگیرد .