به گزارش تحریریه، ۸۰ درصد نقدینگی بیش از ۴۳۰۰ هزار میلیارد تومانی در اختیار بانکهاست و بانکها در گزارش تسهیلات اعطایی و تأمین مالی خود اعلام میکنند که هر ساله ۷۰ درصد از وامها را به تأمین سرمایه در گردش بنگاهها اختصاص میدهند، اما بازهم تولیدکنندگان واقعی از کمبود سرمایه در گردش بنگاهها شکایت دارند.
بدین ترتیب مشخص است که نظام تأمین مالی اقتصاد ایران یعنی بانک به درستی کار واسطهگری مالی را انجام نمیدهد از اینرو لازم میباشد که ذره بین اقتصاد ایران روی عملکرد بانکها تمرکز کند.
نقدینگی پای خود را روی گاز گذاشته است و تخته گاز میرود، اما وضعیت تأمین مالی در اقتصاد ایران نامناسب گزارش میشود زیرا تولید کنندگان به دلیل کمبود نقدینگی زیر ظرفیت واقعی فعالیت میکنند و همیشه از کمبود سرمایه در گردش گلایهمند هستند در این میان گزارشها نشان میدهد که بانکها ۸۰ درصد نقدینگی را با ابزار پرداخت سود تضمین شده از کف جامعه جارو کردهاند با این حال بهطور مجدد به دلیل کمبود منابع از بانک مرکزی هم اضافه برداشت دارند در چنین شرایطی این سؤال مطرح میشود که وقتی عمده جامعه تاکنون وامی از بانک دریافت نکردهاند بانکها با این همه منابع واقعاً چه میکنند که باز هم خودشان با کمبود منابع روبهرو میشوند و دخل و خرجشان با هم نمیخواند.
عطاالله بهرامی با بیان اینکه کار بانکها فقط واسطهگری مالی است، گفت: طی ۱۰ سال اخیر خلق پول ۱۰ برابر شده است در حالی که کمتر کسی به وام دسترسی دارد و این تناقض موجود در اعداد و ارقام بهدلیل این است که تولید کننده خرد به تسهیلات دسترسی ندارند و این موضوع به این معنی نیست که ۳۰ درصد در این موضوع مشکل داریم.
این کارشناس اقتصادی گفت: ۷۰ درصد از پول را بانکها به زیر مجموعههای خودشان وام دادند نه به خاطراینکه تولید کننده هستند بلکه به خاطر اینکه در بازار داراییها شرکت کنند و سفته بازی کنند و ارز بخرند و ملک بخرند و طلا و سکه و سهام بخرند و هر چند وقت یکبار با کوچ نقدینگی به این بازار و آن بازار اشخاص دارنده اطلاعات سودهای کلان ببرند و بازنده این نوسان قیمت نیز مردم عادی هستند.
بهرامی با اشاره به اینکه خروج بانک از فعالیت واسطهگری مضرات زیادی برای اقتصاد به همراه دارد، اظهار داشت: تنها ۵ تا ۲۰ درصد تولید کنندگان به تسهیلات دسترسی دارند این در حالی است که بخش زیادی از بنگاههای مذکور به نوعی با بانک یک حشرونشری دارند وجود چالش کمبود نقدینگی در بخش تولید و حتی حوزههایی که ایران در آن بخشهای مزیت برای توسعه و حتی رقابت با بهترین بنگاههای بینالمللی را دارد از این جهت است که بانکها به عنوان عمود اصلی تأمین مالی در اقتصاد ایران از حالت واسطهگری مالی خارج شدهاند.
وی افزود: بانکها باید طبق تکلیف عمده منابع خود را وام دهند و اصولاً بانک کاری بهجز این ندارد که سپرده بگیرد و تسهیلات بدهد و کارمزد هم بگیرد در حالی که با تورم عمومی ۴۰ درصد سپرده میگیرند و تنها حدود ۱۵ درصد در مجموع به سپردهگذاران سود میدهند عمده منابع را به گونهای تسهیلات میدهند که از طرفی اقتصاد رشد و توسعه ندارد و از طرف دیگر معوقات بانکی پیوسته با رشد مواجه میشود.
بهرامی با اشاره به اینکه بانکها از ریل صحیح فعالیت واسطهگری بانکی خارج شدهاند، گفت: بانکها علاوه بر اینکه عمده پول را از جامعه جارو کردهاند (تحت قالب سپردههای سوددار تضمینی) از منابع بانک مرکزی هم برداشت میکنند و با این کار خلق پول را سریعتر میکند به همین دلیل است ۸۷ درصد خلق پول را بانکها انجام دادند و ۱۳ درصد آنرا دولت انجام داده است. یعنی دولت و معضل کسری بودجه تنها ۱۳ درصد در خلق نقدینگی نقش دارد و الباقی آنرا بانکها و به ویژه بانکهای خصوصی در اقتصاد ایران رقم زدهاند.
بهرامی تصریح کرد: در چهار سال اخیر بیشتر تسهیلات تکلیفی بانکهای خصوصی کشور صفردرصد بوده و بانکهای دولتی ۴ هزار میلیارد تومان تسهیلات تکلیفی دادهاند که عملاً مبلغ خاصی هم نبوده است.
وی افزود: به گفته همتی رئیس اسبق بانک مرکزی تسهیلات تکلیفی به ضرر بانک مرکزی بوده در صورتی که اصلاً چنین چیزی وجود ندارد و آماری هم در این رابطه وجود ندارد و به دستور همتی بانکهای خصوصی در رابطه با ارائه تسهیلات اختیارات کامل داشتند که الان هم این اختیارات را دارند و باید در این زمینه فکر اساسی صورت بگیرد.
وی گفت: در نهایت تولیدکنندگان واقعی دسترسی به منابع بانکی ندارند، چون آنقدر سفته باز و دلال ایجاد شدهاند که دیگر مجالی نمیدهند تسهیلات به تولید کنندگان واقعی برسد حال اگر قانون محکمی برای ممانعت از تأمین مالی سفته بازان وضع شود آن وقت است که بانکها به دنبال تولید کنندگان میگردند که به آنها وام بدهند.
بهرامی عنوان کرد: در کشورهای غربی بانکها از کارمندان دولتی میخواهند که بیایند و وام بگیرند به این دلیل که مشتری خوش حسابی هستند اصولاً کار بانک چیزی بجز دادن تسهیلات نیست به عنوان مثال یک بانک در آلمان نمیتواند سکه بخرد یا دلار بخرد بلکه فقط مجاز است که پولی که در اختیار دارد را به عنوان تسهیلات به افراد غیر بدهد و سود اندک دریافت کند و اینکه بانکها در کشور ما بدنبال وام گیرنده نیستند برای این است که وام را به تولید کننده واقعی نمیدهند.
منبع: جوان
پایان/
نظر شما