به گزارش تحریریه، پس از وقفه ای حدودا ۱۶۰ روزه در مذاکرات هسته ای، اینک چشم ها به شهر وین پایتخت اتریش دوخته شده تا نظاره گر هفتمین دور از گفت وگوهای هسته ای و به عبارتی نخستین آن در دولت رئیسی باشند؛ دولتی که برخلاف دولت قبل خود تمام تخم مرغ ها را در سبد برجام و همکاری با غرب قرار نداده اما برای رهایی از تحریم حاضر به نشستن پشت میز مذاکرات است.
در این دور از مذاکرات که از روز دوشنبه هشتم آذرماه آغاز می شود همانند ۶ دور قبل، آمریکا مستقیما وارد گفت وگو با ایران نخواهد شد و با واسطه گری تروئیکای اروپا در جریان مباحث قرار خواهد گرفت. در عمل ولی بسیاری از ناظران سران دول اروپایی را زبان گویای مقامات کاخ سفید می پندارند که مطالبه ای مستقل یا متفاوت از ایالات متحده ندارند.
در این دور از مذاکرات اگر چه خیلی مسائل هنوز مبهم است و تجربه ای برای قضاوت و تحلیل عملکرد تیم هسته ای در فضای پسابرجام در دست نیست ولی برخی از مهمترین مطالبات ایران مشخص است؛ مطالباتی همچون لغو یکجا و یکباره تمامی تحریم ها که از دوره ترامپ از سرگرفته شد.
به گزارش خبرگزاری «رویترز»، «حسین امیرعبداللهیان» وزیر امور خارجه کشورمان روز جمعه پنجم آذرماه یعنی سه روز قبل از آغاز مذاکرات در گفتوگویی تلفنی با «جوزپ بورل» مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا خواهان لغو همه تحریمها شد. وی گفت: «اگر طرفهای مقابل آماده بازگشت به تعهدات کامل خود و رفع تحریمها باشند، دستیابی به یک توافق خوب و فوری امکانپذیر است.» امیرعبداللهیان همچنین خواستار یک توافق خوب و قابل راستیآزمایی شد.
مقامات ایران حتی طرح ابتکاری آمریکا مبنی بر بازگشت گام به گام به توافق هسته ای را رد کرده و معتقدند آمریکا به عنوان کشوری که به صورت یکجانبه توافق را نادیده گرفته باید اقدامی مبتنی بر حسن نیت انجام دهد؛ اقدامی همچون آزادسازی دارایی های بلوکه شده ایران به مبلغ ۱۰ میلیارد دلار.
از طرفی کاهش همکاری تهران با آژانس بین المللی انرژی اتمی نیز اگرچه در ظاهر به مسائل دیگر همچون اقدامات خرابکارانه رژیم صهیونیستی پیوند می خورد اما در واقع ارتباط مستقیمی با تحریم و تداوم کارزار فشار حداکثری آمریکا علیه ایران دارد.
همین تفاوت دیدگاه دولت جدید ایران نسبت به دولت روحانی در نگاه به غرب و نهادهای راستی آزما همچون همکاری با آژانس باعث شد که «رافائل گروسی» مدیرکل آژانس در سفر چند روز پیش خود به تهران، با دستان خالی به وین بازگردد.
صدای نگران تروئیکای اروپا را می توان پس از سفر گروسی به تهران در صحن شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی شنید.
پس از کنفرانس خبری گروسی، سه کشور انگلیس، فرانسه، و آلمان با انتشار بیانیهای مشترک در نشست شورای حکام، ضمن غیرقابل توجیه خواندن غنیسازی با درصد بالای ایران برای مصارف غیرنظامی، خواهان بازگشت سریع تهران و واشنگتن به اجرای تعهدات برجامیشان شدند.
اگرچه غرب نسبت به کاهش شدید همکاری ایران با آژانس ابراز نگرانی می کند اما این سخت گیری در دولت رئیسی دست کم تا به امروز نتیجه داده و باعث کوتاه آمدن غرب از مواضع خود شده است. البته بهتر است که این مقاومت و کاهش همکاری به عنوان یک تاکتیک مورد استفاده ایران قرار گرفته باشد تا یک راهبرد و اصل ثابت.
«توافق ثانویه» یا «برجام پلاس» واژه ای پرکاربرد در جریان مذاکراتی بود که در دولت روحانی انجام می گرفت. منظور از چنین توافقی از دیدگاه غرب، رفع نواقص برجام و گنجاندن مسائل منطقه ای و موشکی ایران در توافق جدید بود به عنوان نمونه «رکس تیلرسون» وزیر امور خارجه وقت ترامپ، گفته بود آمریکا به دنبال آن است که با ماندن در برجام و همکاری با دوستان و متحدانش نقایص این توافق هستهای را برطرف کند. وی افزود این تغییرات ممکن است در توافق ثانویه منعکس شود.
چنین واژه هایی امروز همزمان با دولت رئیسی نه از زبان مقامات آمریکا و اروپا بلکه تنها از زبان سران رژیم صهیونیستی جاری می شود. همان گونه که «بنی گانتز» وزیر جنگ این رژیم چند روز پیش در جریان کنفرانسی درباره چالشهای استراتژیک پیش روی اسرائیل از «توافق گستردهتر، قویتر، و طولانیتر» برای برجام، سخن به میان آورد و گفت: «من از یک توافق گستردهتر، قویتر، و طولانیتر، که برنامه اتمی ایران را به نقطه اول بازگرداند، تواناییهای فعلیاش را از بین ببرد، و به بازرسیهای مؤثر در تاسیسات هستهای و تسلیحاتی آن بینجامد، استقبال میکنم.»
به نظر می رسد که در شرایط کنونی شاهد شکافی آشکار بین تل آویو و واشنگتن هستیم؛ شکافی که به احتمال قوی در جریان مذاکرات پیش رو و به ویژه در صورت موفقیت آمیز بودن گفت وگوها تعمیق خواهد یافت.
پایان/
نظر شما