از چند روز پیش اعتراضات برخی نیروها و جریانهای سیاسی به نتایج انتخابات اخیر عراق بالا گرفت و در محدوده منطقه سبز بغداد به خشونت کشیده شد و تعدادی کشته و زخمی شدند. پس از آن بامداد امروز اعلام شد که مصطفی الکاظمی نخست وزیر عراق هدف سوء قصد از طریق حمله پهبادی قرار گرفته و جان سالم به در برده است. هنوز هیچ طرفی مسئولیت حمله را به عهده نگرفته و نخواهد گرفت. اما فورا نزدیکان الکاظمی و جریانهای سیاسی رقیب با بازخوانی تهدیدات قبلی به ترور الکاظمی و حملات پهبادی مشابه به نیروهای آمریکایی، انگشت اتهام را به سمت حشد الشعبی نشانه رفتند و مقتدی صدر رهبر جریان پیروز در انتخابات اخیر هم غیر مستقیم حشد را متهم کرده و گفته است کار نیروهای "دولت موازی" است. اما در آن سو، برخی جریانهای حشدی مثل "حزب الله" عراق که موضعی تندتر نسبت به الکاظمی دارند، حمله را "نمایشی" خواندند. ایران نیز هنوز واکنشی رسمی نداشته است، اما دبیر شورای عالی امنیت ملی سوء قصد به جان الکاظمی را "فتنه جدیدی" نامید و طرفهای خارجی را متهم کرد.
فارغ از این جدال، اما آنچه مهم به نظر میرسد، تبعات حملات پهبادی امروز است؛ چه نمایشی باشد؛ همچنان که متحدان ایران میگویند و چه واقعی؛ همچنان که دولت عراق و دیگر جریانهای سیاسی تاکید میکنند و معمولا این روایت رسمی است که مورد پذیرش منطقه و جامعه بینالملل قرار میگیرد. از مهمترین پیامدها میتواند طرح جدی مساله "سلاح افسارگسیخته" و تبدیل آن به یک مطالبه ملی باشد. مقصود دولت و متحدانش همان سلاح حشد الشعبی است که با وجود این که رسما بخشی از نیروهای مسلح شمرده میشود، اما عملا در کنترل و تحت حاکمیت دولت نیست. در واقع این مساله سلاح هم رمز تقابل با حشد الشعبی است و پیگیری جدی آن به تقابل عملی میان نیروهای امنیتی و ارتش و این سازمان میانجامد. اما مقابله با سلاح حشد الشعبی با توجه به تبعات آن و احتمال تبدیل شدن این مساله به جنگی داخلی به یکباره اتفاق نخواهد افتاد. از این رو، احتمالا با تشدید فشارهای سیاسی، به حاشیه بردن اعتراضات انتخاباتی، برخی دستگیریها به ویژه در بغداد و مقابله با تحرکات نظامی در محدوده منطقه سبز آغاز شود. به موازات آن نیز احتمالا مساله تشکیل دولت "اکثریت" و نه دولت توافقی پیگیری شود که اگر این اتفاق بیفتد و دولت یکدست در اختیار رقبای حشد الشعبی و مخالفان و منتقدان ایران قرار گیرد، در آن هنگام مساله تقابل با حضور متحدان ایران در ساختار قدرت در نهادهای مختلف به شکل جدیتر پیگیری خواهد شد. واقعیت این است که در این دوره انتخاباتی، احتمال تشکیل دولتی توافقی هر چند هنوز کاملا منتفی نیست، اما کمتر از دورههای پیش است. حال در مقابل چنین وضعیتی، احتمالا نیروهای متحد ایران نیز به شیوههای مختلف برای به شکست کشاندن آن تلاش کنند و بخشی از اهداف اعتراضات انتخاباتی نیز به همین مساله باز میگردد و نه صرفا با انگیزه مخالفت با نتایج. وضعیت امنیتی و سیاسی عراق در روزها و ماههای آتی برآیندی از همین فعل و انفعالات دو سویه خواهد بود. در این میان نیز، رسیدن به یک راه حل میانی برای کاهش تنشها دور از انتظار نیست؛ اما به هر حال راه حلی موقتی برای مدیریت تنش و بحران خواهد بود. طرح مخالفان عراقی، منطقهای و بینالمللی ایران در عراق جلوگیری از تبدیل شدن حشد الشعبی به حزب اللهی دیگر در منطقه است که در آینده مقابله با آن دشوارتر گردد.
در کل باید گفت که منطقه وارد فاز جدیدی از تنشها شده است که خطرناکتر از فازهای قبلی است. حوادث اخیر لبنان و آنچه امروز در عراق اتفاق افتاد، همه را باید در یک پازل و یک تصویر تجزیه و تحلیل کرد. جدا از این که این تنشها عمدتا در امتداد نزاع منطقهای میان دو جبهه ایران و مخالف آن است، اما آنچه موجب تشدید آن شده است، معطوف به تلاش برای پر کردن خلأ ناشی از انتقال تدریجی مرکز ثقل سیاست خارجی آمریکا از خاورمیانه به مواجهه با چین است. اما آمریکا و متحدانش قبل از تکمیل این گذار نمیخواهند منطقه به خلایی برای تقویت نفوذ منطقهای ایران تبدیل شود. به همین منظور، آمریکا چه از طریق ائتلافسازیهای منطقهای با مشارکت و یا حتی بدون مشارکت اسرائیل، تقویت متحدان خود در مناطق بحرانخیز مثل عراق و لبنان و دیگر اقدامات در صرافت پر کردن این خلا است. آن چه مبرهن است این که این تنشها شدت خواهد گرفت. در این راستا هم ناگفته نماند که به گفته منابعی، گفتگوها ایران و عربستان نیز متوقف شده است و احتمال ازسرگیری آن ضعیف است؛ هم الکاظمی مشغول اولویت دیگری است و تحولات امروز احتمالا انگیزه وی را کاهش دهد و هم عربستان با توجه به تحولات یمن، لبنان و همچنین عراق دیگر رغبتی برای تداوم این گفتگوها ندارد.
پایان/
نظر شما