به گزارش تحریریه، بررسی سخنان علی صالح آبادی نشان می دهد که بانک مرکزی در تغییر سیاست کلان و مسائل مهمی مانند کنترل بازار ارز کم آورده است که به اثرگذاری نهاد بیرونی باز می گردد و ارتباط معنی داری با عملکرد خود بانک مرکزی ندارد، زیرا از جنس تصمیم های کلان کشور است. این بانک در برخورد با بانک های خصوصی که به حاکم اقتصاد ایران تبدیل شده اند نیز برنامه روشنی ندارد و تاکید بر گزاره هایی مانند شفافیت را بیشتر می کنیم، کلی گویی است و به معنای برنامه روشن نمی باشد.
علی صالح آبادی در گفتگوی ویژه خبری مواردی را مطرح کرد که محورهای آنها تقدیم مخاطبان تحریریه که ممکن است حوصله شنیدن سخنان مسئولان را نداشته باشند، اما موضوعات اقتصادی را دنبال می کنند، می شود. وی موارد زیر را مطرح کرد:
-
۱۶ و نیم میلیارد دلار در سامانه نیما یعنی دو برابر سال گذشته ارز معامله شده است.
-
سال گذشته ۱۰ میلیارد دلار حجم معاملات ارز کالاهای اساسی بوده است و امسال تاکنون ۹.۷ میلیارد دلار اختصاص یافته است. 1.5 میلیارد دلار ارز ۴۲۰۰ تومانی هم برای واکسن اختصاص یافته است.
-
وصولی های ارزی دولت در هفت ماهه امسال نسبت به دوره مشابه سال گذشته سه برابر شده است.
-
در زمان هایی که نیاز باشد بانک مرکزی میتواند در بازار حضور پیدا کند، ولی منابع ذخایر ارزی بانک مرکزی کمتر استفاده شده و یا به آن صورت استفاده ای نشده بلکه بازار خودش را اداره کرده است.
-
کلا ۴۳ هزار میلیارد تومان اوراق دولتی در بازار بین بانکی فروخته شده است و افزایش نرخ در گذشته دو دهم درصد بوده و اوراق با همین نرخ ها به راحتی فروش رفته است.
-
نرخ تورم نقطه به نقطه نسبت به ماه قبل ۶ واحد درصد کاهش یافته است.
-
تعامل بانک مرکزی و بازار سرمایه ادامه می یابد تا تعادل بازار سرمایه حفظ شود و بانک مرکزی تلاش دارد وام ها به کارگزاری ها با حذف از حمایت از بورس به شرط آنکه به تولید آسیب نزند ادامه یابد.
-
سیاست دیگر حمایت از بورس شرکت تامین سرمایه برای بانک ها است و این شرکت ها جزء دارایی مجاز بانک ها شده است و بانک می توانند از این مسیر به بازار سرمایه کمک کنند.
-
زمانی که نرخ ۴۲۰۰ تومانی وجود دارد، تقاضای مازاد بر نیاز نیز وجود خواهد داشت که شاید تقاضای واقعی هم نباشد، اما به هر حال در حد نیازهایی که وزارت جهاد کشاورزی، وزارت بهداشت و درمان و وزارت صمت در چارچوب قوانین بودجه داشتند توانستیم ارز مورد نیازشان را تامین کنیم.
-
در بازار متشکل از زمانی که کار خود را شروع کرده است روز به روز عمق بازار بیشتر شده است. در سال ۹۸ عمق بازار ۵۰ میلیون دلار بوده که در سال ۹۹ به ۷۰۰ میلیون دلار رسیده است و امسال نیز تاکنون بیش از این میزان در بازار متشکل مبادله شده است.
-
یکی از دغدغههای جدی مقام معظم رهبری حفظ ارزش پول ملی است.
-
در حوزه تورم نیز دو عامل بسیار مهم مطرح است که یکی کسری بودجه دولت است که باعث افزایش پایه پولی و برداشت از منابع بانک مرکزی میشود و بحث دوم ناترازی بانکها و اضافه برداشت بانکها از بانک مرکزی است که باعث افزایش پایه پولی و افزایش تورم میشود. بحث دیگری در گذشته وجود داشته که خالص داراییهای بانک مرکزی اضافه شده اما این داراییها مسدود بوده که بانک مرکزی آنها را خریداری و تبدیل به ریال کرده و در اختیار دولت قرار داده که باعث افزایش خالص داراییهای بانک مرکزی شده است.
-
بانکها باید حداقل ۳ درصد منابع سپرده شده را اوراق نگهداری کنند تا با ناترازی و محدودیت در تامین نقدینگی در موارد لزوم مواجه نشوند. زمانی که بانکها کمبود نقدینگی پیدا کنند ممکن است به اضافه برداشت دست بزنند اما اوراق ذخیره نیازهای کوتاه مدت بانکی را مرتفع میکند.
-
موضوعاتی مانند ارتقاء کیفیت اعتبارسنجی در شبکه بانکی و بهداشت اعتباری از مواردی است که پیگیری می شود زیرا بازگشت مناسب منابع به بانکها و جلوگیری از اضافه برداشتها را به دنبال دارد.
-
نزدیک به ۷۰ درصد تسهیلات نظام بانکی در بحث تسهیلات سرمایه در گردش است.
-
۲۰ درصد تسهیلات بانکی باید به بخش مسکن اختصاص پیدا کند.
-
نظارت عمومی بر عملکرد ها باید داشته باشیم تا شفافیت صورت گیرد، شورای پول و اعتبار هم به سمت شفافسازی بیشتر حرکت خواهد کرد.
-
یکی از محورهای اصلاح نظام بانکی اصلاح نگاه نظارتی بانک مرکزی بر بانکها است. باید اصلاحی بین رابطه بانکها با بانک مرکزی صورت بگیرد که نیاز به یک باز تعریف دارد، نظارت های بانک مرکزی در گذشته نظارت های مبتنی بر ریسک نبوده است. به هر حال اگر یک موسسه ریسک بالایی دارد باید متناسب با ریسک نوع نظارت تعریف شود لذا نظارت های هوشمند و به صورت سیستمی باید صورت بگیرد.
بررسی محورهای مطرح شده توسط صالح آبادی نشان می دهد که وی بیشتر بر مسائل تکنیکال؛ مانند تجربه حضور در بورس؛ متمرکز است و فهم درستی از محیط اقتصاد کلان کشور ندارد. آمارهای کلی ارائه دادن مانند تقاضای بیشتر برای دلار 4200 تومانی بدون اینکه برای حذف آن برنامه صریح و روشن ارائه دهد، سهم بودجه دولت و اضافه برداشت بانک های از منابع بانک مرکزی بدون اینکه بگوید سهم دولت 13 درصد و سهم بانک ها 87 درصد است، آرامش در بازار ارز که این آرامی می تواند در هر قیمتی اتفاق بیافتد، 20 درصد تسهیلات بانکی برای بخش مسکن، که طرح مجلس است و افتخاری برای بانک مرکزی ندارد، 70 درصد تسهیلات بانک ها به سرمایه در گردش نیست، بلکه وام برای سفته بازی و بازی های پانزی آنها است، عدم حضور بانک مرکزی در بازار ارز یعنی تماشاچی بودن مانند دوره همتی که هیچ بانک مرکزی در دنیا اینگونه عمل نمی کند و عدم افزایش نرخ ارز به عدم کشش بازار باز می گردد نه اینکه دولت سیزدهم کاری انجام داده باشد کمااینکه در سال 99 نیز همتی تمام تلاش خود را برای رسانیدن دلار به 35 هزار تومان انجام داد، اما قله فواره ارزی در 33 هزار تومان قرار گرفت و بازار ریزش کرد.
این موارد همگی شاهدی بر بی برنامه بودن بانک مرکزی در دوره جدید و ادامه روزمرگی های گذشته و تداوم نقش مخرب نظام افسارگسیخته بانکی است که به عاملی علیه بخش واقعی اقتصاد تبدیل شده است.
در مجموع نکته قابل اعتنایی از سخنان صالح ابادی که نشان دهد شاهد قرار گرفتن نظام بانکی در خدمت اقتصاد کشور باشیم استخراج نشد و امید است که در ماههای آینده رئیس جدید به درک بهتری از اقتصاد ایران و سیاست های بهینه دست یابد.
پایان/
نظر شما