به گزارش تحریریه، نشریه فارین پالسی در گزارشی به بررسی «آنچه دولت رئیسی در مذاکرات هسته ای می خواهد» پرداخت و نوشت: «حسین امیرعبداللهیان» وزیر امور خارجه ایران در تاریخ ۲۲ آگوست در پارلمان ایران به نمایندگان مجلس گفت: «وزارت امور خارجه در طول دوره ریاست من در وزارت برنامه جامع قدام مشترک نخواهد بود».
وی در ادامه «محمدجواد ظریف» وزیر امور خارجه پیشین را به تمسخر گرفت زیرا بخش عمده ای از تلاش های دیپلماتیک خود را صرف حل بحران هسته ای و مذاکره درباره احیای توافق برجام بین ایران و قدرت های بزرگ جهانی کرده است.
اظهارات سرسختانه امیرعبداللهیان نشان دهنده تغییر اساسی در سیاست خارجی دولت جدید ایران است. برخلاف «حسن روحانی» رئیس جمهوری سابق، برای «ابراهیم رئیسی» رئیس جمهوری کنونی حل بحران هسته ای و احیای برجام اولویت ندارد. در واقع، وی در اولین کنفرانس مطبوعاتی خود به عنوان رئیس جمهوری منتخب اعلام کرد که سیاست خارجی دولتش با برجام آغاز نمی شود و با آن پایان نمی یابد و سرنوشت اقتصاد کشور را به مذاکرات مرتبط نمی کند.
در آوریل ۲۰۲۱ و تنها چند ماه پس از روی کار آمدن «جو بایدن» رئیس جمهوری آمریکا، ایران و سایر شرکت کنندگان در برجام (انگلستان، فرانسه، آلمان، چین و روسیه) مذاکراتی را در وین برای احیای توافق آغاز کردند. پس از شش دور انجام مذاکرات که ایالات متحده نیز به طور غیر مستقیم در آن شرکت داشت، با شروع انتخابات ریاست جمهوری ژوئن در ایران مذاکرات متوقف شد. دولت جدید ایران اعلام کرده است که دورهای قبلی مذاکرات را بررسی کرده و یک تیم مذاکره کننده جدید تشکیل می دهد و به زودی به مذاکرات باز می گردد.
با این حال، دولت رئیسی بر راهبردی تمرکز کرده است که «خنثی سازی اثر تحریم ها» را از طریق تقویت روابط اقتصادی با همسایگان و کشورهایی مانند روسیه و چین در اولویت قرار می دهد. آیت الله «علی خامنه ای» نیز بارها بر این موضوع تاکید کرده است. رهبر ایران هم در آخرین دیدار خود با دولت روحانی در آخرین روزهای ریاست جمهوری وی گفت که تلاش های آن حماقت اعتماد به غرب را ثابت کرده است.
تغییر سیاست نشان دهنده ناامیدی و شک و تردید عمیق دولت فعلی ایران در مورد عدم موفقیت ایالات متحده در لغو تحریم های اقتصادی علیه این کشور است. هیچ کس در کابینه جدید تهران معتقد نیست که ایالات متحده قصد دارد تحریم ها را لغو کند. برعکس، آنها فکر می کنند ایالات متحده از مذاکرات هسته ای به عنوان اهرمی برای مهار قدرت ایران استفاده می کند. سیاست گذاران در دولت رئیسی تجربه امضای برجام را در سال ۲۰۱۵ به عنوان نمونه بارز عدم جدیت در لغو تحریم ها می دانند.
سیاستگذاران ایرانی اکنون بر این عقیده اند که حتی در صورت احیای توافقنامه، منافع اقتصادی بسیار کمتری برای ایران خواهد داشت زیرا بانک ها و شرکت ها اعتماد کمتری به تعهد رئیس جمهور بعدی آمریکا برای پایبندی به توافق خواهند داشت. با این وجود، شکست های خاص برجام تنها دلیل تردید فعلی دولت ایران نیست. بی اعتمادی آنها به واشنگتن ریشه های عمیق تری دارد.
مقامات ایرانی تصور می کنند که سیاست کلی آمریکا این است که ایران را مهار کند و بنابراین آمریکایی ها به نوعی تحریم ها را حفظ خواهند کرد. حتی در صورت احیای برجام، ایالات متحده تنها بخش کوچکی از تحریم ها را لغو کرده و بخش عمده ای از آن را به بهانه حقوق بشر ، برنامه موشکی ایران یا فعالیت های تهران در خاورمیانه حفظ می کند. امتناع مداوم دولت بایدن از لغو همه تحریم های اعمال شده علیه ایران در دوران ترامپ که بسیاری از آنها به بهانه حقوق بشر و تروریسم وضع شده بود، این بی اعتمادی را بیشتر کرده است.
با توجه به همه این موارد، دیدگاه رایج در میان سیاست گذاران در دولت رئیسی این است که لازم نیست احیای برجام به هر قیمتی در دستور کار ایران قرار گیرد و این کشور باید در مذاکرات آینده موضع سخت تری اتخاذ کند تا منافع اقتصادی مورد انتظار خود را به دست آورد.
به طور خاص، آنها می خواهند هرگونه توافق در مورد احیای برجام شامل سه عنصر باشد:
۱- لغو همه تحریم هایی که بر اساس توافق اولیه لغو شده بودند و همچنین تحریم های اعمال شده از زمان اجرای برجام در ژانویه ۲۰۱۶ ؛
۲- تضمین ایالات متحده مبنی بر عدم خروج مجدد از توافق ؛
و ۳- تصویب تفسیری جامع از بند ۲۹ برجام که بر رفع موانع عادی سازی تجارت ایران تاکید می کند.
علاوه بر این، مذاکرات باید فقط در زمینه توافق سال ۲۰۱۵ انجام و مسائل دیگر مانند نفوذ منطقه ای تهران و برنامه موشکی باید به طور کامل از دستور کار خارج شود.
دولت رئیسی گذر زمان را به نفع خود می داند زیرا ایران را قادر می سازد برنامه هسته ای خود را توسعه داده و در نتیجه اهرم خود را در مذاکرات آینده تقویت کند. اقتصاد ایران نیز بیش از آنچه در ابتدا تصور می شد در برابر تحریم ها تاب آوری نشان داده و از رکود شدیدی که در سالهای ۲۰۱۹ و ۲۰۲۰ بلافاصله پس از خروج ترامپ از برجام تجربه کرده است، بیرون می آید.
اگرچه اقتصاد ایران در حال حاضر بالاترین نرخ تورم خود را در بیش از دو دهه گذشته (۴۵.۲ درصد تا ماه اوت) تجربه می کند و سطح رفاه به طور بی سابقه ای پایین آمده است اما آمار بانک مرکزی ایران نشان می دهد که بهبود اقتصادی در حال وقوع است.
پایان/
نظر شما