به گزارش تحریریه، تارنمای «گلوبال ریسرچ» در گزارش خود با هدف ترسیم وضعیت کنونی جهان چنین نوشت: آیا ما انسانیم؟ آیا ما آزاد هستیم؟ شکست بازآرایی بزرگ مجمع جهانی اقتصاد قبل از اینکه ما را نابود کند.
برای اکثر مردم سال ۲۰۲۰ به عنوان سال «ویروس» و ۲۰۲۱ به عنوان سال «واکسن» شناخته می شود. آنچه اکثر مردم احتمالا هرگز نخواهند دانست این است که سال ۲۰۲۱ در حال شکل گیری سالی است که در آن بشریت و آزادی هر دو از بین می روند. نه به این دلیل که یک ویروس ما را خواهد کشت زیرا این ویروس وجود ندارد.
با این حال، تزریقی که به عنوان «واکسن» به بازار عرضه می شود، بخش قابل توجهی از جمعیت بشر را از بین می برد. یکی از ساده ترین توضیحات این حقیقت توسط سه متخصص بسیار واجد شرایط پروفسور «دولورس کاهیل»، دکتر «جودی میکوویتس» و دکتر «شری تنپنی» در نوشته هایی همچون «حقیقت در مورد واکسن کووید -۱۹»، «دیگران را بیش از پیش به یادگار انسان تبدیل کنید» که از نظر فنی از انسان پس از واکسیناسیون به عنوان «انسان های تغییر یافته» یا «سایبورگ» یاد می کند و همچنین نوشته ای با عنوان «مراقب دگرگونی بشریت باشید: چگونه انسان بودن با کودتای نخبگان در کووید -۱۹ دوباره مهندسی می شود» می توان یافت.
اما در حالی که تزریقات عواقب مخربی بر جمعیت بشر خواهد داشت و باید به شدت در برابر آن مقاومت کرد، این اقدامات پنهان و مکمل است که توسط نخبگان جنایتکار جهانی تحت عنوان «بازآرایی بزرگ» (Great Reset) مجمع جهانی اقتصاد معرفی می شود که تحول اساسی را تضمین می کند. اگر در این مورد شک دارید شما را به خواندن آنچه «بازنشانی بزرگ» برای بشریت بیان می شود، دعوت کنم.
در اصل، نتیجه خالص بسیاری از اقدامات در حال اجرا که اکثر آنها در پشت تمرکز جهانی بر ویروس موجود پنهان شده اند، کاهش قابل ملاحظه جمعیت انسانی و برده شدن بازماندگان خواهد بود.
اگر اعتقاد دارید که اعتراضات جمعی، دولت ها را مجبور می کند تا به درخواست ها برای توقف اجرای برنامه شنیع خود پاسخ دهند، باید کمی عمیقتر در مورد آنچه در حال وقوع است فکر کنید. برای شروع، دولت ها از طرح بازآرایی بزرگ استفاده نمی کنند. این یک ابتکار از طرف نخبگان جهانی است و دولت ها صرفا دست نشانده نخبگان هستند. علاوه بر این، جنبش هایی که فقط بر اعتراضات توده ای متکی و بسیار محدود هستند، مانند مقاومت در برابر اقدامات قرنطینه، تزریق اجباری یا گذرنامه واکسن، نمی توانند به طور کلی بر برنامه نخبگان تاثیر بگذارند.
برای انجام این کار ما نیاز به ترکیبی از اقدامات استراتژیک داریم که قدرت نخبگان را برای ترویج و اجرای دستور کار بازنشانی بزرگ که دارای اجزای بسیار زیادی است تضعیف می کند. برای دستیابی به این نتیجه، اعتراضات فقط تاکتیک اشتباهی است. اگر معتقد هستید که فرایندهای دموکراتیک ما را نجات می دهد، شاید برایتان جالب باشد که بدانید این فرایندها مدت ها تحت کنترل نخبگان جهانی بوده است.
و اگر اعتقاد دارید که چالش های ناشی از سیستم حقوقی عدالت را برای ما به ارمغان می آورد، آگاه باشید که اینها نیز مدتها پیش توسط نخبگان جهانی به تصرف درآمده و در هر صورت، هیچ دادگاهی در جهان وجود ندارد که صلاحیت آن را داشته باشد که نخبگان جهانی را ملزم کند تا در برابر بسیاری از جنایات برجسته خود علیه صلح، جنایات جنگی و جنایت علیه بشریت، و جنایاتی که اکنون انجام می دهد، پاسخگو باشد. همانطور که طیف متنوعی از محققان و فعالان در قرن های ۱۸ ، ۱۹ و اوایل قرن ۲۰ مطرح کردند، حاکمیت قانون حاکمیت خشونت نخبگان است.
در اصل، مقاومت موثر در برابر این کودتای نخبه بستگی به بسیج کافی افراد عادی برای انجام اقدامات غیر خشونت آمیز استراتژیک دارد؛ اقداماتی در جهت عدم همکاری برای جلوگیری از ابتکارات کلیدی نخبگان که قدرت را از نخبگان جهانی به ما منتقل می کند. هیچ گزینه دیگری واقعا واقع بینانه نیست یا قدرت موثر این روش را ندارد.
پایان/
نظر شما