به گزارش تحریریه، نسبت سود خالص بنگاه خصولتی فولاد مبارکه به کل حجم نقدینگی، در سال 1399 به ۱.۵ درصد رسید که ۳ برابر میانگین بلندمدت بود و درآمد عملیاتی ۲۰ بنگاه بزرگ خصولتی-رانتی صنعتی و معدنی نیز در همین سال ۲۲ درصد و سود خالص آنها برابر با ۷.۳ درصد حجم نقدینگی کشور بوده است.
این ارقام عجیب نشان می دهد که قیمتگذاری محصولات این شرکت های رانتی با دلار بالا انجام شده است، درحالیکه عوامل تولید با تورم ریالی افزایش قیمت داشته اند. سرکوب هزینه ها و دستمزدها (به ریال کم ارزش شده) و آزادی قیمتهای فروش (به دلار با بیش از دو برابر ارزش واقعی) منجر به خلق سودهای افسانه ای برای بنگاههای صنعتی و معدنی خصولتی و رانتی شده است، اگرچه بنگاههای کوچک و متوسط نیز بی نصیب نمانده اند. این درآمدهای عظیم به طور کلی راهی خارج از کشور شده و کسری حساب سرمایه 100 میلیارد دلاری ایجاد کرده است.
یکی از دلایل افزایش خروج ارز از کشور علیرغم گران بودن دلار این است که این شبکه رانتی به صورت سیستماتیک ارز را از کشور خارجی می کند، درحالیکه اگر ثروت کشور بین فعالان اقتصادی غیررانتی توزیع می شد به کسانی می رسید که کسب و کار سالم دارند و حتی با قیمت های پایینتر نیز ارز را به کشورهای خارجی منتقل نمی کنند و به دنبال سرمایه گذاری داخلی هستند.
پایان/
نظر شما