گفتاری از ابوالفضل ظهره وند درباره اقتصاد(3)

ابوالفضل ظهره وند در سلسله نوشتارهایی برای موسسه مطالعاتی تحریریه به تشریح نقش اقتصاد به عنوان کالبد روح جمعی می پردازد.

تهران - تحریریه - قسمت سوم از گفتارهای ابوالفضل ظهره وند با عنوان "درباره اقتصاد" تقدیم مخاطبان موسسه مطالعاتی تحریریه می شود.
  • فلسفه وجودی از تشکیل حکومتها در طول تاریخ تامین امنیت و جلوگیری از چالشهای اجتماعی در سایه نزاع بر سر منابع بوده است .
- تغییر مسیر حکومتها از وظیفه توزیع منابع در بین شهروندان به تصاحب منابع و تسلط بر شهروندان جهت حفظ و افزایش و تکاثر بیشتر منابع اتفاق افتاده است
  • وارد شدن مسیر تاریخ در کج راهه طمع ورزی و توسعه طلبی حکام به قیمت نابودی و اسارت انسانها و تخریب منابع و محیط زیست تمام شده است .
  • اینکه شیوه های حکومت داری طی قرن گذشته در مدل فاشیزم، سوسیالیزم و کاپیتالیزم هر سه بر مبنای تجربه تاریخی حکومت داری گذشته استوار بوده و از جنبه بنیانهای فلسفی هر سه از ابشخور سکولاریزم نشات یافته اند .
- اینکه تنها رقیب و تهدید جدی علیه بنیان فلسفی و نظری کاپیتالیزم مدل حکومت بر مبنای تفکر اسلام ولایی مطرح می باشد و به همین خاطر امریکا و متحدینش تمام قد در برابر این مدل درحال تجربه در ایران ایستاده و مترصد ناکارامد سازی و انهدام ان هستند .
  • اینکه طی ۳۷ سال اخیر حکومت در جمهوری اسلامی بیرون از الزامات زیستاری نظام ولایی عمل کرده و این خلاء عمدتا در وجه اقتصادی قابل شناسایی است .
به همین خاطر شاهد هستیم که علاوه بر تهدیدات بیرونی بخشی از تهدیدات علیه انقلاب همواره از درون حاکمیت منشاء یافته است .
  • اینکه جنس و جوهره اقتصاد اسلامی هیچ شباهت و اشتراکی با مدلهای اقتصادی تجربه شده نداشته و ندارد . اینکه تحقق مردمسالاری ولایی صرفا در سایه اقامه قسط و عدل در جامعه قابل تحقق و تدام و تطور خواهد بود .
-اینکه اقتصاد اسلامی همچون معماری اسلامی مقوله ای مشخص و واحد درتجربه بشری نخواهد بود . بلکه اقتصاد اسلامی برپایه میزان قابلیتها و عمق معرفتی انها البته برپایه رعایت و اجرای الزامات مقرر شده در قران و اموزه ها و توصیه های اهل بیت علیهم السلام محقق خواهد شد . همچون استقرار حکومت اسلامی که منتها شکل غایی ان در سایه حضور منجی عالم بشریت مهدی موعود عج محقق شده و حلاوت ان به کام ابناء بشر خواهد نشست .
  • اینکه جمهوری اسلامی می بایست تا زمان باقیست با کنار گذاشتن ملاحظات محافظه کارانه در قبال رفتارهای حکومت در سایه مطالبه جدی و فوری اقامه قسط و عدل در راستای خویشفرما سازی شهروند ان هرچه سریعتر ظرفیتهای ملت را در جاده جامعه سازی و حرکت در مسیر تمدن نوین اسلامی قرار دهد .
- اینکه حکومتی که نمایندگی امام و امت را داشته و مامور پیگیری ارمانهای امام راحل و شهدای گرانقدر امت اسلامی میباشد نمی تواند و نباید کوچک ترین نسبتی با رویکرد های محافظه کارانه رایج در حکومت های سکولار داشته باشد .
  • اینکه محافظه کاری حاصل منفعت طلبی و زراندوزی مقامات حاضر درحکومت میباشد و به همین خاطر در حکومت اسلامی کسانی باید در مصادر تصمیم گیری قرار گیرند که همچون مولایمان چرب و شیرین قدرت در حکومت بی ارزش تر از اب دهان بزی باشد که حضرتش بدان اشاره می نماید .
  • اینکه حکومت صحنه حضور سفله گان و زراندوزان و ریاکاران و دنیا خواهان نیست . حکومت عرصه مؤمنانی است که صفت بارز ایشان تکلیف گرایی متکی بر بصیرت دینی و سیاسی است . ایشان به عنوان افرادی شجاع و از خود گذشته شناخته شده و در این عرصه از سابقه خوب قابل عرضه برخور دارند و شرایط کنونی از نحوه زندگی خود و نزدیکانشان مهمترین سند بر عرضه ایشان به افکار عمومی می باشد .
صرف نظر از میزان کارامدی تفکر شکل دهنده به ساختار اقتصادی در هر یک از مدل های مورد بحث، مهم ترین مولفه در حفظ بقاء و پایایی کالبد اقتصادی در سیستم های شناخته شده تاریخی و کنونی الزاماتی است که رعایت انها از سوی نخبگان اداره کننده حکومت مانع از ایجاد گسست بدنه اجتماعی با حاکمیت میگردد .
  • در این ارتباط به ذکر دونمونه تاریخی می پردازم .
  • یک نمونه اتحاد جماهیر شوروی سابق می باشد . در آن زمان قبل و بعد از فروپاشی این توفیق را داشتم که به این مناطق سفر نمایم و از نزدیک تغییراتی که بوجود امد را مشاهده و مقایسه نمایم .
  • گورباچف اخرین رییس جمهور اتحاد جماهیر شوروی از جمله نخبگانی بود که با بلند کردن پرچم اصلاح طلبی خواستار پوست اندازی از ساختار کمونیستی حاکم بر جامعه شده و خواهان حل و فصل کامل اختلافات با غرب و تحول در سبک زندگی مردم شد .
  • آنچه که وی را به این جمع بندی رسانده بود قاعدتا نه بدلیل نیازهای متن جامعه بلکه ناشی از تغییر در تفکر و سبک زندگی نخبگان درون حاکمیت بود که دیگر طرز نگاهشان به نحوه حکومت داری و نیز سبک زندگی انها شباهتی با اندیشه مارکسیسم لنینیسم و واقعیتهای جامعه و سبک زندگی مردم نداشت . این طیف نوپا و نوکیسه درون حاکمیت و وابستگان به ان به طبقه نومان کلاتورا موصوف میشدند .
  • اندری گرومیکو از وزرای خارجه بنام روسیه در ان دوران که تجربه ۱۸ سال از تصدی بر دستگاه سیاست خارجی را در کارنامه حود داشت در کتاب خاطراتش اینگونه می اورد که در خلال دوران طولانی وزارتش هرگز پایش به سنگ فرشهای خیابانهای مسکو برخورد نکرده است !
  • هر تازه واردی به روسیه اعم از مسکو و یا شهرهای مرتبط با مناطق مسلمان نشین و غیر روس تبار مانند اذربایجان و یا تاشکند و دوشنبه و دیگر شهرها چند مولفه از زندگی شهری را مشاهده میکرد ازجمله رفاه نسبی مردم در کنار سادگی زندگی بویژه در مناطق دورتر از مسکو فراوانی کالاهای مورد نیاز مردم و ارزانی انها ؛ بی اعتنایی مردم به ویژه در مسکو به افراد خارجی که شاید میتوانست ناشی از فضای امنیتی حاکم بر این کشور باشد، برخورداری مردم بلا استثنا از مسکن، شغل و حتی یک قطعه زمین ویلایی در حاشیه شهر که البته این مورد را در پایتخت دیدم . فقیر و یا فساد در سطح شهر به هیچ وجه دیده نمی شد . تمامی خانه ها مجهز به سیستم گرمایش مرکزی و در سایر مناطق از لوله کشی گاز برخوردار بودند . هر فرد روسی دارای یک خودروی ساخت داخل عمدتا لادا بود . فرودگاههای این کشور مملو از هواپیما بود و شهروندان با نازلترین قیمت می توانستند به اقصی نقاط اتحاد و یا کشورهای حوزه ورشو سفر نمایند .
  • اما برغم همه این دستاوردها و امکانات گسست میان نخبگان با بدنه اجتماعی و توهم غربی شدن از یکسو و بروز ناکارامدی در درون حاکمیت بویژه در رقابت تسلیحاتی با غرب و از جمله با پروژه سپر دفاع موشکی امریکا موسوم به جنگ ستارگان، گیر افتادن در باتلاق افغانستان و مهمتر از همه پروژه نفوذ غرب در درون مراکز تصمیم گیری کرملین موجب شد تا در سایه بی تفاوتی بدنه اجتماعی حاکمیت تسلیم شده و با انگیزه تامین هزینه های بالای ساختارهای اداری خود که ناشی از ناکارامدی حکومت میگردید کشورهای اقماری را رها کرده و فدراتیو روسیه را از فروپاشی نجات دهد .
چند سال بعد از اجرای طرح پروستریکای گورباچف گذرم به مسکو و اسیای میانه افتاد . شرایطی را که در این دور از سفرم شاهد ان بودم با انچه که در گذشته دیده بودم کاملا متفاوت شده بود . از ان نظم و ارامش گذشته خبری نبود .
  • بارزترین جلوه از نتیجه اصلاح طلبی کرملین نشینان برای مردم گرانی و تنگدستی و فحشاء اشکار بود . شدت فشار اقتصادی روی برخی از گروههای اجتماعی تا بدان سرحد رسیده بود که دختران نوجوان خود را در مقابل مبلغ اندکی حاضر به فروش بودند .
  • توسعه شبکه مافیای مواد مخدر و بویژه سکس از جمله پدیده های جامعه پس از اصلاحات روسیه جدید بود . دختران روسی به عنوان مهمترین کالای صادراتی به سوی کشورهای هدف اصلاح طلبان یعنی ایالات متحده و اروپا در صف اعزام قرار داشتند و شیوخ حوزه خلیج فارس نیز مشتاقانه چشم انتظار دریافت سفارشات بیشتر خود بودند .
  • فرار متخصصین و نیز فروش تجهیزات و مواد مورد نیاز صنایع سایر کشورها به تجارت رایج در تمامی کشورهای تازه متولد شده از شوروی سابق درامده و منطقه ای که روزگاری به عنوان کشور مادر مرکز قدرت و ثروت کمونیزم جهانی بود در روندی بی وقفه مسیر فروپاشی را طی می نمود .
  • ادامه روندهای جاری ناشی از تغییرات پسا فروپاشی سبب شد تا کشورهای ترک زبان منطقه با پشت کردن به رفقای سابق در مسکو و برای خلاص شدن از نفوذ روسها امید داشتند تااین خلاء را با برادران بزرگتر خود در انکارا پر نمایند و به همین خاطر تمام قد اغوش خود را به سمت ترکهای متحد باغرب باز نموده و از این رهگذر حتی وعده شکل گیری اتحادیه جهانی ترکان را پذیرفته بودند که خیلی زود این وعده های خوش به واقعیتهای تلخی چون تشدید مشکلات اقتصادی و در پی ان وقوع بحرانهای سیاسی منتج شد و اشکار شد که غربیها ی تازه از راه رسیده نقش محوری را در راه اندازی انقلابهای مخملی برعهده داشته اند .
  • مجموعه این تلخ کامی ها برای یک مجموعه عظیم و مطرح به عنوان ابرقدرت جهانی صرفا از یک توهم توام با نفوذ در بین نخبگان درون حاکمیت نشات یافت که هنوز پس از گذشته چندین دهه بازگشت به شرایط گذشته برای مردم این منطقه پهناور به خاطره ای تکرار نشدنی مبدل گردیده است .
در بحث قبلی اشاره مختصری داشتم به شرایط قبل و بعد فرو پاشی اتحاد جماهیر شوروی و در این مختصر میخواهم به دو مؤلفه در توسعه و پیشرفت امریکا و خصوصا اجتناب این کشور از مواجهه با شورش و انقلاب کارگری طبق پیش بینی مارکس اشاره کنم .
  • این نکته را هم یاداور میشوم که هدف از این نوع از ورود و مرور بر موضوعات دریافت رگه های مشترک در روند تحولاتی است که موجب بروز و ظهور تمدنها شده و یا غفلت از انها میتواند موجبات فروپاشی و اضمحلال انها را فراهم اورد .
  • به عبارتی این تلاش میتواند کشف و یا حداقل براوردی از قوانین و دینامیسم های حاکم بر فراز و فرود تمدنی باشد و اینکه اگر ما خواسته باشیم بخش و یا تمامی ارمانها و انتظارات ایدئولوژیک خود را عملیاتی کرده و در قامت تمدنی شاهد انها باشیم، گریزی نداریم تا از این قوانین و فرایند های تکرار پذیر پیروی نماییم، صرف نظر از میزان همراهی رویکردهای ما با ارزشهای الهی !
  • و اینکه اگر چه رویکردهای پوزیتیویستی نمی توانند نقطه اتکای ما در وجه معرفتشناسی باشند لکن در وجه جامعه سازی قطعا روش مندی کار ما را تشکیل میدهند و قطع به یقین در ساخت مسجد می بایست به همان جنبه های مهندسی توجه داشت که در احداث یک کلوپ شبانه و تخطی از ان فرجام یکسانی را برای کافر و مومن در پی خواهد داشت .
  • جهت ورود به بحث پس از پایان جنگهای ۳۰ ساله اروپا جماعتی از مسیحیان اروپا را سرزمینی گناه الود و غیر قابل سکونت تشخیص داده و بصورت خانوادگی و فامیلی با هدف سکونت در سرزمین موعود راهی شمال امریکا می شوند .
  • در مراحل اولیه مهاجرت اروپائیانی به شرق امریکا وارد میگردند که عمدتا در زمره کاتولیک های مؤمن و متعصب محسوب می شدند . با افزایش جمعیت مهاجرین و حرکت انها به سمت سرزمینهای خشن و سخت از مناطق غربی قادر می گردند تا در سایه کار موثر و طاقت فرسای خانوادگی طبیعت سرکش این مناطق را رام نموده و در جای جای این سرزمین وسیع عمران و ابادی را به ارمغان اورند . البته این نگاه کاملا گزینش شده از مجموعه تحولات در امریکا است که در حد خود منشاء تاثیرات عمیقی در این کشور بوده است و الا ظلم های وارده به سرخپوستان، موضوع انتقال برده ها از افریقا و بهره کشی از انها در سرزمین های جنوبی این کشور و وقوع جنگهی داخلی و … بیرون از دایره این بررسی است .
  • غرض از این اشاره تاریخی و در خور کار تحقیقی آنکه از رهگذر دسترسی مهاجرین به زمین و تحقق مالکیت فرد بر کار و نتیجه آن کار موثری اتفاق می افتد که حاصل آن تبدیل این کشور به قدرت اول اقتصادی در جهان می باشد .
  • البته اتفاقات بعدی در شکل خارج کردن زمین ها از دست ایشان توسط بانک داران عمدتا یهودی به بهانه های مختلف از جمله توسعه خطوط راه اهن و تبدیل خرده مالکی به تراستهای کشاورزی و مهاجر ساختن انها به سمت شهرهای بزرگ و ... باز مورد بحث ما نخواهد بود .
  • خلاصه انکه در این سرزمین در مقطعی زمینه دسترسی مردم به ثروتهای طبیعی این کشور فراهم میگردد و مردم می توانند با انجام کار موثر و بیرون از محاسبه و فروش نیروی کار خود منشاء پتانسیل بالایی شوندکه محصول نهایی آن دستمایه ای برای ارتقای قدرت ملی امریکا در طراز یک ابر قدرت جهانی میگردد .
  • به عبارتی نوعی از قسط بر پایه میزان سعی ازادانه شهروندان اتفاق می افتد، بدون دخالت و یا تصمیم برنامه ریزی شده قدرت مرکزی
  • تاکید میکنم که ابرقدرت شدن امریکا حاصل اقدامات و اتفاقات بیشماری است اما هدف نشان دادن ظرفیتهای بالای انسانی است که درصورت فراهم شدن بستر های لازم میتواند موجبات تحولات عمیق اجتماعی و اقتصادی را سبب شود که نمونه تاریخی آن را میتوان در تاریخ امریکا سراغ نمود .
نکته دیگری که در رابطه با امریکا می بایست مورد اشاره قرار دهم ترفندی بود که کانون های سرمایه داری این کشور برای عبور از بحران ناشی از شورش های کارگری به کار بردند تا از این رهگذر پیش بینی مارکس و پیروانش را دایر بر وقوع انقلاب پرولتاری در سایه توسعه صنعتی و افزایش ضریب استثمار کارفرمایان و … را خنثی نمایند .
  • ترفند مورد نظر ایجاد بازار سهام در دنیای سرمایه داری بود ... سرمایه داران توانستند با عرضه سهام و علی الظاهر شریک ساختن کارگران در سود و زیان شرکت های وابسته به آن رعایتهای محافظه کارانه را در بین کارگران حکم فرما نمایند .
  • با این اقدام از یک سو مسئولیت چگونگی کارکرد مؤسسات را بر عهده خود کارگران محول کردند و از سوی دیگر مدیریت و اختیارات کار را کماکان در حیطه مالکان قبلی تحت عنوان سهامداران اصلی نگه داشتند . به مرور با انتشار اوراق سهام در سطح اقتصاد جهان عملا هر گونه امکان دسترسی و مداخله سهامداران در فعالیتهای مرتبط با موضوع سهام را نیز منتفی کردند .
  • امروز شاهد هستیم که در اقصی نقاط جهان میلیونها نفر سهامدار کمپانی های بزرگ وجود دارند که شاید هرگز نتوانند آن مؤسسات را از نزدیک رؤیت نمایند.
  • به واقع نظام سرمایه داری امریکا توانست، ضمن تغییر ساختار اقتصادی امریکا از ساختار خرده مالکی به ساختار ملاکین بزرگ و ارتقای قدرت تولیدی ناشی از صرفه جویی های ناشی از مقیاس در بخش مواد غذایی این فرصت را هم فراهم کردند، تا با ازاد سازی نیروی کار مرتبط با کشاورزی کارگر مورد نیاز صنایع در شهرهای بزرگ را تامین و به این وسیله صنایع در حال رشد را پشتیبانی نمایند .
  • رشد بالای بخشهای کشاورزی و ارتقای امنیت غذایی امریکا در کنار افزایش بهره وری نیروی کار در بخش صنعت به عنوان دو مؤلفه پشتیبانی کننده توسعه این کشور این امکان را فراهم اورد، تا دولت این کشور با اتکاء و اطمینان از شرایط داخلی خود متوجه عرصه های جهانی شده و این فرصت را بدست اورد تا با مسلط ساختن پولی ملی و تبدیل ان به پول جهان روا طلای کافی برای کنترل جهانی را نیز بدست اورد .
  • با توجه به این مختصر ملاحظه میشود که مجموعه این تحولات و تغییرات اجنماعی از یک نقشه راه و مهندسی اقتصادی یکپارچه ای پیروی میکند که البته همراهی نخبگان درون حکومت را کاملا باخود داشته و در عین حال کلیت ان به عنوان یک کالبد از سوی روحی جمعی امریکاییها مورد پذیرش و استقرار قرار گرفته است .
  • وضعیتی که با مطالعه تحولات سایر قدرتهای جهانی همچون ژاپن / کره / چین و روسیه نیز مشاهده میشود که انها نیز به شکلی از چنین قاعده ای پیروی داشته و توانسته اند جامعه ای موزون و مختص به خود را به جهانیان ارایه نمایند .
  • مقایسه مسیرهای طی شده توسط دیگران با شرایط ۳۷ سال گذشته ایران انهم به رغم تمامی ظرفیتهای بالای کشور برای توفیق در چنین مسیری نشان میدهد که خلاء ناشی از این تفکر اقتصادی موجب گردیده تا مجموعه اقدامات مرتبط با حوزه جامعه سازی در بستر سعی و خطای بخشی از نخبگان و بصورت نقطه ای و مجزای از هم و بعضا مورد مخالفت و یا مقاومت بخش دیگری از نخبگان و یا شهروندان اتفاق افتاده و در نتیجه این امر سبب گردیده تا فرصتهای ملی جهت حرکت در مسیر تمدن سازی و کاسته شدن از هزینه های جاری، به دلیل چرخشهای دوره ای قدرت و نفی اقدامات قبلی حبط شده و نظام و انقلاب و ملت ایران کماکان بر سریر چالش در رفع حوائج اولیه خود باقی بماند .
ادامه دارد....  
۸ شهریور ۱۳۹۶ - ۱۳:۲۷
کد خبر: 1212

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 5 + 9 =