به گزارش تحریریه، کشور افغانستان از نظر اقتصادی و صنعتی وضعیت مناسبی ندارد و با وجود امکانات فراوان آن اقتصاد این کشور بر پایه صنعت و تولید استوار نیست. این در حالی است که افغانستان از منابع بکر و دست نخورده طبیعی بهره مند است که به خاطر چند دهه جنگ و ناامنی هیچ سرمایه گذاری در آن صورت نگرفته است.
در چند هفته اخیر چهره جدیدی از بی ثباتی و ناامنی را در این کشور شاهد بودیم که به نظر بسیاری از تحلیلگران به تداوم ابهام در شرایط این کشور منجر می شود. گفته می شود ایالات متحده با خروج از افغانستان دل از منابع طبیعی و به ویژه معادن این کشور بریده است زیرا دریافته که نمی تواند همیشه به عنوان ضامن امنیت این کشور مطرح باشد. اما برخی دیگر اعتقاد دارند واشنگتن دسیسه های دیگری را در ذهن دارد و برای منابع ظبیعی این کشور برنامه تازه ای چیده است. پیش از این قرار بود هند از سوی آمریکا متولی استخراج معادن افغانستان باشد اما ناتوانی این کشور، بدعهدی ها و تنش با پاکستان در کنار بی تعهدی به ایران موجب شد که دسترسی دهلی نو به کابل تقریبا قطع شود.
حال گفته می شود، چین،روسیه، ایران، ترکیه، پاکستان و حتی کره جنوبی برای حضور در عرصه های اقتصادی افغانستان تلاش می کنند.
تارنمای «Metal Bulletin» چند روز قبل نوشت ذخایر عظیم مس افغانستان حتی برای کشور چین هم دور از دسترس به نظر می رسد. همگام با مشاهده سقوط افغانستان در رسانه های جهان، فعالان بازار معادن و فلزات همچنان بعید می دانند که دسترسی به توافق های معدنی میان کابل و پکن در کوتاه مدت امکان پذیر باشد.
«مس عینک» شناخته شده ترین پروژه معدنی مس افغانستان است که در پشتو به عنوان معدن کوچک مس معروف می باشد و مفهوم آن این است که این ذخیره معدنی درمقابل دیگر منابع طبیعی این کشور چندان قابل اعتنا نیست.
براساس گزارش سازمان زمین شناسی ایالات متحده (USGS) این کانسار دارای ۲۴۰ میلیون تن سنگ معدن مس با درجه خلوص ۲.۳ درصد است که عملیاتی شدن استخراج از آن، این ذخیره معدنی را به یکی از بزرگترین پروژه های درجه یک و بکر جهان تبدیل می کند.
در این گزارش آمده است تصاویر فجایعی که در افغانستان در حال رخ دادن است به ویژه نامشخص بودن سرنوشت این کشور در دوره طالبان، سرنوشت ذخایر عظیم معدنی و فلزی و از جمله معدن فوق را هم در هاله ای از ابهام فرو برده است.
به اعتقاد کارشناسان اقتصادی، با اینکه ذخایری مانند مس عینک در جهان نادر و کمیاب هستند اما این پرسش مطرح می شود که چه بازیگری می تواند به آن دسترسی پیدا کند. درحالی که صنایع و کشورها به فکر ارتقای اهداف در استفاده و انتقال انرژی هستند و مس در این روند اهمیت خاصی دارد، تلاش برای دستیابی به منابع محدود فلزی جهان با شدت در جریان است.
طبق تحلیل متال بولتن، ابتدا تصور می شد که افغانستان و به ویژه پروژه مس این کشور بتواند تامین کننده افزایش نیازهای جهانی باشد اما با خروج آمریکا از افغانستان وضعیت این معادن نامشخص تر از قبل می شود. دسترسی به این معادن و سپس انتقال تولیدات به آب های آزاد یا مسیرهای امن چالشی بزرگتر از دسترسی به منابع طبیعی است.
پاکستان مسیر امن و کم هزینه ای برای این انتقال نیست به ویژه آنکه هندوستان پیش از این برای این معادن به پشتوانه آمریکا دندان تیز کرده بود. از طرف دیگر ارتباط طالبان با اسلام آباد مانع جدی برای بازیگری دهلی نو در آینده افغانستان خواهد بود. در این شرایط دو گزینه حضور و سرمایه گذاری چین و یا انتقال این مواد اولیه از مسیر ایران و چابهار باقی می ماند.
بسیاری از رسانه ها برآورد ثروت معدنی افغانستان را بین ۱ تا ۳ تریلیون (هزار میلیارد) دلار ارزیابی می کنند. پس بی جهت نبوده که ایالات متحده تا سال ۲۰۱۶ نزدیک ۵۰۰ میلیون دلار در زمینه اکتشاف معادن افغانستان هزینه کرد زیرا گفته می شود گذشته از مس و دیگر انواع مواد معدنی، ذخایر قابل توجهی از فلزات کمیاب مختلف همچون لیتیوم و ... را در این کشور کشف کرد اما دلایل مختلف امنیتی و سیاست های دولت کابل مانع پیشرفت امور در این حوزه بوده است.
کارشناسان اعتقاد دارند چین، پاکستان، روسیه، هند، آمریکا و ایران برای حضور و استخراج مواد معدنی افغانستان انگیزه دارند و تلاش هایی را در این زمینه انجام می دهند اما ایران از این مزیت برخوردار است که می تواند در زمینه حمل و نقل موادمعدنی این کشور هم منافعی را کسب کند.
بنابراین دولتمردان کشورمان در دوره دولت سیزدهم باید در این زمینه هوشیار باشند و اشتباه دوره حسن روحانی که دسترسی به افغانستان را با ثمن بخس و تقریبا رایگان به هند واگذار کرد، تکرار نکنند و واقعا منافع ملی را سرلوحه کار خود قرار دهند. به گونه ای که هم ملت افغانستان از آن منتفع شود و هم سود آن به جمهوری اسلامی برسد.
پایان/
نظر شما