به گزارش تحریریه، دولت سید ابراهیم رئیسی را به راستی باید بدشانس ترین دولت در تاریخ جمهوری اسلامی ایران دانست که باید یک خرابه به معنای واقعی کلمه را در اختیار بگیرد و بسازد. خرابه ای که اقتصاد آن متلاشی، سیاست خارجی آن مضمحل و سرمایه اجتماعی آن به پایینترین رقم در تاریخ 43 ساله اخیر رسیده است.
اگر بازسازی اقتصاد را اصل بدانیم، دال مرکزی در بازسازی اقتصاد ایران به بانک مرکزی و نظام بانکی باز می گردد که در این نظام عجیب و غریب مثلا بانکی، بانک های خصوصی هر کاری بخواهند انجام می دهند و با اتکا به منابع تمام نشدنی بانک مرکزی به خلق پول با هدف نقش آفرینی مستقل در اقتصاد و پوشاندن فساد کارکردی خود مشغول هستند. نظام بانکی ایران نظام بانکی متعارف هم نیست، بلکه دکان هایی برای اجرای متعدد بازی پانزی هستند که دیگر به دوره های 5 تا 10 ساله بحران سازی هم رضایت نداده و هر ساله به اجرای بازی پانزی مشغول اند.
سروسامان دادن به این وضعیت آشفته؛ کار مدیران متوسط و بی تجربه یا کم تجربه نیست، بلکه به افراد خبره نیاز دارد. در میان اطرافیان معروف سید ابراهیم رئیسی افراد خبره به بازار پول و آشنا با نظام بانکی به چشم نمی خورد و در صورت غفلت از اهمیت بانک مرکزی و سپردن آن به یکی از تکنوکرات های بی سواد که تنها با روندهای اداری بانک مرکزی آشنا است و چیزی از داستان پول نمی داند، سرنوشت تلخی در انتظار رئیس دولت سیزدهم خواهد بود.
باتوجه به این شروط که مدیران ارشد دولت از مجلس و مقام های گذشته در سطح وزیر نباشند، سید ابراهمی رئیسی می تواند از یک گزینه ممتاز برای سروسامان دادن به اوضاع بانک مرکزی استفاده کند که 3 گانه دانش علمی، تجربه بانکی و تجربه بخش واقعی اقتصاد را در کارنامه دارد. محمدرضا فرزین با سابقه معاونت اقتصادی وزارت اقتصاد، دبیر ستاد هدفمندسازی یارانه ها، ریاست صندوق توسعه ملی و مدیرعامل بانک کارآفرین(تنها بانک استاندارد کشور) می تواند با حضور در کابینه سیزدهم و نشستن بر صندلی ریاست بانک مرکزی بار بزرگی از دوش دولت بردارد.
اگر رئیسی می خواهد به سرنوشت محمود احمدی نژاد دچار نشود که حتی یک گزارش ساده هم نتوانست از بانک های خصوصی بگیرد، بهتر است بانک مرکزی و خلق پول را ناموس دولت تلقی کرده و سر آن کوتاه نیاید. در غیر اینصورت؛ حتی اگر تمام وزارتخانه های دولت به طور بهینه کار کنند، اما بانک های خصوصی به خلق پول روزانه و تزریق به هر جای اقتصاد که دوست می دارند مشغول باشند، در نهایت تاریخ تکرار شده و بخش پولی بخش واقعی را به آتش می کشد.
حضور فرزین به عنوان کسی که از سلامت مالی برخوردار است، نظام بانکی را می شناسد و به زیروبم بخش واقعی اقتصاد آشنا است خلا فهم دولت از بازار پول را پر خواهد کرد. خلائی که چهره های معروف اقتصادی اطراف رئیس جمهور محترم نمی توانند پر کنند و استفاده از مدیران میانی در بخش های صنعتی و یا تکنوکرات های متوسط باعث پوشیده شدن ضعف دولت نمی شوند.
ضمن اینکه از نظر دانش و بنیه علمی، حضور اساتید برجسته پولی مانند دکتر ایرج توتونچیان، مسعود درخشان، سید شمس الدین حسینی و ... در کنار دولت یک ضرورت است و برجسته ترین متخصصان پولی کشور باید در چاره اندیشی برای حل معضل نظام بانکی و اقتصاد در تیم کارشناسی دولت حضور داشته باشند. محدود کردن حضور متخصصان اقتصادی به افرادی که رابطه سیاسی و یا شخصی بهتری با مرکز دولت دارند یک خطای راهبردی است و دست دولت را در بحران های سهمگین پیش رو خالی می کند.
پایان/
نظر شما