به گزارش تحریریه، مصرف سرانه گوشت مرغ ایران 31 کیلوگرم در سال است که از میانگین جهانی 15 کیلوگرم دو برابر بیشتر است. از نظر حجم کلی مصرف نیز در کشور 2 میلیون و 700 هزار تن مرغ مصرف می شود که اگر بخواهد از محل واردات تامین شود به اعتباری بالغ بر 2 میلیارد دلار نیاز دارد.
تولید گوشت گوساله و گوسفندی در کشور سالانه کمتر از 900 هزار تن است که خوراک بخش گوسفندی آن بیش از 99 درصد از محل مراتع داخلی تامین می شود، اما در مورد گوشت گاو این مساله ترکیبی است و هر دو بخش وابستگی به نهاده های دامی وارداتی و مراتع داخلی را شامل می شود.
باتوجه به اینکه حدود 41 درصد از گوشت قزمر مربوط به گوسفند و بز است که خوراک داخلی می خورند و مابقی به گاو، گاومیش و شتر مربوط می شود که خوراک شتر، گاومیش و بخش عمده گاو هم داخلی است، سهم گاوداری گوشتی صنعتی در ترکیب گوشت قرمز تولیدی زیاد نیست که به نهاده وارداتی نیاز داشته باشد، اما در مورد گاوداری شیری این میزان قابل توجه است.
اگر 100 درصد گوشت قرمز مصرف داخل هم از خارج از کشور وارد شود، باتوجه به قیمت جهانی 4.5 تا 5 دلار در هر کیلو، حداکثر به 2 میلیارد و 500 میلیون دلار اعتبار نیاز دارد که بررسی های میز بازار تحریریه نشان می دهد در سالهای اخیر به 1 میلیارد دلار برای واردات گوشت قرمز، کره و ... نیاز بوده است.
برای واردات روغن و دانه های روغنی که 30 درصد بیش از نیاز داخل هم انجام شد در سال 1399 حدود 2.1 میلیارد دلار هزینه شده است.
اگر نیاز ارزی برای واردات 100 درصدی مرغ، گوشت گاو و دانه های روغنی را جمع بزنیم به رقمی در حدود 5 میلیارد دلار می رسیم که به طور روشنی زیاده از حد برآورد شده است زیرا وقتی محصولی در داخل تولید می شود، ارزبری هم در مقایسه با واردات به نسبت های مختلف کمتر می شود.
درحالیکه مرغ وارداتی هر کیلو 80 تا 90 سنت تمام می شود، مرغ تولید داخل با کارگر ایرانی با حقوق 150 دلاری، گاز رایگان و برق رایگان؛ 1 دلار و 70 سنت(37 هزار تومان به بالا) به دست مردم می رسد و آنهم به راحتی قابل دستیابی نیست!
دولت در سال 1400 برای رفع نیاز یک بازار 5 میلیارد دلاری، 8 میلیارد دلار ارز ترجیحی اختصاص داده است که کالاهای مشمول این غارت ارزی به اندازه کافی در دسترس مردم قرار ندارند و روزی نیست که قیمت جدیدید را تجربه نکنند.
این تناقض از لحظه تولد دلار 4200 تومانی یعنی از سال 1397 ایجاد شده است و تا زمانی که نظام چندنرخی ارزی وجود دارد هم جمع نخواهد شد و مشکل در عدم نظارت کافی و کلیشه های ضدبازاری بی معنای رایج در فضای سیاسی ایران نیست.
بمب ساعتی دلار 4200 تومانی اقتصاد را به این روز انداخته است و تا زمانی که نظام چندنرخی ارز به طور مطلق جمع آوری نشود، وضعیت تغییری نخواهد کرد و این بازی زشت که نشان روشنی بر شکست حکمرانی است جمع نخواهد شد.
پایان/
نظر شما