رشد تورم بیش از 60% است / دیگر پولی برای خرج کردن نمانده

یک اقتصاددان معتقد است نرخ تورم امروز بیشتر از تورم دوران هاشمی بوده ولی با ترفندها و دستکاری‌ها آن را پایین‌تر می‌آورند.

به گزارش تحریریه، فشارهای اقتصادی، تحریم و درگیری با بیماری کرونا از جمله مواردی است که دولت یازدهم و دوازدهم درگیر آن بود و نرخ تورم طی سه سال گذشته دو رقمی باقی ماند. حال در آستانه تغییر دولت هستیم و همچنان این موضوعات باقی است هر چند زمزمه‌هایی از لغو تحریم‌ها و کاهش فشارهای اقتصادی به گوش می‌رسد اما هنوز تا رسیدن به نتیجه نهایی همه چشم‌ها به وین دوخته شده است.

احسان سلطانی، تحلیلگر مسائل اقتصادی معتقد است بررسی‌ها نشان می‌دهد نرخ تورم بیش از نرخی است که مرکز آمار ایران اعلام می‌کند این در حالی است که در سایر کشورها همه اقلام حتی خودروهای دست دوم را هم برای اعلام نرخ تورم محاسبه می‌کنند. 

نرخ تورم در خردادماه امسال برای اولین‌بار به رکوردی رسید که در مقایسه با ۲۶ سال گذشته بسیار بالاتر است و فقط اندکی با رکورد نرخ تورم در دوره تعدیل ساختاری و سال ۷۴ فاصله دارد از نظر شما چنین تورمی چرا و چگونه به وجود آمده است؟

افزایش نرخ تورم طی چند سال گذشته رشد چشمگیری داشته اما متاسفانه مسوولان با یک سری محاسباتی که انجام می‌دهند سعی بر آن دارند تا نرخ تورم را کمتر از نرخ واقعی آن نشان دهند، در بررسی‌هایی که ما از چند ماه قبل شروع کردیم به این موضوع پی بردیم که نرخ تورم بیش از ۶۰ درصد رشد داشته است، اما اینکه چرا نرخ تورم را پایین‌تر از نرخ واقعی آن نشان می‌دهند موضوعی است که مسوولان این حوزه باید پاسخگو باشند، چرا که بین ۲۰ تا ۳۰ درصد نرخ تورم مربوط به بخش مسکن است (قیمت مسکن در این مدت بین ۴۰ تا ۵۰ درصد رشد داشته) اما در محاسبات مرکز آمار این نرخ کمتر در نظر گرفته شده، همچنین قیمت پوشاک و لوازم خانگی در حال حاضر به ترتیب ۴.۵ تا ۶ برابر شده این در حالی است که قیمت‌ها بیش از این بالا رفته است. ضمن اینکه هزینه حمل‌ونقل که در ایران عمده آن شامل هزینه مربوط به قیمت خودرو و استهلاک آن می‌شود تا ۱۰برابر رشد کرده یا قیمت موبایل ۸ برابر رشد داشته که مسلما نرخ تورم را به بالای ۴۰ درصد رسانده است.

اساسا گفته می‌شود که کسری بودجه دولت یکی از بزرگ‌ترین عوامل به وجود آورنده نرخ تورم است. به اعتقاد شما کسری بودجه چطور باعث تورم می‌شود؟

بنده با این موضوعی که در خصوص کسری بودجه گفته می‌شود اصلا موافق نیستم و دلیل هم دارم، چرا کسری بودجه کشورهای دیگر باعث تورم در آن کشورها نمی‌شود، در اقتصاد کشورهایی نظیر کانادا، امریکا و استرالیا و ژاپن و سنگاپور و... که در زمان شیوع کرونا منابع سنگینی را از بانک‌های مرکزی‌شان دریافت کرده‌اند و برای این بیماری هزینه کرده‌اند این معضل وجود ندارد؟ به عنوان مثال در امریکا ۵۰۰۰ میلیارد دلار نقدینگی به دولت داده شد تا بابت این موضوع هزینه شود این در حالی است که رشد نقدینگی در امریکا در محدوده ۳۰ درصد است. در ایران نیز نهایتا گفته می‌شود که دولت ۱۰۰هزار میلیارد تومان از بانک مرکزی وام گرفته که حدود ۵ میلیارد دلار می‌شود و این رقم اصلا در مقابل استقراض کشورهای دیگر از بانک مرکزی در زمان بحران کرونا رقمی نیست البته در ۲۰ سال گذشته ۷۰ درصد خلق نقدینگی از سوی بانک‌های خصوصی بوده است؛ ضمن آنکه نسبت هزینه دولت به GDP در انگلیس بیش از ۲۵ است اما در ایران این نسبت بین ۱۵ تا ۱۷ است، بخش شبه‌دولتی در ایران از جمله نهادها و ارگان‌های مختلف و بانک‌های خصوصی بیشتر باعث این کسری بودجه هستند.

با توجه به اینکه برآورد می‌شود بودجه امسال نیز بیش از ۳۰۰ هزار میلیارد تومان کسری دارد آیا باید منتظر بالاترین میزان تورم در تاریخ جمهوری اسلامی ایران باشیم؟

در این قضیه سه عامل کلیدی موثر است، ترکیب افزایش نرخ دلار و به تبع آن افزایش نرخ سایر کالاها، افزایش قیمت مواد اولیه (فولاد، پتروشیمی‌ها و ..) و افزایش هزینه‌ها در بخش خدمات به عنوان مثال هزینه بیمارستانی و اجاره مسکن و ... (که در چند ماه گذشته نیز رشد داشته اند) باعث شده تا این موج تورمی در کشور ایجاد شود و در صورتی که دولت با توجه به این موارد قیمت دلار را پایین نیاورد (یعنی در محدوده ۱۱ تا ۱۷ هزار تومان) نمی‌توان امیدی به کاهش نرخ تورم داشت. ضمن آنکه میزان نقدینگی امروز ما با توجه به نرخ دلار امروز حدود ۱۳۰ تا ۱۴۰ میلیارد دلار است این در حالی است که میزان نقدینگی ما چند سال قبل در محدوده ۲۳۰ تا ۲۴۰ میلیارد دلار بود و این موضوع به این معنی است که در کشور ما دیگر تقاضایی نیست و در اصل پولی نیست تا مردم خرج کنند.

ریالی که دولت چاپ می‌کند به جای اینکه وارد تولید شود سریعا وارد فعالیت‌های سوداگرانه می‌شود. علت آن چیست؟

این موضوع به دلیل این است که از فعالیت‌های سوداگرانه و دلالی مالیاتی اخذ نمی‌شود و راحت‌ترین فعالیت هم همین بخش است و مالیات بر سرمایه و مالیات بر مستغلات و مسکن و مالیات‌های بزرگ دیگر را که سال‌هاست در کشورهای دیگر اجرایی شده در ایران هنوز محلی از اعراب ندارد.

در تعاریف ابتدایی به تورم‌های بالای ۵۰ درصد ابرتورم گفته می‌شود، باتوجه به اینکه تورم فعلی به گفته مرکز آمار تورم در سطح ۴۳ درصد است و با عنایت به اینکه فاصله چندانی با نرخ تورم ۵۰ درصدی نداریم آیا می‌توان گفت که اقتصاد ایران در آستانه یک ابرتورم قرار گرفته است؟

با محاسباتی که ما انجام داده‌ایم نرخ تورم بیش از ۶۰ درصد رشد داشته و این یعنی ابرتورم، اما در مجموع سه مدل تورمی در ایران وجود دارد، یکی تورم دارایی‌ها است (تورم در بخش زمین، سهام، طلا و مسکن و ...)، دومین تورم در بخش کالایی است که آن هم به دو بخش تقسیم می‌شود یکی کالاهایی که دولت از آنها حمایت و آنها را کنترل می‌کند (برخی اقلام خوراکی و ...) و بعدی کالاهایی است که دولت از آنها حمایت نمی‌کند (گوشی موبایل، خودروهای وارداتی، لوازم خانگی و...)، سومین بخش نیز تورم در بخش خدمات است که ۵۰ درصد نرخ تورم در این بخش محاسبه می‌شود. با توجه به رشد قیمت ارز که از سال‌های گذشته شاهد آن بودیم تصویری که در حال حاضر از تورم وجود دارد بیشتر در بخش کالایی و خدمات است و باید گفت تورم قسمت دارایی‌ها به پایان رسیده و حتی در برخی از قسمت‌ها مانند سهام و مسکن شاهد نزولی شدن قیمت‌ها نیز هستیم و باید گفت در این دو حوزه کالایی و خدمات تورم همچنان وجود دارد.

با توجه به پیش‌بینی صندوق بین‌المللی پول درباره اینکه نرخ تورم امسال بالای ۴۰ درصد خواهد بود و این سومین سال پیاپی است که نرخ تورم ما دو رقمی می‌شود این اتفاق چه تبعاتی برای اقتصاد ایران خواهد داشت؟

صندوق بین‌المللی پول براساس یک سری داده‌های رسمی این نرخ تورم را ارزیابی کرده است اما زمانی که بر اساس داده‌های عینی و واقعی ایران نرخ تورم محاسبه می‌شود این نرخ ۱۸ تا ۲۰ درصد بالاتر است که مسلما در قیمت مسکن، اجاره خانه و هزینه‌ حمل‌ونقل و قیمت خودرو و حتی قیمت دارو و... نیز تاثیرگذار است. به‌طور میانگین قیمت مسکن در ایران نسبت به کشورهای دیگر ۵۰ درصد بیشتر است و با توجه به اینکه قیمت مسکن به‌شدت رشد داشته و تا زمانی که نرخ دلار افت نکند قیمت مسکن هم پایین نخواهد آمد همچنین تا زمانی که قیمت دلار واقعی نشود و حباب دارایی‌ها نترکد مجددا نرخ تورم دو رقمی را تجربه خواهیم کرد.

انتخابات ریاست‌جمهوری در حالی به پایان رسید که به نظر می‌رسد مشکلات اقتصادی همچنان پابرجا هستند. نظر شما در این باره چیست؟

پیش‌بینی من این است که کشور طی ۴ سال آینده حدود ۱۰۰ میلیارد دلار درآمد ارزی خواهد داشت ضمن آنکه ۱۲۰ میلیارد دلار هم ایران از کشورهای دیگر طلب دارد که پس از گره‌گشایی‌ها باید وارد مدار شود و در صورتی که نرخ دلار واقعی شود نرخ تورم هم افت خواهد کرد؛ در غیر این صورت با بحران‌های بیکاری و اشتغال مواجه خواهیم بود.

کاندیداهای ریاست‌جمهوری یکی از بزرگ‌ترین وعده‌های خود را کاهش نرخ تورم و کاهش خط فقر عنوان می‌کردند. حالا که انتخابات به پایان رسیده و یک رییس‌جمهور منتخب داریم با تداوم نرخ تورم فعلی امکان کاهش نرخ فقر و بهبود وضعیت عدالت اجتماعی وجود دارد؟

خیر، در شرایط فعلی آنچه بیشترین اهمیت را دارد، پرهیز دولت جدید از سیاست‌ها و طرح‌هایی است که می‌تواند به افزایش نرخ تورم دامن بزند؛ تورمی که امروز در اقتصاد ایران شاهد هستیم، بسیار قدرتمند است و روی زندگی تمام مردم و به‌طور خاص اقشار کم‌درآمد تاثیر جدی گذاشته است. در رابطه با این میزان از تورم ضرورت دارد تا دستگاه‌های اجرایی و نهادهای تصمیم‌گیر پاسخگو باشند و اینکه دولت جدید نیز اعلام کند چه سیاست‌هایی را مد نظر دارد.

اگر تحریم‌ها در کوتاه‌مدت لغو نشود چطور؟

با توجه به اخبار سیاسی، تحریم‌ها تا نیمه دوم سال حل خواهد شد اما مساله مهم دیگر این است که باید دید سیاست‌های اقتصادی که تاکنون اجرا شده مربوط به دولت یازدهم و دوازدهم بوده یا اینکه حاکمیتی است. این نکته نیز حائز اهمیت است که هزینه‌های منطقه‌ای ما به‌شدت در حال کاهش است و شرایط در افغانستان هم رو به بهبود است و ایران با عربستان نیز در حال صلح است و در صورتی که این هزینه‌ها کسر شود مسلما این منابع در داخل کشور صرف رفاه و آموزش و بهداشت و... خواهند شد.

با توجه به میزان کسری بودجه‌ای که دولت دارد آیا احتمال تامین کسری بودجه از محل‌هایی مانند افزایش قیمت حامل‌های انرژی وجود دارد؟ و این اتفاق چه تبعاتی خواهد داشت؟

آنچه از سال‌های گذشته مطرح بوده این است که دولت باید قیمت گازوییل را افزایش دهد که به تبع آن هزینه حمل‌ونقل هم رشد خواهد کرد ضمن اینکه هزینه حمل‌ونقل ریلی نیز باید افزایش پیدا می‌کرد اما طی دو سال گذشته این قیمت‌ها تغییری نداشتند علت آن هم این است که ۷۰ درصد حمل‌ونقل‌های ریلی ایران مربوط به فولادی‌هاست و حمل‌ونقل‌های جاده‌ای که مربوط به گازوییل است مربوط به معادن و فولادی و بنگاه‌های رانتی است و برای اینکه هزینه‌های اینها افزایش پیدا نکند دولت دست نگه داشته است.

قطعا در این دو بخش باید قیمت‌ها رشد کند اما با افزایش قیمت بنزین کاملا مخالفم زیرا ضربه آن مستقیم به مردم طبقه متوسط و پایین جامعه است این در حالی است که این افراد دیگر توان پرداخت افزایش قیمت در بخش حامل‌های انرژی را ندارند.

با توجه به وعده افزایش یارانه‌ها این اتفاق چقدر می‌تواند بر افزایش نرخ تورم در سال جاری تاثیر بگذارد؟

اشتباهی که طی سال‌های گذشته در ایران انجام شد این بود که دولت به تمامی افراد از طبقه ضعیف گرفته تا طبقه مرفه جامعه یارانه پرداخت کرد این در حالی است که ایران تنها باید به ۲۰ تا ۳۰ درصد از افراد جامعه که توان کار کردن ندارند یارانه بدهد به عنوان مثال این یارانه به فرد ۶۰ یا ۷۰ ساله‌ای که بیمه و کار ندارد و از طبقه محروم جامعه است تعلق می‌گیرد و دولت باید به جای اینکه به گروه‌های بالاتر یارانه بدهد از آنها گرفته و به این افراد برسد و یارانه را برای ایجاد اشتغال مولد (مشاغل خانگی، مشاغل خرد و ...) در نظر بگیرد.

به نظر شما رشد اقتصادی می‌تواند جلوی تورم را بگیرد؟

قطعا رشد اقتصادی روی تورم تاثیرگذار است و در صورتی که دولت تلاش کند با برنامه‌ریزی درست پیش برود در چهار سال آینده ۲۵ درصد رشد اقتصادی را تجربه خواهیم کرد و باید گفت تنها ۱۰ درصد این رشد مربوط به برداشتن تحریم‌های نفتی و صادرات و واردات در این حوزه است و بقیه آن هم با حمایت از صنایع خرد و کوچک و مولد می‌توانیم به این میزان رشد اقتصادی دست یابیم.

زمان ریاست‌جمهوری آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی ایران تورم بالایی را تجربه کرد اما این تورم همراه با رکود نبود اما در حال حاضر تورم همراه با رکود است به جز کارگران کدام اقشار جامعه بیشترین آسیب را می‌بینند؟

نرخ تورم امروز بیشتر از تورم آن زمان است و با ترفندها و دستکاری‌هایی که آقایان می‌کنند آن را پایین‌تر می‌آورند این در حالی است که در امریکا زمانی که نرخ تورم را محاسبه می‌کنند تا خودروهای دست دوم را هم در محاسبات‌شان لحاظ ‌کنند، ضمن آنکه گرانی‌ای که امروز مردم با آن دست و پنجه نرم می‌کنند آن زمان اصلا حس نمی‌شد و بیشترین آسیب به قشر ضعیف و متوسط جامعه وارد می‌شود.

در حال حاضر نرخ تورم به سمت مواد غذایی در حرکت است. آیا ایران می‌تواند در کوتاه‌مدت غذای خود را تامین کند؟ و این تورم چه تاثیری بر سوءتغذیه مردم می‌گذارد؟

اینکه این توقع وجود داشته باشد که ایران همه مواد غذایی خود را تامین کند درست نیست چرا که امروز تا ۹۰ درصد روغن‌های خوراکی وارداتی است و اصلا امکان تولید برخی از محصولات را نداریم مگر اینکه از فناوری‌های پیشرفته استفاده کنیم و طی سال‌های آینده دولت در بخش کشاورزی سرمایه‌گذاری‌های خوبی کند و متخصصین و فناوری‌های مدرن خود را به جای چین از اروپا بیاورد وگرنه با کشاورزی دیمی و محصولات آب‌بر نظیر کاشت هندوانه و... نمی‌توان حتی ۵۰ درصد مواد غذایی کشور را تولید کرد.

با محاسباتی که ما انجام داده‌ایم نرخ تورم بیش از ۶۰ درصد رشد داشته و این یعنی ابرتورم. تصویری که در حال حاضر از تورم وجود دارد بیشتر در بخش کالایی و خدمات است و باید گفت تورم قسمت دارایی‌ها به پایان رسیده و حتی در برخی از قسمت‌ها مانند سهام و مسکن شاهد نزولی شدن قیمت‌ها نیز هستیم و باید گفت در این دو حوزه کالایی و خدمات تورم همچنان وجود دارد.

دولت باید قیمت گازوییل را افزایش دهد. اما طی دو سال گذشته این قیمت‌ها تغییری نداشتند علت آن هم این است که ۷۰ درصد حمل‌ونقل‌های ریلی ایران مربوط به فولادی‌هاست و حمل‌ونقل جاده‌ای که مربوط به گازوییل است مربوط به معادن و فولادی و بنگاه‌های رانتی است و برای اینکه هزینه‌های اینها افزایش پیدا نکند دولت دست نگه داشته است.

منبع: اعتماد

پایان/

۵ تیر ۱۴۰۰ - ۱۲:۳۰
کد خبر: 10914

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 4 + 11 =