به گزارش تحریریه، سفرا عالی رتبه ترین فرستاده های یک دولت به کشورهای خارجی هستند که مأموریت اصلی آنها حفاظت از حقوق دولت و شهروندان کشور متبوع خود در کشور هدف است. مراقبت، تنظیم و ارتقای روابط دو کشور در کنار درک ظرفیت های موجود در کشور مقصد از جمله اهداف بعدی این مقامات است که به تحکیم ارتباط های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و حتی نظامی منجر می شود.
این کار ویژه مهمی برای یک سفیر است تا به صورت همزمان به تحکیم مراودات همه جانبه میان دو کشور کمک کند و منافع بیشتری را برای دولت و مردم خود جذب نماید. در سالیان اخیر بسیاری از تجار کشورمان که در دیگر مناطق جهان به فعالیت اقتصادی و به ویژه صادرات کالا و خدمات می پردازند نسبت به کارآمدی اندک، کم کاری و حتی بی توجهی سفرا و دیگر مقام های دیپلماتیکی که از سوی وزارت امور خارجه در کشور هدف گمارده شده اند انتقاد دارند. گویا بسیاری از آن ها بدون شناخت مقصد و نیازهای کشور خود تنها برای دریافت مزایای هزاران دلاری این پست سر و دست می شکنند.
اعتقاد بر این است حتی در برخی کشورهای همسایه نیز این فرستادگان در حد و اندازه نام ایران عمل نمی کنند و حتی نمی توانند زمینه تسهیل در فعالیت اقتصادی ایرانیان را فراهم آورند.
این امر وقتی تاسفبارتر می شود که سفیران جمهوری اسلامی ایران نه تنها قدم مثبتی برای کشور بر نمی دارند بلکه بدون کمترین توجهی، منافع ملی کشور را در سطح راهبردی و منطقه ای به بازی می گیرند.
از وطن فروشی تا عزت فروشی
یکی از فرستادگان جمهوری اسلامی ایران در دوره حضور محمد جواد ظریف در وزارت امور خارجه کشورمان سید عباس موسوی سفیر ایران در جمهوری آذربایجان است. اگرچه وی سابقه سخنگویی این وزارتخانه را که به عنوان ویترین خارجی نظام است بر عهده داشت اما گویا وظیفه یک دیپلمات را با شومن اشتباه گرفته است.
گذشته از رویکردهای کاملا نمایشی و شوآف های بی منطق اجتماعی، وی چند ماه قبل در جریان جنگ آذربایجان علیه ارمنستان با اتخاذ رویکردهایی کاملا علیه منافع ملی ایران به صورت آشکار از رویه مخرب پان ترکی حمایت کرد و حتی تمامیت ارضی کشور را به بازی گرفت.
به تازگی اقدامی تاسفبارتر از وی سر زده است که به اعتقاد کارشناسان اگر در یک کشور دارای دستگاه دیپلماسی پویا و وطن پرست رخ می داد به سرعت به کشور فراخوانده می شد یا حداقل تذکری جدی دریافت می کرد و مجبور به معذرت خواهی می شد.
سفیر ایران در باکو دراقدامی نسنجیده و در ادامه همان اقدامات ضدمنافع ملی، به همراه چند مقام مسئول دیگر ایرانی به خانواده «پولاد اسرائیل اغلو هاشموف» از افسران یهودی تبار ارتش الهام علیف که در تجاوز به ارمنستان کشته شد، مدال شجاعت داده است.
نخست آنکه مشخص نیست مدال شجاعت آن هم مدالی که مزین به نام سردار قاسم سلیمانی فرمانده رشید جبهه مقاومت و حامی مستضعفان جهان است با چه استدلالی به فردی داده می شود که هیچ آشنایی با فرهنگ مقاومت و شهادت ندارد اعطا شده است. آیا این عرف وزارت خارجه است که هر سفیری می تواند به یک فرد کشته شده در یک جنگ مدال بدهد یا اینکه اهداف دیگری پشت آن مستتر است؟
اما قضیه به همین جا ختم نمی شود بلکه نکته مهم آن است خانواده این افسر ارتش جمهوری آذربایجان در اقدامی غیرمتعارف در شبکه ضدایرانی « Gunaz.TV» حضور می یابند و با بی احترامی تمام نسبت به جمهوری اسلامی ایران، سردار سلیمانی و فرهنگ مقاومت مدال دریافت شده از نماینده وزارت امور خارجه را پس می دهد.
مادر این افسر باکویی در رسانه های دیداری و نوشتاری اعلام کرد: ما به مدالی که ایران به نام فولاد داده است نیازی نداریم. آنها نباید از نام پسرم استفاده کنند. من از مقامات مربوطه می خواهم که در برگرداندن مدال به ما کمک کنند.
در زمینه دیپلماسی و منافع ملی باید همیشه بدبینانه ترین سناریو را در نظر داشت مگر آنکه خلاف آن ثابت شود. این که تقریبا به صورت همزمان وزیر امور خارجه کشور در یک فایل صوتی به سردار سلیمانی بی احترامی می کند و یکی از فرستاده های همین وزیر توهین را در سطحی فراتر از مرزهای ایران تکرار می کند، می تواند سناریویی برای زیر سوال بردن و تخریب اقدامات چند دهه ای سردار ملی باشد که در نهایت خباثت از سوی دولت آمریکا به شهادت رسید.
زمان آن رسیده است که دستگاه دیپلماسی ناتوان، پرهزینه و ضدمنافع ملی کشور نسبت به دلایل و اهداف واقعی از این حرکات عجیب و غیرسازنده خود پاسخگو باشد.
پایان/
نظر شما