تهران - تحریریه - امیررضا واعظی آشتیانی فعال سیاسی اصولگرا و از مدیران صنعتی کشور معتقد است که برخی به دنبال پنهان کردن ضعف مدیریت خود پشت مساله تحریم هستند.
این واقعیت را باید پذیرفت که بعضی از سوءمدیریتها و عدم توانایی برخی مدیران، وضعیت مدیریت کشور را به چالش کشیده. اینکه ما پشت صحنه تحریمها خودمان را پنهان کنیم و بگوییم همه چیز به تحریمها مربوط میشود، منصفانه نیست. ولی در عین حال تحریمها هم تاثیر خود را دارد؛ یعنی باید قائل به این شویم که هرکدام از این مسائل مثل سوءمدیریت، بحث نفوذ و تحریم به نوبه خود تاثیر دارد ولی اینکه پشت مقوله تحریم خودمان را پنهان کنیم و بگوییم ما خیلی تواناییم و توانستهایم به وعدهها و برنامههایمان به درستی عمل کنیم همان پنهان کردن ضعفهای مدیریتی و اجرایی کشور است.
آمریکا دارد زور خود را میزند و چانهزنیهای خود را میکند، در عین حال بعضی از کشورها هستند که در مقابلش مقتدرانه ایستادهاند و راه خودشان را انتخاب میکنند و منافع خودشان در ارتباط با ایران و مسائل اقتصادی، سیاسی و بازرگانی خودشان را پیش میگیرند، در عین حال بعضی از کشورها هم که سابقه نوکری آمریکا را دارند با این کشور همراه هستند که از جمله کشورهای حوزه خلیج فارس را میتوان نام برد که ید طولایی در نوکری آمریکا دارند که البته هیچتاثیری در مراودات ما نخواهند داشت، چون آمریکا یارکشیهای ضعیفی میکند. ولی در عین حال مسائل را صرفا ناشی از تحریم نمیدانم بلکه سه فاکتور نفوذ -که مقام معظم رهبری بارها نسبت به آن تاکید داشتند- ضعف مدیریتی و تحریمها تاثیرگذارند.
دشمنان ما از جمله آمریکا و متحدانش دنبال این هستند که بین مردم و مسئولان و حتی بین مسئولان شکاف و دوقطبی ایجاد کنند. اصلا خارج شدن آمریکا از برجام سناریویی بود که برای فشار بیشتر بر ایران طراحی شد. در واقع از موقعی که جمهوری اسلامی ایران به جغرافیای سیاسی جهان وارد شد، اعتقادشان بر این بود که اصلا چیزی به این نام وجود نداشته باشد.
لذا از روز اول این نگاه را داشتند و در دولت ترامپ که خود ترامپ هم مهرهای بیش نیست، دنبال این هستند که با تفرقه بین مردم و شکستن اتحاد مردم بخواهند انسجام ملی را تخریب کنند. اما تجربه نشان داده آمریکاییها هرموقع که به این رویهها رجوع کردهاند، مردم بیشتر متحد شدهاند. ولی در عین حال عوامل نفوذ سعی میکنند با ظرافت وظایف خود را در کشور انجام دهند. نکته حائز اهمیت، مراقبت لازم ماست.
آمریکاییها قابل اعتماد نیستند، وقتی یک قرارداد یا معاهدهای را امضا میکنند و به همین راحتی آن را نقض میکنند تبدیل به یک رویه در حقوق بینالملل دنیا میشود. تا جایی که یکی از دلایل مذاکره اروپاییها با آمریکا به خاطر این بود که نقض معاهدات تبدیل به یک رویه در جهان نشود. چون قوانین بینالمللی از رویهها و موضوعات اینچنینی شکل میگیرد و اگر این اتفاق بیفتد در آینده بعید نیست کشوری در معاهده قراردادی وارد شود و بعدا آن را نقض کرده و به کار آمریکا استناد کنند.
پس میتوان نتیجه گرفت که آمریکاییها اعتماد عمومی را زیر سوال بردهاند و حالا دم از مذاکره میزنند. این همان خط نفاق و موضوع در مقابل مردم قرار دادن است. البته عوامل نفوذ و سوءمدیریتها هم در بخشهایی از کشور نقش داشته. موضوع دلار و افزایش آن یک موضوع طراحی شده بود تا به افکار عمومی فشار وارد شود که چنانچه مذاکره انجام بگیرد قیمت دلار پایین خواهد آمد، درصورتی که این اتفاق نخواهد افتاد.
ما باید تجربه امثال لیبی را مورد توجه قرار دهیم که بهرغم تعهداتی که به این کشور داده بودند، چگونه برخورد کردند. بهنظر میرسد در این مقطع باید با احتیاط مسائل رصد شود و موضوع سیاستمدارانه مورد تحلیل قرار بگیرد. باور دارم اوامر رهبری گرهگشای خیلی از موضوعات است و میتواند یاری رسان آینده سیاسی کشور باشد.
امیررضا واعظی آشتیانی
پایان خبر/
نظر شما