تهران - تحریریه - خروج آمریکا از برجام با فرمان اجرایی دونالد ترامپ و ادامه داستان پرونده هسته ای ایران با اروپایی ها باید دمکراتیک پیگیری شده و تیم دیگری برای این کار در نظر گرفته شود.
به گزارش
تحریریه، در تمام نظام های سیاسی جهان که به روش جمهوری اداره می شوند یک تیم ثابت برای سال های متمامی در راس قوای مختلف قرار نگرفته و سیاست های مختلف و گاه متضاد را اجرا نمی کند و چرخش نخبگان یک اصل اساسی است.
کارشناسان مسائل سیاسی معتقدند که در عرصه مدیریت اجرایی کشور؛ اولین اشتباه در انتخاب شیوه مناسب برای اداره امور جاری و راهبردی به معنای کناره گیری مدیران و جایگزین شدن آنها با تیم دیگری است که نگاه متفاوتی دارد.
یعنی زمانی که کشوری به دنبال استفاده از روش X باشد و پس از گذشت زمان ناکارآمدی روش X اثبات شود و لازم شود روش Y اتخاذ شود، باید تیمی که از ابتدا معتقد به روش Yبوده اجرای آن را عهده دار شود. نه اینکه همان تیم اول با تغییر سیاست اجرای سیاست Y را عهده دار گردد.
به عنوان مثال؛ در انگلیس؛ چمبرلن نخست وزیر این کشور طرفدار سیاست دلجویی از آلمان پس از جهانی اول و در تعامل با هیتلر بود. پس از آنکه ثابت شد سیاست وی در مواجهه با رایش سوم ناکارآمد است، جای خود را به چرچیل داد که طرفدار طرفدار سخت گیری در مواجهه با هیتلر بود. چمبرلن مسول تغییر سیاست نشد.
از این دست مثال ها در دنیای روابط بین الملل فراوان است و به اختصار به چند مورد اشاره می شود.
- گرهارد شرودر که در سال 2003 طرفدار تقابل با آمریکا در حمله به عراق بود، پس از ناکامی جای خود را به آنگلا مرکل داد که طرفدار تغییر سیاست بود.
- برلوسکونی با شعار حتی اگر آمریکا اشتباه هم کند در کنار آن می مانیم با سیاست بوش در عراق و افغانستان همراه شد و پس از شکست آمریکا در عراق جای خود را به رومانو پرودی داد که طرفدار حضور همراه با تعامل در کشورهای خاورمیانه بود.
- شکست تونی بلر در همراهی با آمریکا در اشغال عراق باعث کنار رفتن و جایگزین شدن گوردون براون با وی شد.
از این دست مثال ها در نظام های دمکراتیک فراوان است.
شکست همه جانبه داستان برجام حتی قبل از خروج رسمی آمریکا، لزوم تغییر اساسی در رویکرد حاکم بر دستگاه سیاست خارجی کشور و ورود نگاه های متفاوت را ضروری کرده است. بدترین اتفاق ممکن این است که همین تیم شش نفره حسن روحانی، ظریف، صالحی، عراقچی، فریدون، تخت روانچی و بعیدی نژاد بار دیگر مامور مذاکره با اروپا و یا هر روش دیگری برای حل موضوع شوند.
این بدترین خبر برای یک نظام مبتنی بر مردمسالاری است و معنایی جز اصل بقا افراد؛ بی توجه به خواست مردم ندارد و تجربه نشان داده است که نظام های سیاسی را دچار فرسایش و ناکارآمدی درونی می کند.
تصور اینکه بار دیگر صفی چند صد نفره از متخصصان غربی در یک طرف نشسته و در مقابل آنها 6 چهره تکراری و بی تخصص قرار گیرد آزاردهنده است و دستاوردی بیش از گذشته نخواهد داشت.
اصل نانوشته در نظام های مردمسالار و مبتنی بر جمهوریت ایجاب می کند که یک خانه تکانی اساسی در تیم سیاست خارجی کشور ضروری است.
سهیل محمدزاده
پایان خبر/
نظر شما