به گزارش تحریریه، دعوای این روزهای محمدرضا پورابراهیمی که شان کمیسیون اقتصادی مجلس را تا اندازه معرکه گیری های سیاسی صنفی پایین آورده است بر سر هزینه سنگین 500 میلیارد تومانی شرکت ملی مس برای خرید یکی از تیم های فوتبال لیگ برتری به نام تراکتورسازی تبریز را می توان یک سوال بزرگ در زمینه نگاه به بیت المال و نابود کردن آن به اسم ورزش و جوانان دانست. 

پورابراهیمی که در دوران طولانی ریاست بر کمیسیون اقتصادی مجلس هیچ سیاست کلانی را به نتیجه نرسانیده و اصلا درکی از اقتصاد ندارد و فاقد دانش اقتصادی آکادمیک و روشمند است، یک پای ثابت مباحثی حاشیه ای و یا مسائلی است که به یک نماینده مجلس ارتباطی ندارد. با وزیر صمت عازم سوریه می شود که چه چیزی را پیگیری کند؟ و در جدیدترین سوژه، بر سر مالکیت تیم های فوتبالی با گردش مالی هزاران میلیارد تومانی به دنبال چه چیزی می گردد؟

درحالیکه ریخت و پاش های فوق سنگین شرکت های صنعتی به اسم ورزش و جوانان و با ویترین بازیکنانی که هیچ افتخاری در فوتبال کسب نکرده اند و حتی چشم اندازی هم برای کسب افتخار ندارند انجام می شود، ظاهرا ذی نفعان واقعی کسان دیگری هستند و فوتبالیست هایی که غرق در لمپنیسم هستند تنها بهانه لازم برای کسب پول های سیاه به بهانه نشاط و ورزش اند، درحالیکه به راحتی می توان دلخوری مردم را از این هزینه های هزاران میلیارد تومانی در کف جامعه مشاهده کرد. 

در تازه ترین مورد، ظاهرا شرکت ملی مس قرار است 500 میلیارد تومان برای خرید باشگاه پرحاشیه تراکتورسازی تبریز هزینه کند که باعث شده است رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس طرح های کلانی مانند اصلاح نظام بانکی، اصلاح نظام مالیاتی و دهها طرح اساسی و راهبردی را کناری نهاده و وارد معرکه گیری بر سر یک تیم فوتبال شود تا حق مردم کرمان را از مردم آذربایجان بگیرد! 

این نماینده مجلس معتقد است که وزیر نمی تواند درباره مس تصمیم گیری کند، لابد رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس باید درباره مس تصمیم گیری کند! از نظر پورابراهیمی می توان از جیب صنعت مس کشور برای مس کرمان و مس رفسنجان هزینه کرد، اما نمی توان برای تراکتورسازی تبریز هزینه کرد! جالب اینکه پورابراهیمی می گوید حق مردم آذربایجان محفوظ است! جالب اینکه چنین ادبیاتی را شاید بتوان ادبیات تاجران و واسطه ها دانست، اما بی شک ادبیات یک نماینده مجلس و آنهم رئیس کمیسیون اقتصادی نیست.

به این نماینده مجلس باید گفت که اولا صنعت مس متعلق به همه مردم و جز انفال است و از این حیث تفاوتی با نفت، گاز، سنگ، آهن و ... ندارد و با آن نمی توان استانی برخورد کرد و مساله ای ملی است. میز کسب و کار تحریریه هم قویا معتقد است که دولت برای ورزش فوتبال و ورزش قهرمانی حق هیچگونه هزینه ای ندارد، اگرچه می تواند از قهرمانانی که افتخار می آفرینند به نحو شایسته تقدیر کند، اما هزینه های سنگین برای ورزشی که هیچ دستاوردی نداشته و اساسا جای مخارج دولتی نیست را خیانت به بیت المال می داند و مهم نیست با چه بهانه ای انجام می شود. 

نکته دیگر اینکه تصمیم گیری درباره مس نباید به مدیران دولتی و نمایندگان مجلس به خصوص نمایندگانی که اساسا نمی دانند شان نمایندگی چیست و چه مسائلی به آنها مربوط نمی شود سپرده شود. لازم به تذکر است که هرگونه طرح استیضاح وزیر صمت از طرف کمیسیون اقتصادی مجلس را در روزهای آینده به معنای گروکشی و سواستفاده از جایگاه نمایندگی تفسیر می شود. مدیران دولتی در صنعت مس کشور فاجعه آفریده اند که تولید ملی مس این مهم را به خوبی نشان می دهد که علیرغم دارا بودن ششمین ذخایر دنیا در بین 15 تولیدکننده هم جایگاهی ندارد. علیرغم اینکه در 10 سال اخیر نزدیک به 4 میلیارد دلار هزینه ارزی و ریالی برای توسعه ملی مس انجام شده است. چرا پورابراهیمی این بهره وری ناچیز را مواخده نکرده و فقط به دنبال گروکشی های قومی است که باید موردتوجه جدی نهادهای امنیتی کشور قرار گیرد زیرا همزمان با تلاش رژیم صهیونیستی برای به اعتصاب کشانیدن ایران شاهد طرح مسائل قومی به بهانه فوتبال از تریبون مجلس هستیم. توضیح این نماینده درباره استاندارد دوگانه لازم بودن هزینه های ملی مس در تیم فوتبال کرمانی و لزوم عدم هزینه در تیم آذربایجانی چیست؟

میز کسب و کار تحریریه معتقد است که پول خرد شدن ارقامی مانند 500 میلیارد تومان در ملی مس به دلیل دولتی بودن آن است و اگر این شرکت خصوصی بود هرگز چنین ریخت و پاش هایی انجام نمی داد. پورابراهیمی مزاح می کند که ملی مس به مردم کرمان تعلق دارد، زیرا مردم کرمان و کارگران زحمتکش آن از ملی مس بهره ای ندارند و منافع آن به جریان های سیاسی رسیده است که به اسم مردم در حال نابود کردن فلز دهه های آینده هستند. خروج شفاف دولت از ملی مس تنها راه اصلاح روندها و ایجاد بهره وری در این صنعت مهم است، در غیر اینصورت باندهای سیاسی صنعت مس ایران را مانند گذشته به قهقرا خواهند برد. 

پایان/