تهران – تحریریه – محمود عباس زاده مشکینی در تحلیلی به بررسی ناگفته های برجام پرداخت.
یکی از شاخص های مهم ارزیابی مذاکره بین المللی، داشتن "نقشه راه " و "اولویت ها" است بنابراین اساسی ترین سوال پیرامون برجام این است که آیا طرف مذاکره ایرانی قبل از ورود به مذاکره نقشه راه داشته است یا نه ؟ سوال بعدی این است که ما در برجام چه اندازه توانستیم مسیر مدنظر خود(اهداف و مسیر منطبق با منافع ملی) را طبق نقشه طی کنیم؟
متاسفانه دستگاه دیپلماسی ما به عنوان مسئول مذاکرات، هیچ وقت حاضر نشده است به این سوال پاسخ بگوید! واقعیت های موجود از جمله اظهارات برخی مسئولان ارشد کشور مانند آقای سیف رئیس بانک مرکزی که نتایج برجام را در تنزیل و تخفیف تحریم ها "هیچ" عنوان نموده است نشانگر این است که تیم ما بدون برنامه و نقشه راه به مصاف رفته است و آنگونه که پیداست مطلقا روی نقشه راه و پیش نویس طرف غربی مذاکره شده است!!
و اما اهم اهداف آمریکا که با نقشه راه دقیق ، در مذاکرات پیگیری کرده است به قرار زیر است :
اول اینکه در این روند کم هزینه قدرت هسته ای جمهوری اسلامی ایران را بگیرند(به زعم خودشان اول دندان های شیر خاورمیانه را بکشند)
دوم اینکه به ظرفیت و توان و صنایع و محیط های نظامی ما دسترسی پیدا کنند(به زعم خودشان چنگالها و ناخن های این شیر را بکشند)
سوم اینکه موضع و جایگاه ایران را تغییر و تقلیل داده و به زعم خود این شیر بی دندان و چنگال را در بیابان سوریه و عراق زمین گیر کنند
به این می گویند نقشه راه یا همان master plan که فکر می کنم هر کارمند وزارت امور خارجه که دو واحد روابط بین الملل و اصول مذاکره را خوانده باشد تعریف و نقش و اهمیت آن را می داند
• و صد البته نتیجه برجام انگونه که غرب پیش بینی و تدارک دیده است و زیرساخت حقوقی آن را در برجام مستحکم کرده است برای ما "هیچ" نیست بلکه بسیار فاجعه بارتر از "هیچ" است!!
حضور تیم آمریکا با ترکیب 120 نفر شامل کارشناسان تحریم ، مالی ، بانکی، حقوق بین الملل و غیره در کنار مسئولان سیاسی و دیپلماتها و افشای فک شیت غربی ها از یک طرف و ترکیپ بسیار محدود تیم مذاکره طرف ایرانی و به روایتی عدم حضور کارشناسان زبده مالی و بانکی و تجارت بین الملل و غیره در ترکیب تیم و عدم افشای فک شیت ایرانی و ...، نشان می دهد تیم جناب دکتر ظریف خیلی هم ظرافت بکار نبرده است و گستاخی ها و بازی گردانی اخیر آمریکایی ها و محکم شدن پیچ تحریم ها و استمرار چپاول اموال و دارایی های ایران مستند به بندها و مواد و تبصره های همین متن برجام است که یادآور قرارداد معروف الجزایر است که سی سال پیش از قضا،ظاهرا جناب ظریف به عنوان کارشناس یا کارآموز در مذاکرات آن شرکت داشته است!!
لازم به ذکر است وقتی که اخیرا آن پیرزن یعنی "وندی شرمن" در بیانی توهین آمیز و تحقیر کننده علنا گفت که تیم مذاکره ایرانی فرق کلمه lift و remove را نمی دانست و کسی رسما پاسخ وی را نداد گوشه هایی از واقعیت تلخ قرارداد الجزایر ! ببخشید"برجام" روشن شد!
ممکن است سوال دیگر این باشد که غرب برای تشویق و تحریص تیم ایرانی برای امضای این قرارداد یک طرفه چه تدابیری را تدارک دیده بود؟
از قراین پیداست که تدابیر زیاد و قابل توجهی برای این مهم تدارک دیده بودند، که ذکر همه آنها در این مجال مختصر نمی گنجد لیکن دو مورد از آنها به قرار ذیل بوده است
اول اینکه در اثنای مذاکرات مقدار ناچیزی از دارایی مالی متعلق به ایران در بانک های غربی را به طرف ایرانی پرداخت می کرده اند مبالغی در حدود نیم میلیارد الی یک میلیارد دالار! البته بعدا (چندین برابر بیشتر از جمع همین پول ها نیز به بهانه صدور حکم تامین خسارت به شهروندان غربی و غیره) از اموال ایران را تصاحب کردند که فقط یک نمونه از آن مصادره ساختمان متعلق به بنیاد علوی در ایالت منهتن بوده است !!
دوم اینکه در طول روند مذاکرات به رژیم صهیونیستی ماموریت داده بودند مرتب با مذاکره و برجام ابراز مخالفت کرده و پالس منفی بفرستند! تا طرفداران مذاکره در داخل ایران برای بایکوت کردن مخالفان و منتقدین برجام به آن استناد کنند!
ادامه دارد....
پایان خبر/
نظر شما