دکتر عباس زاده مشکینی در تحلیلی به بررسی آینده جریان اصولگرایی پرداخت که به صورت سلسله گزارشهایی در موسسه مطالعاتی تحریریه منتشر می شود.
تهران -
تحریریه - جلسات مداومی با حضور صاحب نظران علوم سیاسی و روابط بین الملل برگزار می کنیم ، موضوع بحث دو جلسه اخیر " جریان اصولگرایی؛ مقتضیات زمان، الزامات آینده و بازسازی" بود و آقای دکتر شفیعی فر عضو هیات علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی تهران تقبل زحمت نموده بحث نسبتا کامل و علمی پیرامون موضوع ارائه دادند خلاصه این مبحث را برای بهره برداری مخاطبین کانال به شرح ذیل تقدیم می کنیم.
چه تغییراتی و در چه حوزه هایی؟!
با توجه به این تجربۀ تاریخی، شکستهای سیاسی پی در پی در انتخابات، شرایط جدید برای تغییر گفتمان تلقی نمی شود و تا زمانی که گفتمان اصلاح طلبی به عنوان رقیب حضور دارد و مدعی است، اصول گرایی هم رقیب آن در عرصۀ سیاسی باقی خواهد ماند. در صورت بروز و ظهور شرایط جدید یا مسئلۀ نوظهور، درک و دریافت جدیدی از جامعه و شرایط محیطی آن مبنای تفسیر و تعبیر متفاوتی از جمهوری اسلامی قرار می گیرد و جایگاه هر دو جناح را در آن تعریف می کند و دو رقیب هم آن را مبنا و ملاک رفتار و گفتار خود قرار می دهند یا مجبور می شوند چنین کنند.
از سوی دیگر، تاکنون جریان اصول گرا و سلف آن جناح راست، به لحاظ ضعف نظری و اندیشگی هیچ وقت مبتکر و ارائه دهندۀ یک گفتمان جدید یا گفتمان ساز و پیشرو گفتمان سازی نبوده است. عدم تولید فکری در این جریان، یک معضل جدی است که باعث شده در دو مقطع قبلی گفتمان سازی، به صورت انفعالی دنباله رو جریان رقیب باشد و با تأخیر، به رقیب و نیز تحولات جامعه واکنش منطقی نشان دهد. البته در دهۀ اخیر نسل جدید و جوانی از اصول گرایان رشد کرده اند که صاحب نظر و نظریه-پردازند، اما به لحاظ حاکمیت شیخوخیت و نفوذ پدرخوانده ها در این جریان، آنها هنوز به بازی گرفته نمی شوند. شاید این شکست ها و فروپاشی جریانی باعث شود که این نسل هم کم کم دیده شود.
علاوه بر این دو، گفتمان سازی و دیدگاه های رهبری بر مبنای انقلابی/ غیرانقلابی با مقولۀ تغییر و جابجایی گفتمانی متفاوت بوده و تحلیل ایشان از نوع سیاستگذارانه و به منظور هدایت جریان های سیاسی در درون گفتمان کلان جمهوری اسلامی است. مقام معظم رهبری هم مثل امام در راستای هدایت دو جریان اصلی انقلاب درون گفتمان انقلاب اسلامی، درخواستها و مطالبات خود را در قالب چنین بحثهایی مطرح می کنند.
بنابراین، تغییر و جابجایی گفتمان به منزلۀ تغییر اسم و عنوان یا محتوای درونی آن، منتفی است و صرفاً می توان از تغییر در روش ها و تاکتیکها، سیاستها و برنامه ها و نیز افراد و کارگزاران گفتمان یا جریان اصول¬گرا بحث کرد. آنچه موضوعیت دارد و قابل بحث و بازسازی است، این است که با حفظ عنوان و محتوای اصول گرایی، باید در مواقع و مقاطع مختلف، مانورهای متفاوت و متناسبی ذیل اصول گرایی صورت بگیرد که طراوت و تازگی گفتمان حفظ شود.
ادامه دارد...
نظر شما